رقص اشباح

عاقل به كنار دجله تا ره مي جست

ديوانه ی پا برهنه از آب گذشت

مهسا طایع

31-03-08

 

سال 1386 هم با همه ي فراز ونشيب ها و عبرت ها و تجربيات بزرگي كه با خود داشت به پايان رسيد و اكنون ما ادامه ي بيم و اميد هاي خودرا در سال نو به انتظار نشسته ايم. هر چند انتظار نمي رود كه در سال نو هم بهبودي اميد وار كننده اي حاصل شود اما در هر حال ما به اميد بهروزي و پيشرفت زندگي مي كنيم و براي اين اميد خود نيز در حد توان و فهم خود تلاش مي كنيم.

تحليل آينده كشوری چون افغانستان بسيار سخت است اما نا ممكن نيست،  با بررسي تحليل هاي چند سال اخير و مخصوصا" رويداد هاي سال گذشته ، به بهترين پيش بيني هاي ممكن دست خواهيم يافت. امسال مهم ترين مساله اي كه در سطح جامعه همه ی مردم آن را لمس كرده و از سال گذشته به شدت با آن درگير هستند ، مساله ناامني است. و اين بحران به دلايل متعدد نه تنها تخفيفي نمي يابد كه تشديد هم خواهد شد و علت آن نيز تا حد بالايی روشن و مشخص است. درحالي كه جامعه جهاني وهمه ي اجزای حكومتي خواهان كنترول بحران ناامني هستند اما اين حقيقت مسلم است كه با خواست هاي نمايشي ، هيچ توفيق قابل ذكري حاصل نخواهد شد.

فقدان عقلانيت مرسوم دررفتار هاي سياسي و نيز شخصي بودن نسبي تصميمات، همچنان اوضاع و احوال را در هاله اي از ابهام و تعليق نگاه مي دارد. و با گذشت هر روز شكاف ميان قدرت در سطوح مختلف آن همچنان رو به تزايد است و همين است كه هر كدام از نهاد هاي آشكار حكومت؛ دولت، پارلمان وسنا خواهان قدرت بيشتر و مسؤوليت كمتري هستند. از طرفي ديگرضعف و نا بساماني دردرون ساختار مديريتي كشور به افزايش بحران ها و چالش هاي متعدد منجر گرديده است و اداره جامعه از طرف دولت به نقطه صفر تحليل مي رود. و تأمين خواسته ها و مطالبات مردم، همچنان با تأخير مواجه خواهد شد.

در سطح نيروي هاي ملي هم نمي توان به خوش بيني قابل ذكري دست يافت. هر چند اغلب حذف شدگان سياست، اين روزها بيشتر نگراني خود را نسبت به آينده جامعه و مردم بروز مي دهند اما به نظر مي رسد كه به صورت آشكاري خواهان شراكت و سهم خواهي در قدرت آينده هستند و سفر هاي جسته و گريخته بعضي از آنان به خارج از افغانستان و ديد و باز ديد هايي كه چندان هم پنهان و محرمانه باقي نمي مانند، در طلب استمداد از دوستان خارجي براي قرار گرفتن درمدار قدرت آينده ، دست و پا ميزنند. و كسي نيست از اين بزرگان بپرسد كه كساني كه آقاي كرزي را به دليل وابستگي اي بيروني اش  عروسك خيمه شب بازي مي ناميدند چرا امروز خود شان نخ خود را به دست بيروني مي دهند و به حركت هاي نمايشي دل خوش كرده اند. و با اين كار خود هر لحظه از آرمان ها و اهداف شان دور تر و دورتر مي شوند.

ماهيت فكري اينان فرياد مي زند كه براي رسيدن به قدرت به هر دري مي زنند و حكم ماکیاولی را براي رسيدن به قدرت معيار قرار مي دهند.

بسياري از نابساماني هاي آشكار در كشور مثل فساد اداري، رشوه خواري، نابساماني هاي مديريتي و يا حتي نگاه هاي كلان تري مثل بحران ناامني ، بحران بي اعتمادي ، قاچاق مواد مخدر و لیست بلند بالايي شبيه این، همه و همه محصول همين فردي نگري ها بوده است.

و بحران هاي سياسي امروز اغلبا"  متأثر از رويداد هاي منفرد و پيش بيني نشده هستند. و حتي امروز هم سمت وسوي رفتار ها وميزان قدرت و اراده خيلي از افراد بلند مدعاي ما در هاله اي از ابهام قرار دارد.

هر چند عده اي از نيروهاي ملي كه ملاحظه مي شود هدف هايشان از منظر رسيدن به قدرت به هم گره خورده است ، ائتلاف هاي خردو كلاني را تشكيل داده اند اما معلوم نيست كه معادلات آينده برايشان به گونه ديگري رقم بخورد و همچنان در ليست حذف شدگان قدرت باقي نمانند.

با يك نگاه عميق آسيب شناسانه نسبت به شرايط كشور و ساختار آن از نگاه راهبردي ، راهكاري براي بهبود و اصلاح امور جز وفاق ملي وهمگرايي جمعي نمي توان يافت، مشروط بر اين كه اين وفاق از روي تعقل و منطق سياسي باشد نه هدف هاي مقطعي وگذرا.

درست است كه بازي قدرت هميشه فراز و نشيب دارد، اما مهم اين است كه راه اصلي وافق حركت مشخص باشد و در اين بين مصلحت هاي فردي بر اصول تفوق نيابد.

سال نو صحنه سياسي كشور در گير موضوعات انتخابات خواهد بود و كارزار و گروه هاي رنگارنگ و موسوم به احزاب و عنوان هاي متعدد سرگرم رايزني و ارائه كانديد و تشكیل ائتلاف خواهد بود، اما  بايد ديد كه چه كساني از تجربیات سال هاي اخير درس گرفته ودر جهت رفع نقاط ضعف وتقويت نقاط قوت خود ، اكثر بهره برداري را مي نمايند.

كساني ديگري هم در اين ميان دل به گرو فردي اين مردم داده اند و براستي در اين لیست معاملات فردي گرفتار نيامده اند، خوب است بدانند كه تاريخ بر اعمال آدم ها قضاوت مي كند و نه به شعار هاي شان. اين طمأنینه و آرامش خاطري كه در پرهيز از قدرت حاصل كرده اند، درواقع دست آنان را از آشتي دور نگهداشته كه دامان مردم را مي سوزاند. پس اين انفعال و بي برنامه گي هر نامي كه داشته باشد نمي تواند چندان اعتبار و اصالتي را براي صاحبان خود حاصل كند.

براي عملي كردن به شعار ها هم نمي شود يك روزه با بسيج پوپوليستي گمان كرد كه مي توان به هر آنچه كه در فكر آدم هست، نايل شد. خيلي ها ديگر هر چند از لحاظ وزن وقافيه عددي نيستند،اما از اين آشفته ها بازار سياست افغانستان بعيد نيست كه به زودي كرزي ديگري صادر شود كه در آن صورت باز هم اوضاع به همين پاشنه مي چرخد- به هر حال بد نيست اگر بعضي ها روي اين بيت اندكي درنگ نمايند:

عاقل به كنار دجله تا ره مي جست

ديوانه ي پا برهنه از آب گذشت