زنده باد روز جهانی کارگر

 

اول می روز جهانی کارگر را امسال در شرایطی تجلیل می کنیم که کارد به استخوان کارگران و زحمتکشان افغانستان رسیده است. در حالیکه قشر کوچکی از فئودال – سرمایه دار های دلال جا گرفته در رژیم دست نشانده و اربابان اشغالگر امپریالیست شان دار و ندار کشور و مردمان کشور را به چور و چپاول گرفته اند و به حساب ده ها میلیارد دالر دست بدست می چرخانند، کارگران، دهقانان و سائر اقشار مردم گرسنه تر و گرسنه تر می شوند. دیگر کار به حدی رسیده است که فقرا بصورت دسته جمعی از گرسنگی می میرند و یا در مواجهه با آفات طبیعی بصورت انبوه هلاک می شوند. در یکطرف فلان " قهرمان جهاد" تکیه زده بر مسند پوشالی دیده می شود که مراسم ولادت چندمین فرزند چندمین همسرش را با مصارف میلیونی جشن می گیرد و در طرف دیگر زحمتکش گرسنه و فقیر و بیکاری که یگانه فرزند بازمانده از همسر گرسنه و بیمارش را در بدل یک بوجی آرد می فروشد تا هر سه نفر شان حد اقل برای چند روزی از گرسنگی نمیرند. در یکطرف جاده،  بلند منزل چند ده میلیون دالری متعلق به فلان " قهرمان جهاد " را می بینی که از " برکت جهاد " از " وظیفه خوری " به وزارت و وکالت رسیده است و ولیمه خور دستر خوان دراز اشغالگران است و در طرف دیگر جاده، خیمۀ پوسیده و رنگ و رو رفتۀ خانوادۀ باز ماندۀ یک شهید گمنام جنگ مقاومت ضد سوسیال امپریالیستی را که اطفال گرسنه و برهنه اش، چنانچه از گرسنگی و سرما نمرده باشند، بر روی برف و یخ  زمستان و زمین داغ تابستان با پاهای برهنه به دنبال یک لقمه نان خشک سرگردان هستند.

در کشوری که چیزی کم چهل قدرت امپریالیستی و ارتجاعی خارجی حضورنظامی اشغالگرانه دارند و یکجا با مزدوران دست نشاندۀ داخلی شان، با بوق و کرنا از باز سازی اقتصادی و ترقی و پیشرفت لاف می زنند، بخش اعظم کارگران و زحمتکشان از بیکاری در رنج اند. زمینۀ اشغال و کاریابی این نیروی کار سرگردان چند میلیونی، در کشور های همسایه هم دیگر محدود تر و محدود ترمی شود. کسانی از این کارگران بیکار که روز های متوالی در چوک ها به انتظار می نشینند و عاقبت توفیق مییابند که کاری برای یک روز یا چند روز بیابند، فقط می توانند زندگی بخور و نمیر شان را چند روز دیگر هم دراز نمایند، بدون اینکه هیچ امیدی به آیندۀ بهتر داشته باشند. وقتی به چهره های این کارگران نگاه کنیم، غیر از یک اسکلیت متحرک چیز دیگری را نمی بینیم.

گرانی و قحطی سرسام آور رخ دیگری از وضعیت موجود است، آنچنانکه کل در آمد یک کارگر شاغل یا یک معلم مکتب یا یک تبنگی روی بازار دیگر تکافوی نان خشک خود و خانوا ده اش را نیز نمی نماید. بطور حتم و یقین، این حالت مالی فلاکتبار توده های فقیر و زحمتکش برای رژیم پوشالی ای که وزرای کابینه اش معاشات ماهانۀ چهل هزار دالری دارند، نه قابل فهم و درک است و نه هم در خور توجه و دقت.

مرض نا مردمی و وطنفروشی آنان فقط و فقط یک راه چاره و یک شیوۀ علاج دارد و آن سرنگونی شان از قدرت و اخراج اربابان اشغالگر شان از کشور است. این کاری است که هم صد در صد ممکن هست و هم صد در صد ضرور. دنگ و پنگ و کش و فش ظاهری آنان، بصورت بسیار نازکی ماهیت پوسیده و ضربه پذیر شان را می پوشاند، آنچنانکه با اندک فشاری این پوشش نازک روبیده شده و ماهیت توخالی این ببر کاغذین و خرس پا گلین بر ملا می گردد. آنها کسانی هستند که در اثر پتاقی پرانی چند چریک طالبی وگلبدینی مراسم جشن و شادی شان را در مرکز قدرت شان رها کرده و مشعشعانه پا به فرار می گزارند. مسلما خشم سازمانیافتۀ توده ها چیزی است که در مقابل آن حتی پای فرار نیز نخواهند داشت.

دستۀ هشت مارچ زنان افغانستان و جنبش انقلابی جوانان افغانستان یکبار دیگر در این موقع تجلیل از روز جهانی کارگر، تعهد می سپارند که مبارزات شان را بصورت اصولی و پیگیر برای برپایی و پیشبرد مقاومت ملی مردمی و انقلابی علیه اشغالگران امپریالیست و خائنین ملی دست نشاندۀ شان، این استثمارگران و ستمگران دد منش، پیش ببرند و درین راه از هیچگونه فدا کاری و جانفشانی دریغ نورزند.

زنده باد روز جهانی کارگر !

زنده باد کارگران جهان!

کارگران و زحمتکشان نیروی اصلی جامعه و سازندگان تاریخ اند!

 

دستۀ هشت مارچ زنان افغانستان  -  جنبش انقلابی جوانان افغانستان

 

اول می 2008 ( 12 ثور 1387 )