بهار سعید
26-06-08
گلریز
به بیت و واژه ترا در کتاب گل ریزم
و یا غزل به غزل بیحساب گل ریزم
سبو به خلوت من درگرفته میشکند
شبی که عشق ترا در شراب گل ریزم
سرود چشم ترا از پیاله ی نیلی
به آبشارچه در پیچ و تاب گل ریزم
دو خوشه بوسه ی شب بو به گیسویم که زدی
بجای خاطره در شعر ناب گل ریزم
ترا به دامن خود روز ها که میچینم
به بسترم ببرم وقت خواب گل ریزم
به هر غزلکده اندیشه ی حضور ترا
به شاعران غزل، از رباب گل ریزم
یکی دو مژده که دادی که دل نرنجانی
به یخ نوشته و در آفتاب گل ریزم
به شعر« رابعه» و« مولوی »،« فروغ»،« بهار»
ترا شراب و خودم را سراب گل ریزم