یادداشت: این نوشته را قبلاَ به پورتال "افغان - جرمن- آنلاین" نیز فرستاده بودم ، چون با مقراض سانسورنوکران خاندان غدار"نادری" وانقیاد طلبان روبروشد. اکنون خدمت شما ارسال می دارم امید است در اینجا از "مقراض داران" خبری نباشد.

 

نویسنده :موسوی

15-05-05

 

تایید تجاوز باحیل گوناگون

 

به تاریخ یازدهم ماه می 2008 ، در ساعت های اولیه روز، مقاله ای از نویسنده محترم "محمد معصوم مشایع" ، در پورتال "افغان – جرمن – آنلاین" زیرعنوان "به جواب یک پیشنهاد مسخره"به نشر رسیده بودکه مانند سایر مقاله ها از آن نیزآموختم . آنچه در این مقاله بیشتر جلب توجه می نمود :

 نخست نقدی بود که آقای "مشایع" ازپیشنهاد به فرموده خودشان "نیمچه ملا های شمالی" در رابطه با اعمار قبری برای "حبیب الله کلکانی" خدمت "ببرک امریکایی"، به عمل آورده بودند ودرثانی جمله ای که از طرف اداره "پورتال" به رنگ سرخ بااین محتوا  ( این ادعا شاید درست نباشد، چون عبدالمجید همچنان در قتل، آدم ربایی و دزدی دخیل بود. لطفأ اگر حقیقت را بیان می کنید واقعبین باشید. یاداشت اداره)  بر مقاله آقای "مشایع" افزوده شده بود؛ که عمق وابستگی شاه پرستان را به روس اشغالگردر گذشته وسرسپردگی ننگین آنها را به قوی اشغالگر "ناتو" در مقطع کنونی، با افزودن چنین جملاتی بر نبشته کس دیگری، که بر شمشیر خونچکان قاتلان زنده یاد "مجید کلکانی" بوسه تطهیر می زنند؛ در معرض دید همه گان قرار می داد.

اینکه آقای "مشایع" بر "نیمچه ملا ها" انتقاد وارد نموده اند، ضمن ابراز احترام عمیق به شخص خودشان متواضعانه باید خدمت شان به عرض برسانم که در اساس قضیه غیر از آن چیزیست که ایشان مورد نقد قرار داده اند.

 به نظر من نخست از همه باید هدف "ببرک امریکایی" را از صدور چنان فرمانی آنهم چندی بعد از مرگ ولینعمت قبلی اش، دریوزه گر معروف"ظاهر" پادشاه مخلوع افغانستان، به خاطر یافتن جسد رییس جمهور "داوود" واعمار یک آرامگاه برای وی، به ارزیابی گرفته بعدتربه سایر مسایل می پرداختند.

تا جایی که از وقایع درونی نیروهای مدافع تجاوز واشغال کشور بر می آید، نزدیکی زمان انتصاب یک مزدور جدید ویا دوام خدمت مزدور فعلی، تحرکاتی را در جمع غلامان درتمام زمینه ها به وجود آورده، برخی را برآن داشته تابا لوای"جلیلی" وارد میدان مبارزه شوند وبرخ دیگری را با پرچم "خلیلزاد"به این میدان رانده است؛ به همان سان "مصطفی ظاهر" کواسه خلف "نادر" نیزدرهمسویی کامل با متجاوزین خارجی وجنایت کاران داخلی وارد میدان رقابت در سرسپردگی وعبودیت بیگانه گردیده، "ببرک امریکایی" را در پهلوی برخی تفاله خواران دیگر، به مبارزه طلبیده است.

اینکه "ببرک امریکایی" در قبال سایر رقبا، چه چال وتاکتیکی را پیشه خواهد نمود، باشد سرجایش. آنچه مسلم است در رویارویی با "مصطفی ظاهر" اوبه دو علت بعد از گذشتن 6سال واندی به فکر"داوود" وجسد وی می افتد.

یکی جذب افراد متمایل به "داوود" از درون لایه های بالایی بیروکراسی فاسد خاندان طلایی به علاوه ایجاد نفاق بین بقایای آن خانواده در بیرون دادن یک کاندید واحد ودیگری تدارک یک بینی خمیری تقدیر از ملی گرایی نوع "داوود خانی". بدین معنی که "ببرک امریکایی" می کوشد تا با اعمار یک آرامگاه برای رییس جمهور"داوود" که حد اقل ننگ زانو زدن را مقابل "برژینیف" نتوانست قبول نماید، وبه اساس ادعای قاتلانش "ایستاده جان داد اما خمیده زندگی نکرد"؛ از خود نیز یک چهره ضد استعماری ترسیم وبا به لجن کشانیدن  "داوود"، برای شخص خودش آبرویی کمایی نماید.

بادر نظرداشت چنین مطلبی نتنها بر هواداران "داوود" به خصوص آنهایی که در کارنامه شان به جز تداعی خاطرات "داوود" چیز دیگری ندارند، فرض می گردد تا اگر به مواضع آزادیخواهانه "داوود" باورمند بوده واو را "شهید" راه دفاع ازآزادی کشور می دانند؛ علیه چنین اقدامی به شدت به پا خاسته، نگذارند مرجع تقلید آنها نیز به لجن"ظاهر خانی" آلوده گردد، بر عناصر ملی نیز لازم می افتد تا دست تکدی به استقامت "ببرک امریکایی" این سردسته غلامان درکابل دراز ننموده دامان پاک شهدای بزرگ مردم افغانستان را ملوث نسازند. چه چنین درخواست هایی باهرنیتی که صورت گیرد، در نهایت به رسمیت شناختن تجاوز واداره مستعمراتی کرزی است نه چیز دیگر.

واما در رابطه با آن جمله اضافی در درون مقاله آقای "مشایع" که از طرف عناصر جبون ومزدور بیگانه  به نام "یادداشت اداره" افزوده شده بود، برداشتن جمله خود گواه آن بود که تمام اداره "پورتال" در این عمل رذیلانه سهیم نبوده خلاف آنهایی که تا سرحد لیسیدن شمشیر خون آلود دشمن سقوط نموده اند، هستند هنوز کسانی که مردمی می اندیشند ومردمی عمل می کنند.

تاریخ سه دهه اخیر خود گواه است که وقتی زنده یاد "مجید کلکانی" آن ابر مرد تاریخ معاصر کشور به چنگ دشمنان ملت وآزادی میهن اسیر شد، جیره خواران روس چه نبود که نگفتند وکدام اتهامی بود که بر وی وارد نکردند،  مگر بازهم همه شاهد بودیم که چگونه مستنطقین وشکنجه گران آن ابر مرد بر بزرگی واستواریش سر تعظیم فرود آورده ، به صورت رسمی اعلام داشتند که هیچ نوع مدرکی برای محکومیت وی به دست نیامد. حال وقتی بازهم عده ای دیگری به همان شیپور می دمند به جز رسوایی وافشای هویت ناپاک ووابسته خودشان ارمغانی به دست نخواهند آورد.

"مجید" بزرگ به مدفن خاصی نیاز ندارد تا به دست مزدور فرومایه ای چون "ببرک امریکایی" اعمار گردد، مجید درقلب تک تک رفقا، پیروان ومردم آزاده از کران تاکران کشور وجهان جا داشته، صد ها چون من نوعی وقتی قلم می زنند، ودشمن را به مبارزه می طلبند، با آن یادی از مجید را درخاطره ها زنده می نمایند. این مدفنیست که در عوض طواف، پایمردی واستقامت طلب می نماید. کاریکه عناصر جبون در فرهنگ معرفتی خویش با آن آشنایی ندارند. 

واما سخنی هم عنوانی عناصر جبون وخود فروخته ایکه به شهید بزرگ ملت " مجید کلکانی" اهانت روا داشته، در صدد آنند تا با گروگان گرفتن حیات "پورتال"  این قلم وسایر نویسندگان متعهد به آزادی وسر افرازی کشوررا به امتناع از طرح جنایات خاندان غدار"طلایی" وکرنش یا سکوت در قبال متجاوزین وشرکای جنایت کار شان وادار سازند؛ آنها باید بدانند که کور خوانده اند، همانطوریکه 6 سال قبل درنبشته "آزمونی از نو ویا رسالت دیگر" تذکر داده بودم :

ازآستان همت ما ذلت است دور           واندر کنام غیرت ما نیستش ورود

برما گمان بندگی زور برده اند           ای مرگ همتی که نخواهیم این قیود

 بار دیگر اعلام می دارم :

اگر قرا باشد که شرط نشر مقاله ویا مصاحبه ای با این سایت ویا آن سایت زیر پا کردن منافع آزادیخواهانه وتاریخی  مردم ما، انصراف  از طرح جنایاتی که در طی بیش از 8 دهه بر این ملت روا داشته شده است وخیانت به آرمان شهدای استقلال طلب وآزدیخواه کشور باشد، در صورتی که هیچ جایی رابرای بیان عقایدم نیابم وخودم نیز قادر نگردم آنرا به دیده و گوش هموطنان خویش برسانم، "قلم  را شکسته وزبان را بریده" بهتر از آن می دانم که در خدمت بیگانگان ومزدوران آنها قرار گیرد.