پشت پرده نا امنی های هرات چه کسانی سنگر گرفته اند؟

 

غرجستانی

19-03-08

 

24 حوت سالگرد قیام مردم هرات علیه حکومت کمونیستها در حال تجلیل گردید که این ولایت باستانی نسبتا آرام که بالنسبه به سایر ولایات دیگر از سازندگی و آبادی خوبی برخوردار است؛ چندین فاکتور و پدیده های منفی در آن به وقوع پیوست که می توان در موارد زیر بیان کرد و مورد کنکاش قرار داد:

1. اعتصاب داکتران و پزشکان.

2. اعتصاب قضات، پیشه وران و برخی از کارمندان دولتی.

3. اختطاف و آدم ربایی توسط برخی از تبهکاران مرتبط با مافیای قدرت.

4. ترورهای کور و آدم کشی های برنامه ریزی شده.

البته چالشهای مذکور را نمی توان تنها به موارد بالا منحصر دانست. آنچه که در این میان قابل توجه است و از تابستان سال 1384 بعد از استقرار والی فعلی به انحاء مختلف و به شکلهای متنوع در راستای ناامن جلوه دادن و ایجاد نا امنی و بد امنی تلاشهای صورت می گیرد. اینکه پشت پرده نا امنی های ولایت باستانی هرات چه کسی و یا کسانی و یا چه کشورهای خارجی قرار دارند احتمالات زیر برجسته تر به نظر می رسد:

یک. نا امنی های هرات همانند سایر ولایات نا آرام از جمله حوزه جنوب غرب توسط طالبان و اعضا مرتبط با آن ایجاد می شود. طالبان و شبکه القاعده که از امکانات باد آورده برخی کشورهای عربی برخوردار اند؛ در تلاش هستند که دامنه و حوزه فعالیت تخریبی خود را از ولایات جنوب و جنوب شرق به سایر ولایات کشور از جمله حوزه جنوب غرب و شمال تسری دهند. البته این طرز فکر و تغییر تاکتیک مورد تأیید برخی از نمایندگان شورای ملی و مقامات دولتی نیز می باشد.

دو. برخی از کشورهای همسایه از جمله ایران و پاکستان جهت تحقق اهداف و پلانهای خویش و تضعیف دولت مرکزی و کمایی امتیازات از این طریق از کشورهای غربی در صدد ایجاد نا امنی و بد امنی در این منطقه می باشد. که عده از شهروندان تبهکار افغانستانی با هدف رسیدن به پول و امکانات، وسیله و مجری این سیاست تضعیف، تقویت وکسب امتیاز قرار می گیرند. البته هم مسؤلان دولت مرکزی و مقامات محلی هرات منکر چنین دخالتهای هستند و هم کشورهای همسایه شدیدا آن رد می کنند.     

سه. کشورهای ذیدخل در امور کشور از جمله کشورهای غربی که در افغانستان نیروی نظامی در قالب "ناتو" و یا "ایساف" دارند، در صدد نا امن کردند حوزه جنوب غرب بخصوص ولایات که با جمهوری اسلامی ایران هم مرز است، می باشند تا هم حضور دراز مدت خود را در منطقه توجیه کنند و هم از این طریق بر کشور ایران فشار فزاینده روانی وارد سازند.

چهار. مقامات دولتی و گماشتگان دولت مرکزی اعم از والی، قوماندان امنیه و سایر مقامات ذیدخل از توانایی کاری لازم در امر تأمین امنیت شهروندان هراتی از جمله داکتران، قضات، تجار و صاحبان مشاغل و حِرف برخوردار نیستند. لذا اینها شایستگی حکومت و زمامداری در شهر باستانی هرات را ندارند و باید به هر نحوی با افراد صاحب نفوذ که زمان در این ولایت حاکم بود، جایگزین شوند. البته این احتمال، با نظر برخی از قدرتمندان محلی که تحمل پذیری اندک دارند موافق می باشد.

پنج. بقایای قوماندانان و فرماندهان نظامی سابق و طرفداران آنها در ایجاد غائله و نا امن کردن ولایت هرات که روزی از آرامترین ولایت کشور محسوب می گردید، نقش برجسته دارند و در واقع آنها پشت پرده این ناامنی ها سنگر گرفته اند و برای برگشت و بازگشت دوباره به قدرت و احیای سلطه مجدد در حوزه جنوب غرب تلاش مضاعف انجام می دهند. که در این خصوص بیش از همه اسماعیل خان وزیر آب و انرژی امروز و امیر المؤمنین حوزه جنوب غرب دیروز در معرض مظنه قرار دارد.

با توجه با پارامترهای احتمالی ذکر شده در نا امنی و حوادث اخیر ولایت هرات، نمی توان تنها یکی از آنها را دخیل دانست. اما از میان گزینه های ذکر شده، گزینه پنجم بسیار قوی به نظر می رسد. زیرا اسماعیل خان و طرفداران وی برای کسب مجدد قدرت در هرات و تسلط بر حوزه جنوب غرب از هیچ کوشش و تلاشی فروگذار نکرده اند و نخواهند کرد. وی برای بقای قدرت خویش چندین بار در زمان حاکمیت خویش بر هرات با سایر افراد ذینفوذ حوزه جنوب غرب از جمله قوماندان امان الله زیر کوه به جدال و درگیری متوسل شد که حوزه جنوب غرب را تا سرحد یک جنگ قومی – تنظیمی فرسایشی سوق داد.

بعد از انتصاب سید حسین انوری به حیث والی هرات در سال 1384 زمزمه های شنیده می شد که اسماعیل خان و طرفدران تباری وی خواهان برکناری انوری از سمت ولایت می باشد. که این هدف از طرق مختلف و در قالب های مذهبی، تباری و منطقه ای در طی زمان به مقتضای فرصتها انجام گردیده است.

شاید در حال حاضر برخی بازگشت اسماعیل خان را به عنوان امیر حوزه جنوب غرب به نفع منطقه و تأمین امنیت آن بدانند اما واقعیت این است که بازگشت اسماعیل خان به قدرت زمینه چالش جدیدی را در فرا روی دولت مرکزی فراهم خواهد نمود. دولت مرکزی بعد از مدتها تلاش موفق شد که اسماعیل خان را از مرکز قدرت سنتی اش به مرکز یعنی کابل منتقل سازد که با بازگشت مجدد و دوباره او بر مسند قدرت، قدرت دولت مرکزی در حوزه جنوب غرب که از ویژگی همجواری با ولایات که طالبان از نفوذ قابل توجهی در آنها برخوردار اند، افول نموده و انفصال قدرت از مرکز حاصل خواهد شد و این امر عملا منتج به ناکامی و شکست سیاست دولت خواهد شد.

علاوه بر مشکل فوق؛ حضور مجدد اسماعیل خان در هرات چالش جدیدی را برای برخی از ساکنان آن نیز به وجود خواهد آورد. همان مقدار که هرات مدیون تلاشهای سازندگی اسماعیل خان است به همان میزان یادآور انحصار طلبی و رفتار تبارگرایانه وی می باشد. مردم افغانستان هیچگاه رفتار تنگ نظرانه و انحصارگرایانه وی را در زمان که امیر حوزه جنوب غرب بود، فراموش نخواهد کرد که حتا حق زندگی و حیات اجتماعی بخشی از مردم را به چالش کشیده بود و در این مسیر قانون های جعلی و من درآوردی خویش را به منصه ظهور رسانید و مردم افغانستان که طبق قانون اسلام و قوانین اساسی گذشته و حال کشور، حق زیست در هر منطقه و شهر کشور را دارند، توسط امیر حوزه جنوب غرب سخت در تنگنا قرار گرفتند. بنابراین حضور مجدد اسماعیل خان در هرم قدرت در ولایت هرات نه به نفع دولت مرکزی است و نه به نفع سایر مردم.

28/12/1386

Tavassoli86@mail.com