محمدعظيم عظيمي
18-03-08
آقاي رئيس جمهور سلام!
آقاي رئيس جمهور سلام عليكم، از اينكه توانستهايد با آراء مردم، بر بلندترين مسند حكومتي اين مرز و بوم تكيه بزنيد صميمانه به شما تبريك ميگويم.
آقاي رئيس جمهور امروز سفر و صنعت توريسم، تصويري روشن از دهكدهي جهاني است و هر روز ارتشي مركب از پنج ميليون مسافر تجاري در سراسر جهان پرواز ميكنند و به دنبال بازارها و فرصتهاي تجاري تازه ميگردند، آيا ميدانيد جهانگردي مهمترين، متنوعترين و پر درآمدترين صنعت دنياست و بسياري از كشورهاي جهان توريسم را به عنوان منبع اصلي درآمد، اشتغال و رشد بخش خصوصي و تقويت زير ساختهاي اقتصادي خويش قرار دادهاند؟ آيا ميدانيد سفر و جهانگردي در سال 2000 معادل 504/4 تريليون دالر را به خود اختصاص داد كه اين رقم در سال 2010 به 8454 تريليون دالر خواهد رسيد، امروزه كشورها در تلاشند تا سهمي هر چه بيشتر از اين درآمد را به خويش اختصاص دهند به طوري كه كشور تركيه با اعلام سال 2007 به نام مولانا شاعر و عارف پر آوازهي كهنديار ما، نه تنها بخشي از عرفان و ادبيات افغانستان را به نام خود رقم ميزند بلكه از اين طريق گردشگران بسياري را از اقصي نقاط جهان به سوي خويش ميكشاند. آيا ميدانيد صنعت گردشگري تا پايان دههي آينده در صدر جدول صنايع پر درآمد جهان قرار ميگيرد و انتظار ميرود بيش از 40 درصد اشتغال را به خود اختصاص دهد؟ بله آقاي رئيس جمهور، حتي فقيرترين و يا جوانترين كشورها كه هيچ گونه پيشينهي تاريخي ندارند تنها عرصهاي را كه در آن مجال رقابت يافتهاند، عرصهي توريسم است و شاهد حضور ميليوني توريستها در كشورشان هستند و آيا كشور ما با پيشينهي چند هزار ساله و تاريخ و فرهنگ غنامند، با موزهاي باشكوه از يادمانهاي باستاني بايد چنين محكوم به انزوا و فقر باشد، درست مثل اينكه سكههاي زر در جيبمان است ولي گرسنه هستيم، بر گنج نشستهايم ولي مردم ما از زندگي شايسته محرومند. در حالي كه كشورهاي با حداقل امكانات گردشگري از هر روشي براي جذب توريست بهره ميبرند، در كشور ما از دست دادن فرصتها به يك عادت بدل شده است. مديريت توريسم افغانستان در حالي از صنعتي چنين درآمدزا و اشتغالآفرين غافل مانده كه ديگر كشورها با سرمايهگذاري در اين بخش ميروند كه صنعت توريسم را در صدر برنامههاي اقتصادي خود قرار دهند.
آقاي رئيس جمهور! يادتان نرود شما بر مسندي نشستهايد كه قرنها پيش كنشكا، سلطان محمود غزنوي و شاهرخ ميرزا و ... بر آن تكيه زده بودند و شعلههاي تمدن و فرهنگ بارور در زمان زمامداري آنها از فراز كوههاي سر به فلك كشيده هندوكش زبانه ميكشيد و بر چين و هند و آسياي ميانه روشني ميانداخت.
آقاي رئيس جمهور آيا ميدانيد افزايش گردشگران به رشد درآمدها و تبع آن كاهش گرايشات تروريستي در كشورمان منتج خواهد شد و توريست نه تنها به درآمدزايي براي اقشار مختلف جامعه كمك ميكند كه ثبات و امنيت اجتماعي را در اين كشور ارتقاء ميدهد، ورود هر گردشگر براي 6 افغان شغل ايجاد خواهد كرد علاوه بر آن ميليونها دالر صنايع دستي و سوغاتي اين كشور بدون اينكه هيچ هزينهاي براي ما داشته باشد، از كشور صادر شده و فرهنگ و هنر افغانها به جهانيان شناسانده ميشود چرا؛ كه صنايع دستي «سفيران فرهنگي» كشورها محسوب ميشوند.
آقاي رئيس جمهور امنيت انتظار نخست انسانها از حكومتهاست، وجود امنيت نسبي موجب گرايش گردشگران به كشور و جذب گردشگران بيشتر، ثبات را كه افغانستان اكنون بيش از هر زماني در گذشته به آن نيازمند است را تأمين و تقويت ميكند و ميتواند ريشههاي تروريسم و افراطيگرايي را بخشكاند.
آقاي رئيس جمهور هر ساله بر اثر بيكاري، نبود صنايع و كارخانهها، كمبود زمينهاي زراعي، هزاران نفر رهسپار ديار غربت ميشوند، ارز از كشور خارج شده اما دالري وارد نميشود، شما بايد مطمئن باشيد كه حل مسأله گردشگري حل مسأله اقتصاد كشور ماست و با توجه به هرم سني جوان كه 70 درصد جمعيت كشور را در بر ميگيرد با توجه به جاذبهها و امكانات موجود، با جذب بازارهاي بالقوه و ايجاد تسهيلات و امكانات جهانگردي ميتوان هزاران هزار شغل ايجاد نمود چرا كه به اعتقاد بسياري از كارشناسان موفقيت يا شكست صنعت جهانگردي در هر كشور به طور مستقيم به اعمال و سياستهاي حمايتي دولت باز ميگردد.
آقاي رئيس جمهور براي باقي ماندن بايد وطن، تاريخ و ميراث فرهنگي خود را بشناسيم و تا زماني كه آن را نشناسيم نميتوانيم آن را به ديگران معرفي كنيم، با عنايت به داشتن تمدن و پيشينهي تاريخي غني كه افغانستان را در مجموعه ي كشورهاي ممتاز دنيا به لحاظ جاذبههاي باستاني قرار داده و با در نظر گرفتن جاذبههاي بينظير اكوتوريستي، شناساندن افغانستان به مردم و سپس خارجيان از طريق تهيه راهنما، معرفي آثار باستاني و جاذبههاي طبيعي از طريق بروشور، عكس و تبليغات و احداث امكانات، ايجاد مديريت متمركز و برنامهريزي براي جذب گردشگر بر اساس مقتضيات فرهنگي و بومي مردمان اولين اقدامات ضروري براي رسيدن به اين مهم ميباشد، گردشگران خارجي لذت خواهند برد كه در خانههاي قديمي و كاروانسراهاي قديمي و سموچها و مغارهها اسكان يابند پس ساخت هتلهاي لوكس و پرهزينه مدنظر ما نيست، آقاي رئيس جمهور ما در كجاي جهانيم، آيا به راستي ميتوانيم به جايگاه كشورمان در صنعت گردشگري به عنوان يك واقعيت بيانديشيم؟
متأسفانه كودكان ما در مكاتب و مراكز تعليمي كمتر راجع به وطن مطلب ميآموزند اگر ميخواهيد فرزندان اين آب و خاك با غرور به سرزمين خويش، رشد يابند و از مرزها و اين سرزمين پاكان حراست نمايند كتب درسي تاريخ و جغرافيه را تغيير دهيد.
آقاي رئيس جمهور كار را به اهل كار بسپاريد و افراد متخصص در صنعت توريسم را در رأس قرار دهيد تا اين كشتي لجام گسيخته به ساحل نجات برسد، از اين گذشته سرمايهگذاري تنها توسط دولت نميتواند صورت گيرد چرا كه براي بارور كردن چشماندازها نياز به بخش خصوصي است و دولت ميتواند با حمايت از بخش خصوصي از مزاياي ورود جهانگردان به داخل مرزها سود ببرد.
آقاي رئيس جمهور ظاهراً روحيه پدرسالاري افغانها هنوز در دولت ديده ميشود، روحيهاي كه اگر به تاريخمان نظر اندازيم، حضورش را احساس ميكنيم، دولت همچون پدر، تمام كنشهاي ملت را زير نظر دارد و با تصميم اوست كه ملت ميتواند كاري انجام دهد، شايد وقت آن باشد كه اين پدر كمي به فرزندانش اعتماد كند و آنها را در انتخاب آزاد بگذارد و فقط حمايت كننده باشد نه فقط و فقط تصميم گيرنده.
جناب آقاي رئيس جمهور به زودي هيچ منطقهاي در جهان خالي از جهانگرد نخواهد ماند، حتي قطب شمال و جنوب، صحراي آفريقا، جنگلهاي آمازون و فضا و در شرايطي كه دنيا از اين ظرفيت بيشترين بهرهبرداري را براي رفاه مردم خود دارد. پايتخت امپراطوري كنشكا، سرزمين زرتشت و جايگاه بلند بودا، كشور سموچها و معابد و منارهها و گلدستهها، خطهي چهارباغهاي خيالانگيز و چشمههاي جوشان، سرزمين كوههاي آسمان خراش و بندهاي فيروزهاي طبيعي و زادگاه مولانا، ابنسينا و رابعه بلخي و ... نميتواند به صنعت گردشگري بيانديشد؟!
ما در برههاي از زمان قرار گرفتهايم كه حفاظت و احياء فرهنگ در جامعهمان از اساسيترين مسائل است، به ويژه كه تهاجم فرهنگي هر روز فضاي جامعه را آلودهتر ميسازد اما شناختن و شناساندن فرهنگ و تاريخ به مردم و جهانيان نه تنها هويت و غرور از دست رفتهي جوانان را به آنها باز خواهد گرداند بلكه بسياري از آنها را به عرصهي كار و فعاليت اقتصادي وارد خواهد نمود.
به هر حال اگر هم كمترين نور اميدي از روزنهي اقتصادي و سياسي كشور جهت احياء و اعتلاي گردشگري كشور سوسو زند و توجه به بررسي مشكلات اساسي اين صنعت توسط كارشناسان و متوليان امر و چيدن سنگ بناي اين صنعت و برنامهريزيهاي استراتژيك امري حياتي خواهد بود و دمي غنيمت است.