ناپدید شده گان

 

اشخاص متنفذ و پول دار در زمان حاکمیت خلقی ها بازداشت شده و نا پدید میگردیدند .

حزب دموکراتیک خلق افغانستان در 7 ثور سال 1357کودتای نظامی را راه اندازی کرد و دولت جمهوری محمد داود خان را سرنگون نموده زمام امور افغانستان را بدست گرفت .

قدرت گیری خلقی ها که آغاز تباهی سه دهه اخیر کشور، پنداشته میشود منجر به قتل و نابودی هزاران انسان شد و بعد از یکسال و نه ماه زمینه سازتجاوزارتش سرخ آتحاد شوری  سابق در افغانستان گردید.

در ولایت شمالی فاریاب بعد ازبه قدرت رسیدن خلقی ها ، به دستور مقامات بلند رتبه حزبی و دولتی وقت و همکاری  منشی کمیته ولایتی و والی آنزمان آقای عزیزالله وگری و اعضای کمیته ولایتی حزب دموکراتیک خلق ،  دها تن افراد بی گناه که شمار دقیق آن تا هنوز از طرف مراجع بیطرف و بااعتبارتثبیت نشده است  باز داشت گردیده و تا امروز ناپدید شده اند.

 شاهد عینی بنام شیرمحمد  قضایای ناپدید شده گان را چنین حکایه میکند:"خلقی ها از طرف شب به خانه های مردم هجوم می آوردند و افراد مورد نظر شانرا دستگیر نموده باخود میبردند."

آقای شیرمحمد خاطره دستگیری دو برادر اش را  که  خانهای محلی بودند وبتاریخ 11/11/1357 توسط خلقی ها بازداشت گردیده ناپدید شده اند،چنین حکایت نمود :"شب پولیس ها قریه را محاصره کردند ودو برادرم را که از جمله متنفذین قریه بودند با خود بردند،برادرانم تا امروز لادرک اند  وهیچگونه احوال از موجودیت و عدم موجودیت آنها ما نتوانستیم پیدا کنیم."

نه تنها درولایت فاریاب بل در سراسر افغانستان بنابر عقیده و ایدولوژی حزب دموکراتیک خلق که مبارزه با فیودالیزم  یکی از آرمانهایش بود، افراد و اشخاص با نفوذ و زمین دارکه به قول خلقی ها فیودال و مرتجع پنداشته میشدند باز داشت گردیده نابود میگردیدند.

یکتن از اعضای بلند رتبه خلقی، صالح  محمد حساس که در آن وقت وظیفه حزبی و دولتی از جمله ولسوال دولت آباد فاریاب و ولسوال قیصاردرآن ولایت بود چنین میگوید:"از ریاست عمومی امنیتی"اکسا"و وزارت داخله وقت برای والی ها و ولسوال ها شفر می آمد که فیودال های متنفذ را دستگیر نموده به کابل اعزام کنید و لهذا طبق دستور مقامات، اشخاص و افراد دستگیر میشد و گروه گروه به کابل اعزام میگردید."

آقای حساس از سرنوشت بعدی افراد ارسال شده به کابل اظهار بی خبری کرد.

آقای حساس پذیرفت که به دها شفر جهت دستگیری فیودال ها ازطرف مسوولین بلند رتبه امنیتی مرکز ( کابل) برایش مواصلت نموده بود و اما او هیچ کسی  را دستگیر نکرده  و بنابر عدم اجرای امر مقامات بلند رتبه جزای حزبی هم برایش در آنزمان داده شده است .

مسوولیت ریاست عمومی "اکسا" را اسدالله سروری به عهده داشت که آقای سروری به اتهام دستگیری های مردم بی گناه و کشتار های دستجمعی از چند سال بدینسو در بازداشت دولت کرزی قرار دارد و تا هنوز در انتظار محکمه بسر میبرد .

ریاست "اکسا" بعد از مرگ اولین ریس جمهور خلقی ها آقای نورمحمد تره کی که توسط حفیظ الله امین نخست وزیر او بشکل مرموز به قتل رسید به اسم ریاست کارگری امنیتی موسسه (کام) تغیر نام کرد و بعد از مرگ امین و آمدن ارتش سرخ، در زمان به قدرت رسیدن ببرک کارمل باز هم تغیر نام داده شد و خدمات اطلاعات دولتی (خاد) خوانده شد و فعلا به امنیت دولتی مسمی گردیده است.

ریاست "اکسا " و" خاد"حزب دموکراتیک خلق متهم به قتل و لادرک سازی هزاران انسان در افغانستان میباشند قرار اظهارات دگروال متقعاعد آقای  ارغون ، از جمله نا پدید شده گان در ولایت فاریاب آقایان امام حاجی کوهی،آغا رحیم خان زارع سناتوردر رژیم ظاهر شاه، استاد غفور نیازی معلم لیسه ابوعبید، استاد غلام نقشبند خان ،مولوی علاوالدین خان عالم مشهور دینی،عبدالمحمد آرد فروش افغانکوتی ،حاجی غلام حیدر خان امینی،دو فرزند ارشد حاجی درویزه خان الماری،الله داد خان، مولادادخان ،وکیل صدیق قیصاری ،کمال بیک و آقای شهید قیصاری شاعر و ادیب ازجمله ناپدید شده گان میباشند.

آقای ارغون مدعیست که تعداد لادرک شده گان و مقتولین زمان خلقی ها به مراتب بیشتر از آنست که او قلمداد میکند.

یکی از متضررین آقای غلام محمد خان که فعلا در شهر مزارشریف دوکانداری میکند و برادراش غلام نقشبند خان ازجمله ناپدید شده گان است به گزارشگر گفت :"برادر مرا روز روشن از پیش روی منزل ما خلقی ها بردند و تا امروز لادرک است ."

آقای غلام خان مدعی شد که اعضای کمیته ولایتی حزب خلق در آنزمان هر یک ظاهر عظیمی، انور سدید،حبیب الله دوست و حفیظ بوستانی به سر کرده گی عزیز وگری والی فاریاب در دستگیری و بازداشت  و لادرکی برادراش و افراد ناپدید شده ی دیگر ولایت فاریاب سهیم اند.

او که با گذشت سی سال، هنوز هم در سوگ و ماتم برادر  اشک در چشم دارد جنایت کاران و قاتلین برادرخود را نمی بخشد و خواستار محکمه آنها میباشد.

  افرادی که آقای غلام آنها را متهم به قتل برادر خود نموده است، دو نفر بنامهای ظاهرعظیمی و حفیظ بوستانی کشته شده اند آقای سدید و آقای وگری در خارج کشور بسر میبرند تنها یکنفر به اسم  حبیب الله دوست در مزار شریف زنده گی میکند.

حبیب الله دوست  در یک تماس تیلفونی در حالیکه اتهام  وارده قتل و بازداشت مردم فاریاب راکه به او نسبت داده شده است، به شدت رد  میکرد و بد خواهان خود را دشنام میداد به گزارشگر گفت:" هر فردی که مرا متهم به قتل و بازداشت افراد میکند، دروغ می گوید؛ فرد ی که مرا متهم می سازد حتما بنابر عقده های قومی بالای من بهتان میکند؛ من حتی عضو حزب خلق نبودم من یک تاجر هستم و در باره من دشمنان من دسیسه میکنند ."

آقای دوست از کتابی یاد آور شد که در باره او و چند فرد دیگر، به قول او از طرف یک دشمن، درین اواخر در  ولایت فاریاب نگاشته شده است و در ین کتاب او متهمم به بازداشت مردم شهر میمنه بعد از هفت ثور 1357 گردیده است .

اما آقای دوست از نام کتاب واسم مولف کتاب با وجود پافشاری و اصرارگزارشگر نام نگرفت و صرف  تلویحا اشاره نمود که مولف کتاب از او تقاضای پول نموده بود و بنابر عدم پرداخت پول، مولف کتاب نام او را هم در جمع جلادان خلقی در کتاب خود درج نموده است.

حبیب الله دوست قتل و کشتار مردم بیگناه در زمان حکمرانی خلقی ها را  فساد  دولت وقت عنوان نمود که صاحبان زور تا اکنون بدان آغشته اند. او خود را از جمله اتباع مظلوم افغانستان وانمود کرد که هیچ وقت زور نداشته وبر عکس بالایش ظلم هم شده است.

از جمله عاملین قتل و شکنجه مردم در سه دهه گذشته ، که اکثریت آنها هم اکنون در خارج کشور بسر می برند اندک افرادی مورد باز پرس  قرار گرفته اند که یکی ازآنها حسام الدین خان ریس امنیت نظامی وقت است . آقای حسام بنابر اقامه دعوای افغانهای مقیم هالند، به محکمه  سپرده شده و در بازداشت پولیس هالند بسر میبرد .

کارمند باز نشسته پولیس که در زمان خلقی ها وظیفه بازرسی از متهمین را عهده دار بود و نخواست اسمش فاش شود به گزارشگر گفت :" فساد در حکومت خلقی ها هم موجود بود . مقامات بلند رتبه ولایت در لیستی که از متنفذین ترتیب میکردند یا وقتی امر دستگیری افراد از کابل می آمد در بدل پول، بسیار ماهرانه افراد را عوض میکردند .

او به گونه نمونه از تعویض آقای عبدالمحمد وردک که شخص پولدار بود و امر دستگیری نامبرده صادر شده بود  به فردی هم نام  او آقای عبدالمحمد آرد فروش که یک علاف غریب کار و بی بضاعت بود  یاد آور شد .

فساد و جرایم علیه بشریت در زمان زمامداری خلقی ها دامنه وسیع تر از عوض کردن متهمین داشت و بسا از مردم بیگناه حتی به جرم شنیدن یک رادیو غربی به حکم یک عضو پایین رتبه حزب خلق زندانی و شکنجه میشدند.و یا به حمایت یک کارمند معمولی  حزب ،  بر حسب تصادف از حبس رها میگردیدند.

محمد کریم باشنده فاریاب حکایه میکند که باری پدرم با جمع دیگر از محاسن سفیدان به دستور مقامات حزب خلق، به بهانه ملاقات با مسوولین بلند رتبه دولتی تحت الحفظ به کابل ارسال شده بودند، به دروازه ورودی وزارت داخله وقت، بر حسب تصادف پدرم با دوست سالهای گذشته خود که در وزارت داخله کارمند برحال بوده روبرو میشود . دوستش علت آمدن او را از  ولایت دور افتاده فاریاب در کابل می پرسد و او در جواب میگوید که نمی داند فقط به دستور رهبران حزبی شهر میمنه  ولایت فاریاب آورده شده اند ، دوستش از جمع همراهان دیگراش، پدرم را جدا نموده از وزارت داخله واپس بیرون میکند و رها می سازد . و با این شکل پدر آقای کریم از زندانی شدن نجات می یابد.

کار شناس مسایل سیاسی و  ژورنالیست  مزارشریف آقای نبی اثیر میگوید :" جنایات که درسه دهه اخیر درین مرزبوم صورت  گرفته در هیچ قاموس انسانی وهیچ کنوانسیون  بین اللملی  نمی گنجد و تا زمانی که عدالت انتقالی در افغانستان تطبیق نشود، کشور روی صلح و امنیت را هم نمی بیند."

عبارت "عدالت انتقالی" در مورد کشور های که از جنگ بیرون می شوند بکار برده میشود و هدف ازآن بررسی جنایات گذشته و تطبیق عدالت بر حقوق تلف شده متضررین زمان جنگ میباشد.

                                                      روشنگر