سال 87، سال نیش و نشانه

مهسا طایع

14-04-08

اگر چه نوشتن در خصوص رقابت ها و زد و بند های سیاسی در آستانه انتخابات کمی زود است و باید منتظر ماند تا نامزد ها خودشان را نشان بدهند و از زیر ردای ائتلاف و گروها بیرون آیند، اما در هر حال این بحث با شروع سال نو آغاز شده است و زحمت شروع آن را هم، آقای کرزی متقبل شده اند. و از این پس در لابلای مسایل مهم روز، به جز مواضع مقامات حاکم، مواضع گروه های مخالف نیز زیر ذره بین مطبوعات قرار می گیرند. و این که گروهای مخالف چه شیوه ای را دستمایه پرداختن به امر مهم انتخابات خواهند کرد، بازار نقد و بررسی ها را خیلی گرم می سازد.

مخصوصا" از زمانی که آقای کرزی آن هم نه به صراحت که بالعاب های شیرین و جذابی، همچون "اگر مردم بخواهند" و با درفشانی های باورنکردنی ای که قصد دارد، برنامه های اتمام نشده اش را پی گیری نماید، گام دیگری را در شاهراه قدرت گذاشت، دیگر مدعیان قدرت هم به تکاپو افتاده اند تا کم کم به مواضع اتخاذ شده شان فرصت بروز بدهند، و چه جای خوشبختی و کامروایی برای مردم هست که همه ی اینان همچون رئیس جمهور محترم کشور، انگیزه شان را از شرکت در بازی های انتخاباتی، خدمت صادقانه به مردم و جامعه می دانند!!! و با این حسن نیت، نمی گذارند ذهن مردم با درک واقعیات رفتاری آنان ، مخدوش گردد.

به هر حال وقتی دولتی با این کارنامه که چیزی جز انحطاط و واماندگی و وابستگی نمی توان از آن یافت، مدعی دوباره خواهی قدرت می شود، بعید نیست که خیلی های دیگرهم وارد بازی ای شوند که بازی آن ها نیست. و خارج از گردونه سیاست د رکمین نشسته و منتظر پریدن در این گردونه باشند.

عده ای از حاشیه نشینان قدرت هم که به عنوان پرچمداران جریانات جهاد و مقاومت، در طول چند سال اخیر توانسته اند ضعف ها وقوت ها خود را بهتر و بیشتر شناسایی نمایند و اندکی از تب خود محوری و خودگویی و خود خندی آنان کاسته شده، با گرفتن تصامیمی کبری، سعی در جبران اشتباهی خواهند کرد که موجب نفی آنان شد.

هر چند کانالیزه کردن جامعه هم برای یک انتخاب مشخص، در حذف بسیاری از این چهره ها، نقش عمده ای داشت، اما قرار گرفتن بر مدار قدرت افرادی که با سو استفاده از موقیعت فعلی افغانستان و بی خبر از تنگناهایی که منتهی به شرایط فعلی شد، کمی ذهن های خواب زده آنان را خانه تکانی کرد و به اصطلاح زور شان آمد که به جای استقرار قانون و عدالت، شاهد ازبین رفتن ثمره مبارزات خویش باشند.

بعید به نظر می رسد که باری دیگر این اشتباه را تکرارکنند وبا تک روی به ماهیت گروهی شان، بهای لازم را ندهند.

خیلی ها دیدند که جناب آقای کرزی علی رغم وعده و وعید هایش، فراتر از خود نرفت و فراتر از خود تعریف نشد و به آنچه موافق خواسته خودش نبود، امکان حضور نداد، و تنها عده معدودی از مواهب ریاست وی بهره مند گردیدند، و همین شد که خیلی از شور و حرارت ها، ته نشین نشد و جایش را به اعتراف داد.

در کنار اینان، کم و بیش، نمک پرورده های بیرونی ای هم هستند که با پشت گرمی دوستان خود، برای وارد شدن به عرصه سیاست، منتظر فرمان ارباب لحظه شماری می کنند . باید دید که اینان را یارای پنجه در انداختن در پنجه های کهنه کاران سیاست افغانستان خواهد بود، یا تنها با صدقه سری مقامات بیرونی می توانند راهی برای خود باز کنند!

به هر حال شایسته توجه است، که در سال جاری، دیگر مجالی برای حاشیه پردازی و حاشیه گویی گروه های سیاسی نخواهد بود و نه هم 1، 2، 3، و 4 کردن ممکن است، هر کسی د رهر قالب و فرم سیاسی که قرار دارد، باید تحلیل درستی از خود و برنامه های خود داشته باشد. دیگر خود خواهی های که به دروغ مردم خواهی گفته می شوند، رو شده اند. و کسی نمی تواند با لحنی معصومانه چون آقای کرزی، طیب و طاهر بودن خودش را با متهم کردن اطرافیان خود به کم کاری و بیکاری، توجیه نماید.

حتی شاهدیم که این روز ها، بعضی از افراد طراز اول کشور، نه تنها احساس خطایی نسبت به آنچه انجام داده اند، ندارند، بلکه آهسته آهسته گناهان گذشته شان را هم می خواهند به حساب ثواب شان بریزند!

به هر حال باید دید با نزول دولتی که طومار آن در هم پیچیده شده و نیرو های ملی هم دیگر رغبتی برای شراکت در این سقوط، از خود نشان نمی دهند، چه کسانی سکوت ناشی از ترس و احتیاط شان را می شکنند و آمادگی خود را برای حضور در انتخابات سال بعد، اعلام می کنند  و یا چه کسانی دیگری خود را باز سازی کرده و با چهره مقبول و مطلوب به صحنه خواهند آمد

و آیا تداوم اشتباهات سیاسی، بازهم فضایی را برای گردانندگان قدرت افغانستان به منظور صادر کردن مهره های تازه، فراهم خواهد آورد؟

وآیا با علم واطلاع از تمام نشانه روی هایی که گروه های سیاسی به سوی یکدیگرخواهند داشت، مردم اجازه می دهند که بازهم فرصت های تاریخی شان، دربلند پروازی های متوهمانه، از دست شان برود؟!