سیدهاشم سـدید

07.09.2008

 

 

 بیچاره کرزی

 

کرزی بیچاره! هرتهمتی اگربه کرزی بچسپد، تهمت نامسلمانی به هیچوجه به وی نمی چسپد. اگر همین حالا کرزی می مُرد و او را تشریح ( کالبد شکافی ) می کردند، می دیدید که کرزی  بیشتر از آن چه به امریکائیها نزدیدک است، به خدا نزدیکی دارد. شاید باورتان نشـود، ولی این حقیقت محض است!  تلقی ما افغان ها همیشه ازبزرگان توأم با شک و تردید و طعنه و انتقاد است. اگر کرزی به خـدا نزدیک نمی بود، اگر کرزی متدین و خداشناس نمی بود، اگر کرزی راست گو نمی بود، اگر کرزی مسلمان نمیبود، ممکن بود خداوند، که می گوید روزی دهنده و عزت دهنده و ... منـم، وی را عزت ریاسـت یک کشور مسلمان را عنایت کند؟! 

اسلام شناسان و مفسرین برجسته قرآن همه به این عقیده هستند، که انسان وقتی به اعتلا و عظمت دست مییابد که خداوند اراده نموده باشد. پس منطقاً و از دید یک آدم دیندار و مسـلمان، من نمیتوانم این تهمـت را بپذیرم که کرزی نمیتواند مسلمان باشد؛ نه تنها کرزی که همۀ این بزرگوارانی که امروز بر مناصب بالا  در قضأ و شورا و ... لمیده اند، و از زندگی وخوشی های خدا داد شان حظ می برند، بایـد متدین و مسلمان باشند؛ در غیر آن ممکن نیست، بر حسب آیه های متعدد، مورد لطف خداوندی قرار گیرند.

خداوند متعال در آیه 4 سورۀ النسا میفرماید که پیروزی برای شما ـ خطاب به مسلمانان است ـ از جانب خداست.  پیروزی های زورمندانی که امروز بر سینۀ  فقرای بی روزگار نشسته اند و خون آنان را می مکند، باید لطف بی پایان خداوند باشد به این زورمندان. در غیر آن به این آیۀ قرآن، که عزت و ذلت را از جانب پروردگار عالمیان می داند، شک نموده ائیم.  و شک خود کفر است! خدا نجات دهاد!    

و دیگران، که درمسلمانی شان خلل است، می بینید که خوار و زار و ابتر و پریشـان و محتاج و در بدر هستند.

پس حرف های مفت نزنید و با خدادادگان، از جمله با کرزی، ستیزه مکنیـد،  که خدا دادگان را خدا داده است؛ و در کار خدا هم اسراری نهفته است که خودش میداند؛ یا راسخون!

تمام گپ ها از یک دروغ برخاسته است!  کرزی که به شیندند رفته بود به مردم شیندنـد گفته بود کـه : " اختیار این خاک از من است." مردم هم که از یک طرف عاصی هستند و از طرف دیگر به چشم سر میبینند که چنین نیست و این حرف یک دروغ محض است، آن هم دروغ درماه مبارک رمضان این گپ آن بیچاره را سند مسـجل گرفته وی را کافر قلم داد میکنند و حتی میگویند که کرزی روزه هم نمیگیرد.

مردم هم تا حدی حق دارند چنین تصوراتی داشته باشند؛ زیرا دروغ، در اساس در اسلام گنـاه است، آن هم دروغی که درماه مبارک رمضان یا در مسجد و خانه خدا ـ  موضوع مجاهدینی که در خانه خدا قسم خورده بودند و...، گپ دیگری است ـ ، یا بنام خدا و پیامر و قرآن و اسلام باشد.

(تعجب میکنم که مردم ما که در گذشته ها آنقدرها سخت گیر نبودند در این اواخر چطور خیلی ازمسایل را جدی می گیرند؛ و نکنه سنج شده اند!)

اما، مردم یک چیز را یا فراموش می کنند، یا نمی دانند که ما مسلمانان به این باورهم هستیم که : "  گر ضرورت بود، روا باشد."  

معنی این وجیزه این است که یک چیزی ناروا در صورت ضرورت، بر اساس شرع میتواند روا باشد. پس توقع چنین است تامردم ما، باتوجه به چنین گفته های خوب درمورد آن پیرمرد بیچاره اینقدر سخت نگیرند؛ و وی را به کفر و نامسلمانی و ... متهم نه نمایند.

مردم هرچه فکر کنند و بگویند، من بندۀ خاکی که باورم نمی شود که آقای کرزی روزه نگیرد ومسلمان نباشد! یک دروغ هم آن قدر ها اهمیت ندارد؛ خصوصاً در کشور ما که دروغ  به ارزش معتبری تبدیل شده است!  

خدا یارجان مردم، هرچه که دل شان خواست میگویند. چقدرگناه دارد که انسان،  به مسلمانی یک انسان متدین و مسلمان شک کند! بی انصافی هم بالاخره اندازۀ دارد!

نمیدانم مردم ازعاقبت این تهمت بستن های خویش واقف هستند، یا نه! نمیدانم فردا در صحرای محشر، در آن غوغا و جنجال و بگیر و ببند و هین وهان و ... چه جواب خواهند داد؟

هفت سال است که کرزی، همانطوری که یک عمر با روس ها جنگیـد، با ناتو و با امریکائیها در جنگ است. خوب جنگ هم شیوه های گوناگون دارد. دریک جا تاکتیک عوض میشود و در یکجا استراتیژی! با روس ها زره ها و زره پوش ها به هم میخوردنـد و با امریکایی ها کیلاس های آب انار و آب انگور! در آن زمان مرمیها رد و بدل میشدند و امروزکوچه ها! آنزمان جواب خشونت با خشونت داده می شـد، ولی امروز جواب هر خشونتی با سیاست و دیپلوماسی داده می شود. اصطکاکات و برهم خوردن ها از بین نرفته است! آن روزهم مناسبات شان با خارجیها (روسها) خراب بود، امروزهم مناسبات با خارجی ها ( امریکائیها ) خراب است!  این که مردم به حرف وی در شیـندند توجه نکرده اند و توجه نمی کنند، گناه مردم است.

امریکائی ها روس ها نیستد! امریکائی ها متمدن ترین ملت جهان و به فرهنگ گفت و گو معتقد هستند، ولی روس، غیراز زبان تفنگ دیگر زبانی را نمیفهمد. با امریکائیان باید به مثابه یک ملت با فرهنگ و متمدن برخورد کنیم! روس ها و امریکائیان، هم خود این ها  و هم  حضور و دلایل حضور این هــا در افغانستان فرق میکند! این یکی قانونی است،ولی آن یکی قانونی نبود! (به گفته نطاق تلویزیون یکساعته نمایندگان حزب اسلامی در اروپا ـ در یکی از پروگرام های اولیۀ شان ـ در برابریک سوال که خواسته بودند حضورروس ها وامریکائی ها را درافغانستان، از لحاظ قانونی بودن آن ها، بررسی کنند، ذهنیت

عامه جهان ـ ملل متحد ـ را ملاک قضاوت های خویش قرارداده، گفتند که چون ملل متحد با112 و117 و 127 رأی ـ ارقام دقیق نیست، زیرا آنچه را که آنها گفتند فعلاً دقیق به یاد ندارم؛ ولی همچـو چیـزهای بود ـ آمدن روسها رابه افغانسـتان تجاوز خوانده اند، بنااً ما هم آن را تجاوزمیخوانیم. گرچه در رابطه با حضور امریکائیان درافغانستان برخلاف نظررسمی حزب و موقف رهبر آن حزب، هیچ چیزی نگفتند، ولی با چنین دید وبا این برداشت، ملاک قراردادن فیصله ملل متحد درباره قانونی بودن یا قانونی نبودن حضورعساکربیگانه دریک کشورخارجی، میتوانیم ازگفته آنها چنین نتیجه بگیریم که حضور امریکائی ها در افغانستان را آن ها نیزقانونی میدانند.)

کارمل رامحافظین روسی محافظت مینمودند، ولی کرزی رامحافظین امریکائی. میان این دو محافظین، میان این دو کشور و این دو ملت و میان این دو حضوراز زمین تا آسمان فرق است. اینکه مردم متوجه تفاوت یک امریکائی و یک روسی نمیشوند، گناه مردم است.

برادرعزیز من! امریکا کجا و روس کجا! یک بار به نقشه جهان نگاه کن! تفاوت بین زبان امریکائی و زبان روسی، و تفاوت بین فرهنک امریکائی و فرهنگ روسی را ببین که ازکجا تا به کجاست. سخاوت امریکائی را بببین و خست روسی را؛ و باز قضاوت کن! از همه بالا تر، و بالاخره وزن روبل را ببین و وزن دالر را بنگر! و خانه های مکروریان را با  قصرهای زیبای شدادی شیرپور و ...  مقایسه کن تا اگراز راه گوش و هوش متوجه تفاوت امریکا و روس نشوی، حد اقل از راه چشم چیزی ببینی و چیزی بفهمی!

بین این ها از زمین تا آسمان فرق است! سیاست هم باید فرق کند!  بیگانـه تـا بیـگانه است! بیگانه خوب داریم و بیگانه بد داریم! تجاوزهـم به همین نسبت فرق می کند! تجاوز بیگانه بد تجاوز بد است و تجاوز بیگانه خوب تجاوز خوب است! در باب امریکائی ها اصلاً نمی شود آنها را بیگانـه خواند. امریکائی ها از کم و بیش سی سال است که ما را کمک میکنند! اینها بیگانه نیستند! در کجای دنیا دیده ائید که بیگانه به بیگانه کمک کرده باشد؟! این ما ها هستـیم که کرده های امریکائی ها را فراموش نموده ایـم. کــرزی فراموش کار و نا سپاس نیست!  این ازخصلت های خوب وی است که با خارجیان زیاد درشتی نمیکند. پاس نمک را می داند! ما باید از یک جهت از کرزی منت گذار باشـیم؛ زیرا اوسـت که با این کارش به جهانیان ثابت میکند که مردم افغانستان مردم با پاس و حق شناسی هستند.

با یک دروغ این مرد بیچاره و بیکس را به کفر کرفته ائیـد! انتخابات در پیش است، اگرچیزی میگوید، شما سخت نگیرید. یک نفر و اینقدر کار؛ من از دلش مییآیم!

بعنوان یک رئیس جمهور مگر به شیندند نرفت؟ با مردم ابراز همدردی نکرد؟  سال گذشته، بعد از یک حادثه همسانی، خود را به شیندند نرساند؟ همدردی میکند. وعده میدهد و بخاطرهمین مردم،مناسباتش با حامیانش خراب شده است و ... از این بیشترچه کند؟ این که تا امروز بار بار به خاطر مردم  موقعیت و مقام و چوکی  خود را به خطر انداحته و دوستان و حامیان خود را با ایستاده شدن در برابر آنها از خود رنجانده، کافی نیـست؟ که این کار را میکند؟ که این کار را کرده است؟

یکنفر است و کل مملکت. هر حادثۀ که میشـود، بدون فوت وقت هیئت و کمیسیون و ... برای بررسی و تحقیق قضیه تعیین میکند. حال اگرکمیسیون و هیئت کار نمیکند، گناه کرزی چیست؟ اگر نتیجه کار یک هیئت هم تا امروزمعلوم و اعلام نشده است، کرزی چه باید بکند؟ هرروزسیل اشکش روان است. دیگر از این بد بخت بی چاره چه می خواهید؟ در افغانستان درهر روز یک میلیون قضیه از تجـاوز به اطفال خورد سال و رشوه و زورگوئی وفقر واختطاف و... گرفته تا کشتاردوستانه گناه کاران بوسیله نیروهای دوست رخ می دهد. یک کرزی کجا را باید بگیرد؟

گذشته از این مگر کرزی امریکائیـها را آورده است؟ نه برادر من! این امریکائی ها بودند که کرزی را آوردند و آقای کرزی ساختند!  من می گویم که آفرینـش باد که با وجود این نسـبت میان وی و امریکائی ها هنوز هم دعوا می کند که " اختیار این خاک از من است." یا می گوید که بـه مسئولین این حادثه جزا داده میشود!  صد آفرینش باد!  آفرین به خودش و آفرین به آن دستی که انگشتش را گرفته و او را پا بـه پا برده! بیجهت نبود که بابای ملت این خانواده ملی و وطن دوست را مورد تفقد و نوازش پدرانه خویش قرارداده بود و همواره در کنار خویش داشت!

پیشنهاد من این است که حال که ملت بی بابا شده است، چرا وی را بعنوان بابای ملت تعیین نکنیم؟! اگر برای من ممکن میبود، گذشته ازاین، برایش مدال شجاعت میدادم! امریکائی ها میتوانند، همان گونه کـه وی را از رستورانی از امریکا برداشته و به ریاست جمهوری کشور ما  رساندند، دوباره وی را بهمان محل برگردانند. این واقعیت عریان را اگرهیچ کس نداند، خود کرزی بخوبی میداند! این جرأت این مرد با جرأت، که دربرابر ولی نعمتان خویش، با وجودی کـه میداند که شوریدن بر ولینعمتان کار خردمندان نیست، مییاستد، قابل ستایش است!

ما از کرزی هیچ چیزی طلب کار نیستسم، وهیچ حقی به وی نداریم؛ زیرا این ما نبودیم که کرزی را به مقام ریاست جمهوری رسانیده باشیم! این داد خداست که امریکائیـها را برای کرزی وسیله ساخته است. یاری خدا با کرزی بوده است.

کرزی اگر می گوید که : " اختیار این خاک از من است"، به استناد بزرگان دین می گوید، که میگفتند:

"  خداوند اختیارهمه چیز را به مؤمن داده است. " حال که شما وی را به مؤمن بودن چه که به مسـلمان بودن هم قول ندارید، مشکل شماست، نه مشکل کرزی!

در مورد این که چرا خداوند این کار را بوسـیله امریکائیان به انجام رسانیده است، باید گفت که عقل در برابر آموزه های دینی هنوزقاصر و صغیر است. بگذارید اول عقل از صغارت ها برآید، بعد همه چیز روشن میشود.