بسمه تعالی

 

فاطمهءزهرا سلام الله علیها

(شمهء از ولادت تا شهادت)

 

 

سالروز ولادت پر میمنت بانوی نمونهء اسلام بر همهءمسلمانان جهان،به ویژه برای مادران گرامی میهن عزیزما افغانستان مبارک باد !

 

"سحرازخا نهء حبیب خدا......نور محبوبهء خدا برخاست

ازتمام فـرشتگان صلوات......به جمالش جداجدا برخاست"

 

حضرت زهرا سلام الله علیها تولد شگفت انگیزو استثنائی داشت. مقدمات آن ولادت با سعادت نیزحواد ث ویژه، استثنائی وبرگزیدهءخودش را دارا بود.

روزی پیامبر گرامی اسلام درابطح (نام جائی است میان مکه ومنی)

 با جمعی از صحابه نشسته وبا آنها صحبت میکردند.اصحاب وسایر حاضریــن به سخـنـان آنحضرت با ا شتـیـا ق وعـلاقهء فــراوان گــوش میدادند.سخنان آنحضرت مانند همیشه تازه وآموزنده بود.

 ایشان میگفتند "بت ها را نپرســـتید واین مجسمه های بیجان را ستـایش نکنید. دخـتــران معصوم وبیگـنـاه خودرا زنده به اعـمـاق خـا ک تـیـره نفرستید،دروغ نگوئید وخیانت نکنید".عدهءمجذوب سخنان گهربار پیامبر

اکرم (ص) گردیده وسرا پا گوش بود ند.

 

گاه گاهی درچنین مواقع حا لتی بروی عارض میشد، لرزش خفـیف اندام مقدّ سش را فرا میگرفت،دانه های درشت عرق،مروارید گونه بر جبیـن بلند وتا بنا کش جاری میشد. کم کم ازخود بیخود گردیده وبه عا لم دیگر سیر میکـرد. این حا لت رسیدن وحی الهی بود.

درآنروزنیزچنین حالتی براودست داد که بازهم نوای روحپـرور جبرئیل

علیه السلام فرستادهء خدا را که از عالم بالابرای انجام رسالت به نزدش

آمده بود،می شنید.

جبرئیل نازل شدوعرض کرد:ای محمّد! خداوند بزرگ برتوسلام فرستاده

و می فرماید: چهل شبانه روزاز خدیجه دوری کن وبه عبا د ت وتهـجــد مشغول با ش. پیغمبـر اکـرم طبـق دسـتـورالهی چهل شبانه روزبه خا نهء خد یجه نرفت ودر آن مدت شب ها به نماز وعبادت و روز ها به روزه گرفتن می پرداخت.

آنحضرت توسط "عمار یاسر"برای خد یجه همسر مهربان وفدا کار خود

پیغام فرستاد که کناره گیری من از توبدان جهت نیست که کدورتی از تو دردل داشته باشم، تومانندهمیشه برای من عزیز وگرامی هستی.من دراین

کاراز دستور خداوند جهان اطاعت می کنم وخداوند بر مصالح آ گاهـــتر

است. شب ها درب خانه را ببند ودر بستراستراحت کن ومنتظردستور پروردگارعالم باش.

روزها وشبهای هجران ودوری خد یجه به مشکل یکی پس از دیگــری میگذشت وانتظار پایان یا فـتـن مأموریت همسرعزیز ومهربان خود را

می کشید. بلاخره چهل روزانتظار به سررسید. در روز چهـلــم محـــمّد

(ص) روزه دار بود وکم کم غروب خورشید نزد یکی ا فطــار را مژده

میداد. پیامبر گرامی خودرا آمادهء افطارمی نمود که ناگهان صدای آشنائی به گوشش خورد. جبرئیل نازل شد وگفت: ای محــمّد! اینک برای دریافت

هـد یهء پـرورد گـارت آما ده شـو!

فرشتهء خدا غذائی از بهشت آورده وعـرض کـرد: امشب از این غذاهای بهشتی تنـا ول کـن.

رسول خدابا آن غذاهای بهشتی افطارکرد ومیخواست آمادهء نمازوعبا دت

شود. جبرئیل نازل شد وعرض کرد: ای رسول گــرامی خــدا! امشــب از نمازهای مستحبی بگذروبسوی خانهء خدیجه حرکت کن زیراخداوند اراده نموده است که ازصلب تودختری پاکیزهء بیا فریند که نتنها برای تو فوق العاده با ارزش وبزرگ باشد،بلکه برای جهان بشریت نیزسرمشق عالی

وآموزنده ای خواهد بود. جهانیان باید نمونهء عفت وتقوی،پاکی و شهامت وفضیلت وی را الگو وسرمشق زندگی خود قرار دهند. وی گل سر سبد

انسانیت خواهد بود. نخست فاطمه(س) واز بطن اوفرزندانی که هــریـک

چون ستارهءدرخشان،نور افشانی خواهند نمود ودرپرتوانوار تابناک خود

شبستا ن تاریک انسا نیت را روشن  خواهند ساخت.

 

بلی، خداوند عالمیان چنین خواسته بود که افطـارآنشب پیغمبــر با غــذای پاک ومطهّر بهشتی باشد وتنها چنین غذائی است که میتواند مبداء تکوین و آفرینش شخصیتی چون حضرت زهرا سلام الله علیها گردد.

 

سر انجام آنشب پر میمنت گذشت وکم کم آثارآبستنی در حضرت خدیجه  هویدا شد. نُه ماه نیز سپری شدوهنگام ولادت زهرا (س) فرا رسید. پنج

سال از بعثت پیامبر گرامی اسلام می گذشت. حضرت خدیجه تا آنزمان  

شش فرزند برای پیغمبر به دنیا آورده بود. سه پسر وسه دختر:     قاسم،عبدالله، طاهر،زینب،رقیه وآمنه .

حضرت خدیجه(س) اینک درآستانهء وضع حمل هفتمین فرزند خود،

انتظارداشت که بانوان بزرگ قریش ودوستان سابقش به بالینش آمده واورادروضع حمل کمک ویاری نمایند.ولی آنها از کمک نمودن حضرت خد یجه اباء ورزیدند. درعوض فرشتگان وحوریان بهشتی وزنان آسمانی درآن موقع حساس به یاریش شتافتند وازکمک های غیبی پروردگار جهان

برخوردار شد.

آخرالامراین نوزاد پاک ومقدس پا به عرصهء وجود نهاد وبا نور تا بناک ولا یت همهء جهان را روشن ساخت. پیامبر بزرگ اسلام نام این نوزاد بی نظیروپاکیزه را فاطمه گذاشت.

 

درتاریخ ولادت حضرت فاطمهء زهرا(س)،در بین علمای اسلام اختلاف

است. لیکن در بین علمای امامیه مشهور است که آنحضرت درروزجمعه

بیستم ماه جمادی الثا نی سال پنجم بعثت (مطابق بیست وچهارم جون سال جاری) تولد یافته است.

 

حضرت محمّد (ص) به حضرت فاطمه (س) علاقهء فوق العاده  داشت،

بیشتر از علاقهءیک پدر به فرزند.

درآن موقع دربین اعراب دخترداشتن ننگ بود. به استناد آیهء۵۸ سورهء

مبارکهء نحل که خداوند عظیم می فرماید:

" و ِاذَا بُشـِّرَ اَحَدُهُمْ بِالْاُ نْثَی ظَـلَّ وَجهُهُ مُسْوَدّ اً وَهُوَ کَظِیْمٌ"

آنگاه که خبر تولد دختر خودرا می شنیدند،رنگ چهرهاشان تغییر میکرد،

غضبناک میگشتند،سیاه وکبود می شدند.و سرانجام اورا زنده به گورمی

کردند.

درچنین شرایطی فاطمهء زهرا(س) به دنیا آمد وسخت عزیز ومحترم شد وپیغمبرهم هرچه بیشتربه اوعظمت می بخشید.اورا پارهء تن خود می دانست ومی فرمود: "فـَاطِمَه بِضْعَهٌ مّنِی".

 

خداوند عظیم در قرآن کریم از فاطمه زهرا (س) تعبیر به "کوثر"نموده ومی فرماید:

"اِ نَّا اَعْـطَیْـنَاکَ الـْکَـوْثَـرَ" ای پیغمبر! ما به تو"کوثر" عطا نمودیم. یعنی فاطمه رابتودادیم،فاطمه ای که جهان را از فرزندان تو پر خواهد کرد.

 

خداوند عالم میخواست تا از برکت روزنهء وجود فاطمه(س) عظمت و بزرگی وحقوق انسانی زن راباز گردانیده وروح مکتب اسلام رادر زمینه  بیان کـنــد. چنانچه تا آنـزمان زن حق حیات،حق مالکیت،حق ارث وحق انتخا ب شوهــر را نداشت. حق انسان بودن زن را پا ما ل نموده وما نـنـد کالاخرید وفروشش می نمودند و مانند حیوان  معاوضه اش می کردند.

 

پیامبر گرامی اسلام فاطمهءکوچک را روی سینهء مبارک خودجامیداد و بسیاراحترامش می کرد. بعد ها که فاطمه به دیدن پدر میرفت،پیغمبربه او

خوش آمدید گفته ودستهای پاک ومعصومش رامی بوسید. پیغـمـبــر می 

خواست تا از این راه ارزش وشخصیت فاطمه را نشان داده وافکارمردم

جاهل ونادان آنروز را در بارهء زن تغییر دهد.

 

فاطمه (س) اندک اندک بزرگ میشد،ازتقوی،عفت وپاکی اودرهمه جا یاد

میشد.همچنان ازکمالات روحی ومعنوی،از فضایل ودرخشندگی  نازنین دخت پیامبر اکرم درمکه،درمدینه ودرتمام خانواده های عرب صحبت  درمیان بود. فاطمه (س) کم کم به سنی رسیده بود که می بایست ازدواج کند.

بزرگان ،متمولین واشخا ص پرنفوذ عرب وحجازهمه آرزوداشتند که این افتخار بزرگ نصیب آنها شود واین همای سعادت سایه برسر آنان افگـند.

تلاش عجیبی درراه خواستگاری فاطمه(س) بین آنها شروع گردید.

پیغمبر به هیچیک ازخواستگار ها جواب مساعد نمی داد ومیگفت  تعیین  همسر فاطمه به دستــوروفرمان خدا ست.از طرف دیگــرآ نحضرت می خواست با ازدواج فاطمه (س) آداب ورسوم غلطی را که درا ین مسأ له بزرگ اجتماعی مرسوم  بود، ازبین ببرد.

 

روزی عدهء از اصحاب به شمول ابوبکر(رض)در مسجد نشسته واز هر دری صحبت میکردند که سخن ازفاطمه(س) بمیان آمد.ایشان که ازجواب

دادن رد، به همه خواستگارهای فاطمه مطلع بودند،گفتند که علی بن ابی طالب(ع) تاحال درمورد خواستگاری فاطمه(س) اقدام نکرده است،گمان

میرود که علت آن، تهی دستی باشد. ابوبکر(رض)گفت: این مطلب برای من روشن است که خداوپیغمبر،فاطمه رابرای علی علیه السلام نگاهداشته اند. ازاینروخود با بعضی از صحابه رفتند تا باعلی(ع)دراین باره صحبت نمایند. ابوبکر (رض)گفت: یا علی تودر تمام کمالات بر سایرین برتری داری، واز موقعیت خودت وعلاقهء که رسول خدا بتو دارد کاملاً آگاهی.

گمان میکنم که خداورسول اوفاطمه رابرای توگذاشته اند.وشخص دیگری

لیا قـت وقا بلـیـت این افـتخار را ندارد.نمی دانم بکـدام عـلـت دراین اقـدام کوتاهی می نمائید؟

 

چون علی(ع) درخانهء پیغمبر بزرگ شده بود وفاطمه(س) را بخوبی می شناخت وبا روحیات واخلاق او کاملاً آشنابود.وی میدانست دختری مانند

فاطمه هرگز پیدا نخواهد شد که به جمیع کمالات وفضایل انسانیت آراسته باشد.او فاطمه را از صمیم قلب دوست میداشت.علی (ع) درحدود بیست ویک سال داشت. بعداز تشویق صحا به، تصمیم خواستگاری از فاطمهء مرضیه (س) راگرفت . به این منظوربه خدمت رسول اکرم(ص) شتافت.

پیغمبر (ص) درخانهء ام سلمه تشریف داشت وعلی(ع) بدانجا رفته ودر را زد. پیغمبر به ام سلمه فرمود: در را باز کن. کوبندهء در شخصی است

که خدا ورسول، اورا دوست دارند واو نیز خدا ورسول را دوست دارد.

ام سلمه در را باز کرد وعلی(ع) داخل منزل شد، سلام داد ودرحضور پیغمبر نشست.از حیا سرش را به زیر انداخت ونتوانست تقاضای خویش راعرضه بدارد.مدتی طول کشیدکه هردوساکت بودند.بلاخره پیغمبر(ص) سکوت را شکست وفرمود: یاعلی معلوم میشود برای حاجتی نزد من آمده ای که از اظهار آن خجالت میکشی؟ علی (ع) عرض کرد یا رسول الله پدر ومادرم فدای توباد، من در خانهء شمابزرگ شدم واز الطا ف بی پایان شما برخوردارگشتم، بهتراز پدرومادر، در تربیت من کوشش نمودید.

......اکنون موقع آ ن شده که برا ی خودم همسری انتخاب کنم وتشکیل

خانواده دهم. اگر صلاح بدانید ودختر تان فاطمه علیها سلام را بعقد من

درآورید، سعادت بزرگی نصیب من خواهدشد.

 

رسول خدا که انتظارچنین پیشنهادی راداشت،درصورت مبارکش سرو ر  وشادمانی هویدا شده وفرمودند: صبر کن تا از فاطمه اجازه بگیرم.

پیغمبر نزد فاطمه(س)رفت وفرمود: دخترم! علی بن ابی طالب (ع) را خوب میشناسی وی برا ی خواستگاری تو آمده است.آیا اجازه میدهی ترا

به عقدش درآورم ؟ فاطمه از خجالت سکوت کردوچیزی نگفت.پیغمبر

صلّی الله علیه وآله ،سکوت اورا علامت رضایت دانست.(بحارالانوار ج۴۳

ص۱۲۷،ذخائرالعقبی ص۲۹ ).

 

بلی ،مگرنه این است که ازنظرمکتب اسلام، حق انتخاب شوهر،از حقوق مسلم زن است؟ با وجود اینکه پیغمبربه ازدواج علی وفاطمه علیهما سلام

از صمیم قلب خوش وراضی بود،قبل از جویا شدن نظر فا طمه بـه عـلی هیچ جوابی نداد.

رسول اکرم (ص)بعد از کسب توافق فاطمه(س) به نزد علی (ع) آمد وبا

لبان خندان گفت:یا علی! آیا برای عروسی چیزی داری؟ علی (ع) پاسخ داد: یارسول الله! پدرومادرم بقربانت، شما ازوضع من کاملاً خبر دارید. تمام  ثروت من عبارت است از یک قبضه شمشیر،یک ثوب زره ویک رأس شتر.

پیغمبر فرمودند: تومرد جنگ وجهادی وبدون شمشیرنمیتوانی در راه خدا جهاد کنی.شتر نیز ازضروریات زندگی تومی باشد،باید به وسیلهء آن آبکشی کرده ووضع اقتصادی خودت وخانواده ات راتأمین کنی وبرای اهل وعیالت کسب روزی کرده ودرمسا فرت برای حمل بارازآن استفاده نمایی. تنها چیزی که میتوانی ازآن صرف نظر کنی همان زره است.چون تومرد شجاعی هستی وبه زره ضرورت نداری.زره رابفروش وبا پول آن هزینهء عروسی تهیه میگردد. من هم به تو سخت نمی گیرم وبه همان زره اکتفا میکنم. یا علی اکنون که کار بدینجا کشید،میخواهی بشارتی بتو بدهم ورازی رابرایت آشکارسازم؟علی(ع)عرض کرد آری یا رسول الله،

پدر ومادرم فدایت، شما همیشه خوش خلق وخوش زبان بوده اید.

 

پیغمبرفرمود: پیش از آنکه بنزد من بیایی،جبرئیل نازل شد وگفت:یا محمّد

خدا ترا ازبین تمام مخلوقاتش برگزیده وبه رسالت انتخاب کرد.علی علیه السلام رابرگزید وبرادر و وزیر توقرار داد.باید دخترت فاطمه را به عقد اودرآوری.مجلس جشن ازدواج آنان در عالم بالا ودر حضور فرشتگان بر گزار شده است. خدا دو پسر پاک ونجیب، طیب وطاهرونیکو به ایشان

عطا خواهد نمود.(بحار الانوار ج  ۴۳ص۱۲۷).

 

پیغمبراکرم صلّی الله علیه وآ له درحا لیکه شاداب ومسروربودند به مسجد تشریف برده وبه بلال فرموند:مهاجروانصاررادرمسجد جمع کن. هنگامی

که مردم جمع شدند،بر فراز منبر رفته وپس از حمد وثنای الهی فرمودند:

ای مردم ! آگاه باشید که جبرئیل بر من نازل شدواز جانب خداوند تبارک وتعلی پیام آورد که مراسم عقدازدواج علی وفاطمه علیهما السلام درعا لم

بالاودر حضور فرشتگان برگزار شده ودستور داده که در زمین نیز آن مراسم را انجام دهم وشما رابر آن گواه بگیرم. مراسم عقد انجام پذیرفت وهمه حضار باخوشی ودعای خیر، به این وصلت مبارک باد گفتند.

 

مجلسی علیه الرحمه می نویسد که:عقدازدواج حضرت علی(ع)وحضرت  زهرا(س) در ماه رمضان خوانده شد ودر اول یا ششم ذ یحجه سال دوم یا سوم هجری عروسی صورت گرفت(مناقب ابن شهرآشوب ج ۳  ص۳۴۹ ،بحار الانوار ج  ۴۳ص۶ و۷ و۱۳۶ ).

 

این عروسی یکی از حساس ترین ومهمترین نمونه های ازدواج اسلامی بود وبه کمال ساد گی در خانهءعروس انجام یافت. درآن شبی که زهرا  

(س) بسوی خانهء شوهر می رفت،حادثهء عجیبی رخ دادکه معرف عالی

روح بزرگ وآموزندهء زهرای اطهر(س) می باشد.

 

زهرای مرضیه به مناسبت شب زفاف خود از تمام زروزیور ولباس های زیبای ممکنه تنهایک ثوب پیراهن نوبرای خودتهیه نموده بود.ازاین

وضعیت سادهء دختر پیغمبر اسلام همه زنهای حا ضر در محفل به سختی درشگفت بودند. هیچ باور نمی کردندکه دختری جوان،آنهم درشب زفاف،

تا این اندازه ساده ودور از هر گونه تجمّلی به خانهء شوهربرود.

 

بانوان بزرگ ومحترم شهر،موکب عروس را درمیان گرفته وروانهء خانهء علی(ع) بودند.درمیان آن همه هیاهوی جمعیت،ناگهان نالهء ضعیفی که به سختی شنیده میشد،فاطمه(س) رامتوجه خود کرد،نالهء بود کوتاه وزود گذر.صاحب ناله گفت: "ای فاطمه!وای دختر پیغمبر! تواینک

به خانهء شوهر میروی واطرافیا نت همه غرق در شادی وسرورهستند، ولی میدانی که هم اکنون زنی مستمند وبرهنه، نیازمند به قطعهء لباسی است که بدن خود را به آن بپوشاند.ای دختر رسول خدا! آیا میل نداری

امشب برای خدا برهنه ای را بپوشانی؟"

صدا خاموش شد ولی همین نالهء ضعیف وکم امتداد کافی بود که اثر عمیقش را در روح فاطمه(س)باقی بگذارد واورا متوجه وظیفهء سنگین وخطیرش نماید.

 

فاطمه(س) ایستاد وخود رادرمیان زنهای که به دورش بودند پنهان کرده و همان پیراهن نو رااز تن خود بیرون نموده وآن را به سائل داد وخود پیراهن کهنهء سابقش راپوشید وبا آن بخانهء شوهر رفت.

 

این عمل دختر پیامبر گرامی اسلام سرمشقی است برای عالم بشریت، به

ویژه برای طبقهء اناث .آنحضرت می خواهد بگوید که: کمال زن،عزت وآبروی زن درآن نیست که غرق در تجمل وزینت شده ولبا سها ی فا خر بپوشد. کمال زن در تقوی،درعفت وپاکی، درفضیلت وسخاوت ودر رسیدن به نالهءمظلومان ومرهم گذاشتن برزخم دل مستمندان وبیچارگان

می باشد.

فاطمهء مرضیه (س) بارفتن بخانهء شوهراز مرکزنبوت به مرکز ولایت

نقل مکان نمود. در خانهء شوهروظائف سنگین تری بردوش وی افتاد واو

میبایست به زنان مسلمان درس شوهرداری وبچه داری،درس فدا کاری ،

صداقت ومحبت را عملاً بیا موزد.

 

خانهء فاطمه وعلی علیهماالسلام یگانه خانهء بود که هم زن وهم شوهراز گناه وانحرافات معصوم وبه فضائل وکمالات انسانیت آراسته بودند.این خانه کا نون صفا وصمیمت بود. آن دو همسر نمونهء اسلام،هریک به وظائف شان عمل میکردند ونمونه والگو از اخلاق عالی دین مقدس اسلام بودند.

 

فاطمه(س) از پدر بزرگوار خود روایت کرده که فرموده اند: بهترین مردان شما افرادی هستند که نسبت به همسرانشان بیشتر احسان ومهربانی کنند.

یکی از وظائف سنگین ومهم حضرت زهرا تربیت اولاد ها بود.اوازعلی (ع) دارای پنج فرزند گردید:حضرات امام حسن،امام حسین،زینب،ام گلثوم ومحسن علیهم السلام. آخرین فرزند محسن بود که سقط شد.

 

از امام صادق علیه السلام رو.ایت شده که فاطمه (س) نزد خدا به نُه اسم

خوانده میشود:فاطمه، صدیقه،مبارکه،طاهره،زکیه،رضیه،مرضیه،محد ثه

وزهرا.

 

پیغمبر اکرم (ص) می فرمود : فاطمه پارهء تن من است،اذیت او اذیت من وخوشنودی او خوشنودی من میباشد. همچنان آنحضرت می فرمود:

اگر علی(ع) نمی بود، برای فاطمه شوهرلایقی وجود نداشت (کشف الغمه ج  ۲ص ۹۲و۹۸).

 

فاطمه(س) به زندگی ساده ولی درنقش یک مربی بزرگ ادامه میداد، تا

اینکه مصیبت بزرگی به او روی آورد، مرگ پدر! پدری چون رسول الله

(ص)، وگویا این مصیبت تازه وبزرگ،طلیعه ومقدمهء حواد ث نا گوار و

درد نا ک د یگری برای وی بوده است. ازجملهء این حوادث نا میمون،

علی (ع)خانه نشین شد،مزرعهء فـدک که میراث پدربرایش بود،از دستش

گرفته شد،ازاثرضرباتی که قـنفـذ بر پیکرنازنین زهرا علیها السلام وارد

کرد،سقط جنین کرد وبدان علت پیوسته بیماربود وضعیف می گشت تا اینکه در خانه به بستر افتاد.(دلائل الامامه ص۴۵ ،بحارالانوار ج ۴۳ص ۱۷۰).

 

فاطهء زهرا (س) درسال یازدهم هجری وفات نموده است.تاریخ نویسان اتفاق دارند که بعد ازرحلت پدرش کمتر از یک سال زندگی کرده است.

اما در تعیین روز وماه وفات اختلاف زیادی وجود دارد.

به یک روایت، رحلت حضرت زهرا ۷۵ روز بعد ازرحلت پیا مبر اکرم

پد ر بزرگوارش ، درروز۱۳ جمادی الاولی وبروایت دیگر، ۹۵روز

بعد از وفات پدر،در روز سوم تاپنجم ماه جمادی الثانی اتفاق افتاده است.

 

حضرت فاطمه(س) قبل ازرحلتش به حضرت علی (ع) وصیت نموه بود

که وی را درتاریکی شب دفن نموده قبرش را مخفی دارد. نظر به وصیت

زهراعلیها سلام حضرت علی همسرعزیز خودرا درتاریکی شب به خاک سپرد وقبرش رابازمین هموارساخت وصورت چهل قبرتازه احداث کرد

تا دشمنان کاملاً در اشتباه واقع شوند ومحل حقیقی قبر راتشخیص ندهند.

 

انا لله وانا الیه راجعون

 

پوهنوال داکتر اسدالله حیدری

بیستم جون ۲۰۰۸،سدنی

مآخذ :

۱- زندگانی چهارده معصوم علیهم السلام (قربانیان عدالت)

تألیف:مرحوم دکترمحمّدرضا صالحی کرمانی. سال چاپ۱۳۷۴

۲- فاطمهء زهراعلیها سلام،بانوی نمونهء اسلام.

تألیف:ابراهیم امینی.سا ل چاپ ۱۳۶۹