رییس جمهور و پیمانه ی نیمه خالی ازکنفرانس پاریس

 

 

مهسا طایع

16-06-08

 

نکته ملموس و قابل تأمل در کنفرانس پاریس، تنزل و اُفت مقبولیت و مشروعیت حکومت آقای کرزی در جامعه جهانی می باشد. نکته ای که هر چند گمانه زنی های آن از مدتی بدین سو، فضای رسانه ها را تحت الشعاع قرار داده بود، اما حالا رییس جمهور با همه ی وجود، تبعات منفی مدیریت سؤ خویش را لمس می کند که امروز نه تنها به لحاظ اقتصادی، نمی تواند حمایت جامعه جهانی را به طرف افغانستان جلب کند، بلکه مشروعیت و اثر بخشی گذشته را نیز به شدت از دست داده است.  تبلیغات پر حجم و وعده های گسترده کشورهای کمک کننده به افغانستان، در عمل نتوانست مطالبات رییس جمهور کرزی را از کنفرانس پاریس تامین نماید. هر قدر آمار ارائه شده از جانب کشورهای کمک کننده در این کنفرانس بالاتر می رفت، زمینه بهره برداری آقای کرزی نیز گسترده تر می شد و می توانست از آن به عنوان برگ برنده ای برای انتخابات آینده ریاست جمهوری سود ببرد.

اما در میهمانی مشترک بان کی مون و سارکوزی، رییس جمهور کرزی، به این امر وقوف کامل یافت که حتی با ارایه استراتیژی ملی برای آینده اقتصادی و امنیتی افغانستان نمی تواند، برناتوانی خویش از ارایه یک برنامه مشخص و پیاده سازی یک طرح عملی برای آینده اقتصادی کشور، سرپوش بگذارد. در حالی که آقای کرزی در اجلاس پاریس از کشورهای جهان تقاضا می کند که فعالیت های خود را با حکومت افغانستان بیشتر هماهنگ نمایند، جامعه جهانی بر این نکته پای می فشارد که در سیستم بیمار و فاسد اداری افغانستان، زمینه های ایجاد فساد گسترده تر را در خود پرورش می دهد. و همین فساد سیاسی، اداری و اقتصادیست که ثبات و امنیت را در افغانستان با خطر و بحران های لحظه به لحظه مواجه ساخته است.

انحصار طلبی صاحبان قدرت به علاوه سؤ استفاده از منابع قدرت، منهای پاسخگویی و شفافیت در عملکرد ها، نه تنها مقبولیت حکومت کرزی را دربین مردم افغانستان پایین آورده است، بلکه اعتماد جامعه جهانی نیز به روند کنونی، از بین رفته است.

مدیران ناکارآمد و آلوده در سیستم حکومت آقای کرزی، امروز ملت افغانستان را از دریافت هر چه بیشتر کمک های جامعه جهانی محروم می سازد. زیرا جامعه جهانی امروز نه از سر دلسوزی و انسان دوستی، بلکه از باب مسئولیت و تعهد وظیفه دارد، تا برای یافتن راه حل های مناسب به منظور کنترل و مهار بحران در افغانستان هزینه بیشتری متقبل شود. آقای کرزی همواره با بزرگ نمایی در مورد دستاوردهای حکومت خود، با شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت های سیاسی خود و با سطحی نگری و سیاسی کاری، نه تنها موفق نشده است مبالغ وعده داده شده جهانی را به صندوق مردم افغانستان واریز نماید، بلکه با دلخوش کردن جامعه جهانی به برخی از دستاورد ها مثل رشد سیستم مخابراتی در افغانستان یا ساخت و اعمار برخی سرک ها، موجب غلط فهمی آنان می گردد. این در حالی است که وعده های جهانی برای باز سازی افغانستان اجرایی نشده و حتی برخی کمک ها نیز به بهانه های مختلف دوباره به جیب صاحبان شان باز گشته اند. علل ساختاری و مدیریتی حکومت آقای کرزی، نه تنها در گذر از استبداد و دیکتاتوری به طرف رسیدن به حاکمیت قانون و تحقق عدالت، فاصله ای چشم گیر دارد، بلکه بروز و ظهور انواع فساد در این نظام سیاسی باعث شده است تا بیم آن برود که فرهنگ مردم افغانستان نیز در سطح جهانی زیر سوال برود. سرایت فساد از حکومت به مردم و رواج و نهادینه شدن آن در جامعه افغانستان یکی از دغدغه های بزرگ امروزیست. زمانی که تقسیم قدرت میان نقش آفرینان سیاسی دقیق و روشن نباشد، و قانون از مدار احترام و اجرا خارج گردد، اوضاع حادتری را نیز در پی خواهد داشت.

به دلیل حساس بودن این نکته که در سیستم حکومتی امروز، روشی برای کاهش فساد در نظر گرفته نشده است، می توان هشدار داد که نه تنها به لحاظ اقتصادی و سیاسی برای افغانستان سنگین تمام می شود بلکه از لحاظ فرهنگی و اجتماعی برای مردم افغانستان نکته غیر قابل جبران خواهد بود.

مسئولین امروز حکومتی در افغانستان از مسئولیت خود، فقط نشستن بر چوکی آرام قدرت را به یادگار گذاشته اند. و با شعار های آبادگری و آبادانی شان نتوانستند روند دردناک زندگی مردم را از رسیدن به لبه سقوط منحرف سازند. تنها امروز عزم و اراده ای عمومی و قدرت تفکر و تصمیم گیری و توانایی یک انتخاب حاصل از عقلانیت و نه مصلحت برای آینده  است که می تواند راه برون رفت از شرایط بسیار بد امروز را به ارمغان بیاورد.