پیمان شکن
بازدست سیاه شب
خاموشانه
تقدیرعصیان دیگررا
رقم زد
درعفونت خویش
پیمان که بیانگرعصیان خلق
باید می بود
این بار
با تزویر و خدعه
· در چنبر تجملی کاخ های بزرگ شیطا نی
پیمان خشم را
شکست
در دستان سازش
تا تسبیح کند
شب را. ظلمت را
و فرعون عصر نو را
اما ، باید دانست
که زمان تزویر در گزر است
و کاخ های شرارت فرسوده نی
خاک را
انسان را
و زمان را
عصیان دگراست
آمد نی
پهلوان کوهدامنه ای