افغانستان تجمع تیوری های نژادی

 

درسابق هوا پیمائی افغانستان و یک سینما را آریانانا میده بودند، حال فقط این مانده که به توالت هم نام آریانا بدهند، میشنویم تلویزیون آریانا، بازتلویزیون آریانا افغانستان، سالون آریانا، آریا زرگری ، هوتل آریانا، شهرک آریانا، شرکت آریانا....

به عقیدهً من یگانه کشورکه درجهان تیوری نژادی را درسرلوحهً خود قرارداده افغانستان است.

برای اولین مرتبه کشوری که آریائی بازی درآورد کشورآلمان بودکه به تعقیب آن انتی سمیتیزم و تبعیض نژادی برغیربه اصطلاح نژاد آریا شد، گرفت و باعث تباهی خود و تعداد ازکشورهای جهان شد، در آلمان با آنکه درهمان شروع خود به شکل خشن بروزکرد ولی چون جهان ازنیات شان نا آگاه بود، اقدامی نکردند، ولی درافغانستان به شکل نرمتری شروع شده است، و دارد در جامعه ریشه میدواند، ریشه اش همان تیوری نژادی است، این برای به اصطلاح نژادهای غیرآریائی قابل قبول نیست، حال ببینیم که این تیوری از کجا نشئت کرده است، در ویکی پدیا به زبان المانی نوشته که ترجمه آن چنین میشود

"در صده نوزدهم مفهوم فلسفی آریائی از زبان شناسی و مردم شناسی جدا وبه ایده نژادی توسعه یافت

مفهوم آریا ازعلم زبان شناسی گرفته شده بود . گرچه  منشع یک نژاد معینی را میرساند، لاکن صرف برای گروپ های زبانی مشخصی استفاده میشد."

در جای دیگر همین نوشته میخوانیم

"مفهوم آریائی دیگرکافی نیست ، مشخص کند چیزی را که باید مشخص کند. سوال همیشه گی اینکه  آیا این قوم ویا آن قوم را درجملهً آریائی حساب کنیم، اشتباه درخود سوال است. مسئله دراین است که قومیت ونژاد درست مشخص نیست. قومی درروی زمین سراغ نداریم که اعضای آن ازعین همان نژاد درست شده باشد."

دیده میشود که مفهوم آریائی برای زبان شناسی مطرح شده بود یعنی به کسانی لهجه چنین زبانی راداشتند، آریائی میگفتند که بعدا توسط تعداد نویسندگان نژاد خواه به اقوام نسبت داده وازان سبغهً نژادی درست کردند. مفهوم آریا چیزی را بیان نمیکند مگرهمان تیوری نژادی، اگرآریائی این قدر مهم وبا ارزش است،  نژاد های دیگرهم حق دارند  نام های نژادی خود را بکاربرند، از طرف دیگر این تیوری نژادی امتحان خود را دراروپا داد ه است، این تیوری هیتلر و حزب نازی آلمان را به کجا رساند؟

اگر بخواهیم به صورت درست برضد تبعیض مبارزه کنیم، باید تیوری تبعیضی را بی ارزش سازیم، چون ریشهً تبعیض درتیوری است، که تبعیض کننده خود را نظربه آن تیوری برتر و دیگران را کم ارزشترمیداند، متاسفانه روشنفکران ملت ستم شونده به عوض اینکه این تیوری را مردود بدانند خود گاهی توصیف گران آن میشوند، نمی دانند که معنی آریا چیست، آیا خود به آریا تعلق دارند؟ و یا خیر،هرکه دم ازنژاد بزند کارافغانستان به کجا خواهد رسید؟ ، تازه این آریائی بازان یکی را نسل یهود ودیگری راعرب میدانند، حضرت آ دم وهوا نمی دانست که یکی آریا میشود و دیگرغیرآریا، این آریا چه صفتی را بیان میکند، گیرم آن آریا واین دیگری غیرآریا، چه فرقی میتواند داشته باشد، واگر فرقی نیست پس این قدرآریائی بازی برای چه، اگرکاسه زیرنیم کاسه نمی باشد،  علم نژاد شناسی هیچ تفاوتی را ازنگاه کیفیت تثبیت نکرده، انشتاین، این نابغهً جهانی که آریائی نبود مورد تعقیب قرارگرفت، نابغهً که میتوانست درآنزمان خدمت علمی بزرگی به کشور آلمان کند، ولی آریائی تبارها قصد کشتنش را داشتند ،انشتاین مجبوربا بسیارمشکلات خاک آریائی آلمانی را ترک کرده وبه امریکا اقامت گزید.  

خوشبختانه آلمان امروزی تیوری آریائی را مردود دانسته ، و از ادبیات خود حذف کرده است، ولی به اصطلاح آریائی افغانی دردنبال بدست آوردن آثارآریا ئی حفاری میکنند، چون به هرجای افغانستان که حفاری میکنند، آثاری نمی یابند، افسانه نمیتواند حقیت داشته باشد، آریائی خیالی چیزی نمی یابند، ما ئوس شده ازقدیم میگذرند وبه چند صد سال اخیرتکیه وآنرا برجسته میکنند، ویا به افسانه پناه میبرند، به افسانه های ازجمشید وغیره بسنده میکنند ، قهرمانان افسانه نیاکان شان میگردند، غافل ازآنکه که امروزافسانه سبغهً علمی ندارد ، وناگزیرنمی تواند سبغهً تاریخی به خود بگیرد، آنچه علم است پیروزوافسانه افسانه باقی می ماند، بعد می بینند که آن هم متعلق به ایران است، شهنشاه آریا مهرهم سرنگون شده وازایران امروزی آریائی بازی کمتر شنیده میشود، علما ودانشمندان وترقی خواهان ایران به خوبی درک کرده اند که آریا به قوم خاصی ،  شاید به فارس ها نسبت داده میشود، تمام مردم ایران را دربرنمی گیرد، ازاین سبب تیوری نژادی آریارا مردود میدانند، حال این آریائی بازی درافغانستان تمرکزیا فته است.

نسل غلامی درامریکا نامزد ریاست جمهوری میشود، پیشرفت امریکا درتنوع نژاد های مختلف است، در افغانستان سوال میکنند که هزارها ازکجا آمده اند، آیا نسل چنگیز اند...دیگری پشتون ها را مهاجرین کوه سلیمان میدانند، آن دیگری تاجیک ها را عرب خطاب میکنند .

در جای دیگری همان رساله میخوانیم.

"اقوامی درزمانی زبان آ ریائی خودرا درمنطقهً ا زکرهً زمین باخود داشتند، چند مرتبه نا بود شدند، درحالیکه غیرخونی های شان آنرا به حیث زبان ما دری خود صحبت میکنند، ازاینرویک شخص با داشتن زبان ما دری آریائی به صورت قطعی گفته نمیشود که این شخص ازنگاه خونی به گروهی تعلق میگیرد که به آ ریائی ها منسوب است، به همین قسم برعکس آن، یک انسان با ند اشتن زبان مادری آریائی، نمی شود گفت که ازنگاه خونی " آریائی" نیستند، این مثلا برای گروپ زبانی وابستگان فنلندی ـ هنگری دراروپا صدق میکند ."

به عقیدهً من بهترین مبارزه بر ضد تیوری نژادی بایکوت هرچه بنام آریا ویا هرنام دیگری نژادی است.

حال ، چند فرد ازاشخاص مشهری به اصطلاح آریائی وغیرآریائی را نام میبریم

آدلف هیتلر ــــ آریائی     نلسن مندیلا ــــ غیرآریائی     ملا عمرآریائی ــــ  البرت انشتاین غیرآریائی درجامعهً که سروصدائی آریائی بلند است ودرجوامعیکه این سروصدا نیست

در افغانستان ـــ آریائی     درد دیگر کشورها ـــ نه خیر

    

به قول شاعر

آنان که فخرخویش به اجداد میکنند     چون سک به استخوان دل خود شاد میکنند

انجنیر برات فرهید

 01-09-08