بسم الله الرحمن الرحيم

نمايندگان واقعى ملت بايد به حكم قانون اقدام كنند

نويسنده: سيد حسيب مصلح

30/01/2009

ملبورن - آستراليا

بيش از يك سال است كه اهل خبره افغانستان چه در داخل و چه در خارج از كشور پيرامون داير نه شدن انتخابات رياست جمهورى افغانستان در زمان معين آن ابراز نگرانى هاى شديد نمودند.

عزيز الله لودين رييس دفتر به ظاهر مستقل انتخابات رياست جمهورى افغانستان به تاريخ 29 جنورى اعلان كرد كه انتخابات با تعويق چهار ماه به تاريخ دهم اوت سال روان برگزار خواهد شد. موصوف علت به تعويق افتاد انتخابات را عدم امنيت و نه بود بودجه براى داير كردن آن شمرد.

اما آن چه عزيز لودين از بيان آن عاجز آمد تا به گوش هم ميهنان ما به رساند همانا كار برد طرفندهاى سياسى و وقت خريدن توسط حامد كرزى مترسك سياسى افغانستان با به تعويق انداختن انتخابات براى زمينه سازى جهت حفظ چوكى قدرت سركارى در كابل است.

 

حامد كرزى و شركاى جرمش، كه در پيشگاه ملت گرايانِ مؤمن بالله افغانستان به صفت جنايت كاران جنگى و خاينين ملى افغانستان قلمداد مى شوند، كوشش دارند پس از روگشتاندن امريكا از رژيم فاسد و پوشالى شان در كابل به بازار يابى وابستگى و دست نشاندگى زير زعامت كشور هاى خارجى ديگر مانند روسيه، هند، آستراليا، بريتانيا، كانادا، ايتاليا و اسپانيا  دست به زنند.

قرار است حامد كرزى و تعدادى چند تن از وزرا و  سران نظامى رژيمش در ماه فبرورى يك سفرى به كشور آستراليا پيرامون حمايت همه جانبه آستراليا از رژيم كرزى ملاقات هاى داشته باشند. كشور آستراليا بنابر جو نا به سامان بحران اقتصادى حاضر خواهان باز يابى براى كالا هايش در سر تا سر جهان است، اما آستراليا نه مى خواهد بيش از اين از يك رژيم تبارگرا و فاسد در افغانستان حمايت مالى، نظامى و سياسى كند و خون فرزندانش را به پاى منافع نامشروع  قاچاقبران و جنايت كاران حرفوى مانند احمد ولى‌كرزى، قيوم كرزى، جميل كرزى، ناصر باركزى، انورالحق احدى، ‌... به ريزد. اكنون آستراليا با دريافت اسناد معتبر بيدار شده است كه همه تلاش هايش براى استقرار يك دولت قانونى و منتخب در افغانستان نقش بر آب شده است. افغانستان بدون حضور يك رژيمى تبارگرا، فاسد، قاچاقبر، جنايت كار و حق ستيز در آن كشور مى تواند با آستراليا روابط نيك اقتصادى بر قرار كند. اما حامد كرزى خواهان استفاده ى سياسى از حضور فعال آستراليا به نفع بقاى رژيم خود در افغانستان بوده است، و هم اكنون تلاش دارد حمايت آستراليا را زير نام باز سازى به نفع بقاى رژيم در كابل جلب كند. سياست مداران آستراليا افرادى كار كشته و با تجربه ى اند كه زير بار خواسته هاى حامد كرزى نه مى‌روند. آستراليا قرار است تا سال آينده نيرو هاى رزمى اش را از افغانستان بيرون سازد. اين كار باعث خوردن ضربات مهلك بر پيكر رژيم پوشالى كنونى چه به رهبرى كرزى، چه به رهبرى يك شخص ديگرى مانند  وى خواهد زد، چون خروج نيرو هاى آستراليا از افغانستان زمينه را براى بيرون شدن قوت هاى كشور هاى اروپايى از افغانستان فراهم خواهد ساخت، و امريكا را در افغانستان تنها خواهد ماند. حامد كرزى از اين رو رژيمش را در يك بن بست حياتى يافته است. هم چنين حامد كرزى فكر مى‌كند مى‌تواند حمايت سياسى ‌آستراليا را كه متحد پر پر و پا قرص امريكا در سطح جهان است كسب نمايد و از آستراليا به خواهان كه با حمايت از رژيمش ديگر دوستان اروپايى ‌و امريكايى خود را به حمايت از استمرار حيات رژيمش براى پنج سال ديگر تشويق كند.

حامد كرزى هم اكنون با يك تعداد از نظاميان رژيمش گرم مذاكره براى دريافت سلاح ها و هواپيما هاى روسى به صورت مستقيم از  كشور روسيه است.

شخص حامد كرزى و شركاى جرمش در نخستين روز هاى استقرار حكومت انتقالى سرسختانه مانع تشكيل يك نيروى‌هوايى‌ قوى و باز سازى ارتش ملى افغانستان به صورت گسترده بودند.  حامد كرزى و گروهك طرفدارش در گذشته چنين استدلال مى كردند كه اگر با حضور مجاهدين و نيرو هاى‌ مقاومت يك ارتش ملى و نيروى‌هوايى قوى با پشتوانه مالى جامعه بين المللى ساخته شود، ايشان نه مى‌توانند ديگر بر گرده هاى‌ ملت مسلمان افغان زير نام تبار، قوم، قبيله  و دا پشتونستان زمونژ حكم رانند. حامد كرزى با توطئه سران گروهك هاى محاذ ملى، افغان ملت، حزب اسلامى افغانستان و چپى‌هاى روشن فكر نما همه تلاش هاى ‌خود را براى از بين رفتن ارتش مقاومت تا مرز پيروزى موفقانه و سرفرازانه بازى كردند. حامد كرزى از حس خود خواهيى نسل از جهاد بريده و دگر انديشانِ متكى به غير براى نابودى ارتش مقاومت استفاده ‌ى مزيد نمود. نا به سامانى، سر درگمى و بى‌ برنامگى در سطح ملى بين سران جبهه متحد ملى اسلامى يك محرك اصلى پيشرفت هاى حامد كرزى در خط ناتوان ساختن نيرو هاى‌ مقاومت و بيرون راندن سران جهادى شان از دستگاه رژيم بود.

حالا حامد كرزى داراى يك ارتش ملى نام نهاد است كه بيش از هجده در صد آن را اعضاى گروهك  حزب اسلامى افغانستان و هفت در صد آن را چپى ها تشكيل مى‌دهند. هر روز ده ها تن از سربازان ارتش رژيم به علت عدم يك انگيزه ‌ى موجه براى دفاع از رژيم نامشروع حامد كرزى به گروه هاى‌ دهشت افگن و مخالف آن مى پيوندند. امريكا هم تار و پود سياست هاى غير ملى و ضد بشرى حامد كرزى و رژيمش را به خوبى درك كرده است. تا هنگامى كه جورج بوش بر سر قدرت بود امريكا ناز  كرشمه هاى سياسى كرزى را با تلخى مى كشيد. امريكا و غربى ها حالا خوب متوجه شده اند كه حامد كرزى يك ”كنچينى سياسى“ بيش نيست. اكنون بارق (بارك) حسين اوباما كه با سياست محو كامل پاكستان تا سال 2012 زير نام مبازره با دهشت افگنى به دستور اهل صيهون به قدرت رسيده است. اكنون هيچ  كسى در امريكا حامد كرزى را تحويل نه مى گيرد. سرنوشت حامد كرزى كمتر از سرنوشت صدام حسين رييس جمهور حكومت بعث عراق و  نوريگا مرد قويى (در حقيقت ببر پوشالى) پاناما نه خواهد بود.

حامد كرزى به خوبى‌ مى‌داند كه او نه مى‌تواند بدون حمايت امريكا يك روز هم در كاخ رياست جمهورى لم دهد، اما او به صفت يك وابسته به اداره ى پيشين كاخ سپيد نه مى خواهد اين حقيقت را به پذيرد كه با آمدن اداره اوباما  تاريخ مصرفش به پايان رسيده است.

امريكا در تلاش يك بديلى مورد اعتماد به جاى حامد كرزى است. رفتن چهار شخصيتِ مورد پذيرش امريكا يعنى داكتر عبدالله عبدالله، اشرف غنى احمد زى، على احمد جلالى و گل آقا شيز زى به امريكا فقط جهت گزارش دادن و نظر دادن پيرامون چگونگى تغيير شرايط به نفع سياست هاى اوباما در منطقه با گشايش يك جبهه جديد در افغانستان است. امريكا هم از به تعويق افتادن انتخابات در افغانستان رازى است، چون در طى مدت مذكور اوباما و يارانش كوشش دارند از فرصت استفاده نمايند و يك جبهه هم انديشان خويش را در افغانستان ايجاد كنند. اوباما مى‌خواهد با انتخاب يك شخصيتى متمايل به منافع، ارزش ها و سياست هاى استكبارى كشورش در منطقه از بين سران جبهه جديد در آينده نزديك جو سازى را براى‌ بر كنار زدن حامد كرزى  از رياست رژيم فراهم كند.

در اصل بريتانيا، آستراليا، آلمان، روسيه، پولند، ايتاليا و اسپانيا با سياست هاى اوباما در افغانستان هيچ توافق نظر نه دارند، چون اوباما در فكر پتره كردن منافع و آبروى خود در كشور هاى است كه خواهان استعمار آن ها از طريق كار برد سياست ”به گير كه نه گيره“ است. به نقل از يك تن از نزديكان كرزى كه قرار است با وى -  اگر شرايط  مهيا شود -  به آستراليا در ماه فبرورى سفر كند،” حامد كرزى چم امريكايى ها را خوب بلد نيست تا به تواند دل اوباما را از طريق سرسازش با سياست هاى جديد آن كشور در قبال افغانستان به دست آورد و با او كنار آيد.“ حامد كرزى يك فرصت طلبى است كه ترس دارد با رفتن او بساط حكومت قبيله و تبار از افغانستان  بر داشته شود.

حامد كرزى هم اكنون در كابل شب و روز با شخصيت هاى فرصت طلب و پيرانِ بى‌مريد ديد و باز ديد هاى سرى دارد. يكى از مشكلاتى جلو روى حامد كرزى رابطه بين  داكتر انورالحق احدى با گل آقا شيرزى است كه با هم در قسمت تغيير نظام به توافقات بنيادين رسيده اند. اما حامد كرزى در پى به دست آوردن رضايت مارشال محمد قسيم فهيم بر آمده تا به ذعم خود با استفاده از زور و توان مارشال به تواند داكتر عبدالله و احمد ضيا مسعود را از صحنه سياسى افغانستان براى‌هميشه حذف كند.“

حامد كرزى يك توطئه گرى مخربى است كه اكنون در دام توطئه هاى خود بند مانده است. تلاس هاى كرزى براى كسب حمايت كشور هاى ناراض از و دودل با سياست هاى خارجى اوباما در سطح جهان و منطقه جاى را نه خواهد گرفت، چون امريكا هنر كنار زدن وابسته هايش مانند صدام حسين، رضا شاه، نوريگا و .. را خوب بلد است.

هيچ كشورى پس از به قدرت رسيدن اوباما تا كنون به صورت آشكار و متين از سياست جديد امريكا در قبال پاكستان و افغانستان دفاع و حمايت نه كرده است، چون با تحيكم شدن منافع امريكا در افغانستان بسيارى از كشور هاى اروپايى و آستراليا از دست رسى مستقيم به بازار مصرف و انرژى آسياى مركزى محروم خواهند ماند.

در سياست اوباما تقسيم كشور هاى چين، هند، پاكستان، افغانستان، ايران، تركيه، عربستان و عراق ارجعيت دارد، اما اوباما با كار برد هنر سياست با سخنانى در ظاهر سازش كارانه كوشش دارد در گام نخست براى خود حاميانى در كشور هاى عمداً عقب نگهداشته شده پيدا كند، چون همه متحدين امريكا در كشور هاى مذكور افرادى فاسد تر از آن اند تا به توانند سياست هاى اوباما را با اخلاص و توانمندى در منطقه پياده كنند. اهل صيهون با پرورش و انتخاب بارق حسين اوباما به صفت چهل و چهارمين رييس جمهور امريكا توانستند فضاى قمار قدرت در جهان سياست را وارونه جلوه دهند. اما در حقيقت امر همه مى دانيم كه مار هر سال پوست مى‌ دهد ولى طبيعت او همان است كه بود.

يكى از راه هاى كنار زدن حامد كزى ازصحنه ى قدرت همانا سلب اعتماد از وى توسط هر دو جرگه ى شوراى ملى افغانستان است. اگر نمايندگان واقعى ملت در شوراى ملى با هم متحدانه يك جا شوند مى‌توانند با پشتوانه ملى حامد كرزى را از قدرت خلع سازند. سپس نمايندگان واقعى ‌ملت مى‌توانند يك شخصيت مناسب را براى سه ماه به صفت رييس جمهور موقت تا داير شدن انتخابات رياست جمهورى بر گزينند البته به شرطى ‌كه آن شخصيت خود در آن انتخابات نامزد نه گردد و به نفع هيچ فرد يا جناحى موضوع نه گيرد. اگر نمايندگان واقعى ملت به فكر نجات كشور و ملت خويش از دام توطئه هاى خونين آينده هستند، بايد بدون هيچ گونه وقت تلف كردن و نا به سامانى‌ و بهانه تراشى در خط منافع ملى افغانستان در بستر حوادث دامن گير كشور و ملت ما نقش تاريخى خويش را بر اساس حكم قانون اساسى كشور بازى كنند تا شهروندان افغانستان به داشتن هم چون نمايندگان واقعى، ملت گر و ميهن دوست افتخار و اعتماد و احترام داشته باشند. نمايندگان ملت مى توانند به كمك نهاد هاى‌ ملى افغانستان را با اعتماد به نفس خويش به سوى داشتن يك دولت واقعاً منتخب و با به رسميت شناخت مرز هاى كشور با پاكستان و پايان بخشيدن به حيات ناميمون رژيم هاى تبارسالارانِ دست نشانده و وابسته به غير سوق دهند.