از : س روشنگر

10-03-08

 

   خوانندگان محترم ! باید به عرض برسانم که نوشتۀ حاضر بمناسبت برگزاری محفل 8 مارچ 2008 تهیه شده بود . ولی این محفل بنا به فوت نابهنگام یکی از دوستان  برگزار نگردید . ضمن آنکه روح آن مرحومه را شاد میخواهم برآنشدم تا بنا براهمیت موضوع آنرا به مطالعۀ همگان برسانم .  

         

 

              رشد روز افزون اعتیاد در بین زنان و اطفال در افغانستان

 

                                                                           " ظلمت شب میکند بیداد  در  پهنای  شهر

                                                                            صبح میخوانی تو اش باقصه وافسانه ای"

 

    موضوع بسیار حیاتی ، حساس و سرنوشت ساز برای ملت ما که امروز در رسانه ها زیاد مورد بحث میباشد ، رشد و تولید  مواد مخدر است ، که بنا به گزارشاتی افغانستان 93% مصرف مواد مخدر دنیارا تولید میکند . من میخواهم امروز توجه شمارا به چند نکته مهم وحساسی درین رابطه جلب کنم .

 در کشور ما علاوه برکشت و تولید مواد مخدر بلای خانماسوز اعتیاد  به این  زهر تباه کن  بیداد میکند ،  تا جائیکه عده ای زیادی از جوانان ، مردان وحتی زنان واطفال معصوم  وطن را به آن مبتلا نموده است .

     در چند ماه گذشته گزارشاتی از آمار معتادین زن را در افغانستان از طریق رسانه های خبری شنیدم که برایم شنیدن آنها واقعا تاسفبار و تکان دهنده بود . درآخرین گزارش کمیسیون حقوق بشر افغانستان شمار معتادین زن درکشوراشغال شدۀ مارا 120هزارنفر برشمرده اند واین فاجعه ایست بسیار بزرگ ودردیست جانکاه که هرانسان با دردی را به تاثر فرومیبرد . من میکوشم درینجا ضمن اشارۀ مختصر به علل وعوامل این اعتیاد ، اشارتی به عاملین بین المللی ترویج مواد مخدر درافغانستان وکشورهای مانند آن داشته باشم امیدوارم شما دوستان با دقت به این مطالب تکان دهنده وسرنوشت ساز جامعۀ خود توجه کنید .

    معتاد بودن یااستفادۀ مداوم از مواد مخدر دربین بعضی از مردم در افغانستان چیز نوی نیست . درگذشته  استفاده از چرس یا حشیش و تریاک در بین عده ای کمی از مردمانیکه  سطح فرهنگ  پائین داشتند رایج بود که در اثر فقر اقتصادی وفرهنگی ویا بدبختی های دیگر زندگی به آن دچار شده بودند واز نظر جامعه به دیدۀ خوب دیده نمی شدند واین ها زوایای ناپسند فرهنگی مارا میساخت . معتادین  را مردم به نام شان صدا نمیکردند بلکه در پیشوند ویا پسوند نام شان چرسی تریاکی قمارباز و. . . ضمیمه مینمودند . مثلا رسول چرسی ، ربانی تریاکی ، رشید بنگی و. . . که همه ماوشما به این گونه الفاظ آشنائی داریم .

   آنچه امروز قابل دقت وبررسی است : ایجاد پرابلم های ناشی از کشت وتولید مواد مخدر در بین اطفال و زنان میباشد که خطر رشد روز افزون اعتیاد به تریاک ، هیروئین ، حشیش یاچرس و. . . زندگی جوانان ، اطفال وزنان را تهدید میکند .

فقر اقتصادی و بیکاری درجامعه وبخصوص بین زنان بویژه آنهایکه  طی سالهای جنگ وبربادی به دست جنایتکاران ومتجاوزین به کشور نان آور خانۀ  خود را از دست داده اند ، یکی از زمینه های ناگزیری به اعتیاد است . در مناطقی که دهقانان کشور  زمین های زراعتی شانرا بنا به خواست جنگسالاران ، هیروئین سالاران و مافیای بین المللی مجبور میشوند تریاک کشت کنند ، برداشت این محصول نیروی کار بیشتری را می طلبد لذا زنان وحتی اطفال هم باید درین پروسه سهم خودرا        ادا کنند. در اثر تماس مکرر به این مادۀ خطرساز و استشمام بوی تیز آن واحتمالا استفاده ازآن جهت رفع خستگی ویارفع درد ، کم کم به مصرف آن عادت میکنند که در نتیجه اعتیاد را بوجود میآورد . اساسا  این ماده آرام بخش ومسکن  قوی برای تسکین دردها است ، که در طبابت هم به همین منظور مورد استفاده قرار میگیرد . ولی بدبختانه ویا خوشبختانه که اکثرا از مردم عادی هم این خاصیت تریاک را از تجربه دریافته اند ولذا به عنوان مسکن و آرام بخش و برای رفع خستگی های ناشی از کار شاق روزانه چون  امکان دیگری ویا دوای دیگری در دست رس ندارند برای هر مورد از همین مادۀ بربادکننده کار میگیرند ودرنتیجه بلای خانمانسوز اعتیاد زود ویا کمی دیرتر به سراغ شان می آید.

 

    بنا به گزارشی از بی بی سی :" در شمال کشور عده ای از کارگران زن  که در مزرعه های مختلف کار میکنند ، از بامداد تا ناوقت های شام از خانه های خود دور می مانند و به گفتۀ آنها، شامگاه زمانی که به خانه های خود می روند نیز خسته از کار روز، نمی توانند به درستی از کودکان خود مراقبت کنند .

. شماری از این زنان می گویند برای اینکه کودکان شان عدم حضور مادران خود را حس نکنند، به آنان مقداری تریاک می دهند تا بیشتر ساعات روز را در خواب بگذرانند.

پزشکان هشدار داده اند که این عمل می تواند آسیب زیادی را به کودکان وارد کند و حتی منجر به این شود که کودکان در سنین بزرگسالی به مواد مخدر معتاد شوند. "

 

  یکی ازاین خانمها بنام حفیظه 31 ساله که شوهرش 70 ساله میباشد  مجبور است برای تا مین خانوادۀ خود وبدست آوردن مزد ناچیز وناکافی تا ناوقت های از روز از اطفال خود دور باشد  و در مزرعه کار نماید. می گوید شش کودک دارد و مزدی که در بدل کار در مزرعه دریافت می کند برای تامین زندگی خانواده اش کافی نیست راه حل دیگری هم به مشکلش نمییابد لذا به مواد مخدر پناه میبرد .

 

همچینین در گزارش عفو بین الملل  وضعیت زنان ودختران افغان رادر سایت بی بی سی چنین میخوانیم :

 

" زنان در ولایت هلمند به دلیل ادامه نا امنی ها و افزایش تولید مواد مخدر در این ولایت با مشکلاتی روبرو هستند .

براساس گزارش ها ، در ۳ سال گذشته، شمار زیادی از زنان در هلمند به دلیل دسترسی به مواد مخدر به استفاده از داروهای نشئه آور روی آورده اند.

بیشتر این زنان می گویند به دلیل مشکلاتی که در زندگی خود دارند، از داروهای نشئه آور استفاده   می کنند.  هوسی، یکی از همین زنان می گوید: "من در زندگی ام بسیار مشکل دارم. فرزندانم شهید شده اند؛ وضعیت زندگیم بد است و اعصابم خراب شده است. به همین دلیل شبها از داروهای خواب آور و تریاک استفاده می کنم . وضعیت صحی ام خوب نیست. همه استخوانهایم درد می کند و به شدت ناراحت هستم .

وزارت صحت افغانستان هشدار داده است که اگر از گسترش اعتیاد در کشور جلوگیری نشود، تا ۴ سال دیگر، ۴ درصد جمعیت این کشور به ایدز مبتلا خواهند شد.

مقامات صحی در افغانستان می گویند تا اکنون بیش از ۲۵۰ مورد بیماری ایدز در این کشور ثبت شده است."

   دلیل روشن این قضیه هم استفاده از سرنگ مشترک برای زرق مواد مخدر ویادر موارد زیاددیگری است که ناشی از کمبود وعدم امکانات صحی در افغانستان است .

    یکی از بدختی هاییکه جنگ 30 ساله برای ملت ما به ارمغان آورده در کنار هزاران پرابلم دیگر اعتیاد است . وقتی زندگی معتادین را به ارزیابی بگیریم همه این بدبختی ها زمینه در فقر ناشی از جنگ وحاکمیت های ضدمردمی دارد.  پدری که همۀ هستی زندگی خودرا در جنگ از دست داده وحال هم کار ویا زمینۀ برای تامین زندگی خانواده اش نمیابد از زن و اولاد و خانه وکاشانه اش فرارمیکند و برای فراموش کردن لحظات تلخ وفرسایندۀ زندگی خود به تریاک ویا مادۀ مخدر دیگری پناه میبرد .

    امروز استفاده از مواد مخدر بویژه هیروئین یا گرد به عنوان تفنن به خورد جوانان داده میشود . این جزئی از سیاست های شوم استعماگران ومتجاوزین خارجی وحاکمان مزدورداخلی است. زیرا دشمنان وطن ومردم هرگز نمی خواهند منافع شان در افغانستان به خطر بیافتد لذا تخدیر کردن افکار جوانان وکودکان که آینده سازان این کشور ویران شده اند و منحرف کردن آنها با استفاده از مواد مخدر میتواند برای متجاوزین وعمال دست نشاندۀ آنها زمینه خوبی به ادامه وضعیت فعلی شان باشد . استعمارگران درین رابطه تجارب زیادی ازمستعمرات شان دارند . برای اثبات بهتر این ادعا دوستان وعلاقه مندان به این گزارشات وسرنوشت ملت مظلوم خویش میتوانند  به سایت کابل پرس مراجعه نمایند ومطلب وفلم کوتاه ومستندی زیر عنوان (رابطۀ مواد مخدر ، جهادافغانستان ، ISI  و  CIA ) که به تاریخ 26 فبروری به نشر رسیده است بشنوند وببینند .    

 از طرف دیگر سالهاست که گفتگوها وبحث ها پیرامون چگونگی جلوگیری از کشت وتولید مواد مخدر وکشت جایگزین آن در افغانستان وجود دارد وظاهرا مبارزه با این پروسه ادامه دارد . هرچند که بیشتر ووسیعتر ماموران ادارۀ مبارزه با مواد مخدر اقدام به از بین بردن نمایشی جوانه ها وگل های ظاهرا زیبای کوکنار میکنند ، محصول وبرداشت آن در مناطق دیگر از سال قبل بیشتر میگردد . بنابه گزارشی از تلویزیون آریانا درتاریخ 7 فبروری امسال افغانستان93 % مواد مخدر جهان را سالانه تولید میکند ودر ردیف اول تولید کنندگان قرار میگیرد . اینکه چگونه قاچاق میشود ودر قاچاق آن کی ها دست دارند وچقدر از آن دردهای دهقانان بیچاره را  به دوا میرساند از کتاب افغانستان الگوی دموکراسی امریکایی نوشتۀ و. آئیژ میخوانیم . درص 109 کتاب زیر عنوان بهره گیری از مواد مخدرآمده است :

     "بارها وبارها از مقامات مختلف بشمول آقای علی احمد جلالی وزیر داخله حکومت موقت کرزی شنیده ایم که تفنگسالاران وحتی مقامات بلند پایه ای دولتی در کاشت وبرداشت وانتقال تریاک وتبدیل آن به هیروئین وصدور آن از مملکت نقش دارند . وزیر داخله میگفت : " هیچ ممکن نیست که بدون دخالت مقامات بلند پایۀ حکومتی کسی بتواند هزاران تن تریاک و هیروئین تولید وصادر کند ." دقیقا همین طور است هیچ عقل سلیمی نمیپذیرد که دهقان بیچارۀ افغان که بخاطر لقمۀ نانی اجبارا تن به کشت تریاک میدهد از عهدۀ چنین کاری برآید . بویژه تا آنجا که از رسانه های گروهی میشنویم ، نیروی ویژه ای از نیروی کمک به امنیت یا ISAF   و شاخۀ انگلیسی آن برای جلوگیری ازین کار توظیف شده اند . فقط با امکانات دولتی وپشتوانه ای قدرتهای نظامی ممکن است با چنین پهنا وگستره ای به این کار اقدام کرد . ازسوی دیگرمواد ودستگاههائی که تریاک را به هیروئین مبدل میکند ساخت اروپااست.  آن مواد ودستگاهها را خود اروپائی ها به افغانستان وارد میکنند . بنا سوداصلی مواد مخدر را اشغالگران ناتومیبرند نه دهقانان افغانستان ."

    در جواب این پرسش که از سود این مادۀ تباه کن کی ها و چگونه مستفید میشوند ؟ و چرا افغانستان مورد این هدف قرار گرفته است از زبان صاحب نظران و نویسندگان معتبر دیگرنیز چنین میخوانیم .

 داکتر جانکلمن نویسندۀ کتاب "کمیتۀ 300 کانون توطئه های جهانی" از حکومت پنهان جهانی صحبت میکند ، گویا یک حکومت ماورای دولت های جهان وجود دارد که جهان توسط او رهبری  وتوطئه های جهانی درهمانجا برنامه ریزی میشود . وی در مقدمۀ کتاب مذکور مینویسد : 

" حکومت پنهان جهانی از دهها سال پیش با رهبری مستقیم دربار انگلیس وشخص پادشاه بنیان یافته آهسته ولی پیوسته در صحنۀ بسیاری از رخ دادهای ملی وبین المللی حضور فعال داشته است . " وی در ادامه این بحث می افزاید :  " نخستین طرفداران تاسیس حکومت پنهان جهانی برای دستیابی به بنیۀ مالی نیرومندی که تحقق هدفهای آنان را امکان پذیر سازد مقولۀ قاچاق تریاک یا به زبان خود آنان تجارت تریاک را سرچشمه قرار داده وبا فروش وتوزیع آن به درآمدهای سرشاری دست یافتند .درآمد حاصل ازین قاچاق نفرت انگیز به بانکها وشرکت های بیمه متعدد تبدیل گشته وامکانات مالی واعتباری گسترده را دراختیار آنان قرار داده است . نخستین نطفۀ توطئۀ جهانی درهمین جا بسته شد ."

    از تحقیق وبررسی صاحب نظران در زمینۀ چگونگی رشد روز افزون مواد مخدر ورازهای نهفتۀ سیاستهای پشت پرده استعمارگران به این نتیجه میرسیم که دست انگلیسها بیشتر از هر استعمارگر دیگری درین ماجرا دخیل است .    اینجاست که به منشای تولید موادمخدر وترویج آن پی میبریم و درمییابیم که چرا در افغانستان انگلیسهای زیر فرمان ناتو ولایت ناآرام هلمند را ، باآنکه 80 % آن زیر فرمانروائی طالبان است ، دودسته چسپیده اند وبا دادن تلفات فراوان حاضر نیستند  آنجا را ترک کنند . از قرار معلوم منافع شان درین ولایت بیشتر تامین میشود . ولایت هلمند ضمن مساعد بودن به کشت تریاک با داشتن موقعیت جغرافیایی مناسب وهم مرز بودن با کشور پاکستان  وراه عبور مناسب به کشور ایران همیشه زمینۀ خوبی برای انتقال اجناس ومحصولات قاچاق بوده است . امروز نیز ازین موقعیت سوق الجیشی آن جنگسالاران ومتجاوزین به کمک همسایگان استفادۀ شایانی را مینمایند. انتقال مواد مخدر از دروازۀ هلمند ، بحیث یکی ازمجاری ، بسوی بازار های دنیا وکسب ملیونها دلاروذخیرۀ آن در بانکهای جهانی برای تامینات نامشروع جنایتکاران هیروئین سالار داخلی واستعمارگران وسیاست های شوم ویرانگرانۀ آنها است که بر بادی ملت مارا همراه دارد .

   استعمارگران در قالب کشور های دوست وکمک کننده به افغانستان ومزدوران جنایتکار آنها هرگز نمیخواهند کشت تریاک جایگیزن دیگری داشته باشد. آنها دهقانان را تشویق و وادار به کشت تریاک میکنند وجوانان واطفال و حتی زنان را  تا حدودی به استفاده ازین مواد وامیدارند . تا در آینده مغزهای متفکر وسرنوشت سازی درین دیار رشد ونمو نکند واین سرزمین برای همیشه پایگاه استحکاماتی آنها بماند . تا آنها بتوانند بهتر وبی دردسرتر به چور وچپاول وتحقق اهداف دراز مدت خود ادامه دهند . آنچنانکه درچین ، هند ومستعمرات دیگرشان کردند. آنها به قانون جنگل باور دارند وهمچنان عمل میکنند . به نظر آنها ذخایر انرژی دنیا تا چند سال دیگر روبه اتمام است وبرای همۀ بشریت کافی نیست لذا باید نسلهائی نابودشوند تا زورآوران  برای فردای خود بقدر کافی ذخیره داشته باشند .   

     در مقدمه کتاب کمیته 300 نوشته جان کلمن  مترجم آن مینویسد :" جان کلمن اززبان اعضای کمیتۀ 300 سخن میگوید .منابع کره زمین محدود است برای کاستن از رشد بی قاعده جمیعت جهان و جلوگیری از افزایش روز افزون شمار ( مصرف کنندگان بی مصرف ) باید با راه اندازی جنگهای قومی وآشوبهای موضعی دست به اقدام سریعی زد تا منابع موجود بتواند در تداوم نسل بشر اثر گزار باشد." اگر برای لحظۀ بیاندیشیم از پیوند میان واقعیت های خونین که درکشورهای افریقا ، امریکای لاتین ، خاورمیانه ، بوسنی وهرزه گوین ، افغانستان ، کوزوو و ایرلند وجزو آن روداده ومیدهد وشعار های باشگاه رم که از نهادهای کمیتۀ 300 است به شگفت درخواهید آمد ، چه بروز این رخداد ها بیشتر در مناطقی است که جمیعت ( مصرف کنندگان بی مصرف ) تمام سطوح آنها را پوشانیده است . "

    دوستان عزیز بررسی این واقعیت های تلخ وکشف اسرار حکومت پنهان جهانی مارا با دنیای از وحشت وبربادی متوجه میسازد که با  پیاده شدن روزتاروزاین سیاست های شوم توسط جهان غرب و توسعه حکومت های فراملیتی آنها ، بشر ویا بهتر بگویم مردمانی از کشورهای جهان سوم به تباهی کشیده میشوند  که کشوراشغال شدۀ ما افغانستان هم یکی ازاین قربانیان است . دلیل رشد روزافزون تولید مواد مخدر ومبتلایان آن در افغانستان ازین سرچشمۀ نفرت انگیز آب میخورد که کشور و مردمان سلحشور وآزادۀ ما با تجاوز مسلحانۀ امپریالیستها قربانی این جنایت گردیده اند .

    پس بیایید ما هم به نوبۀ خود وبا افشای اهداف شوم استعمارگران ازهمین جا یک مبارزۀ جدی علیه مروجین مواد مخدروعلیه اعتیاد به مواد مخدر آغاز کنیم و واقعیت هارا با چشمان باز ببینیم . استعمارگران متجاوزکه دیروزبه بهانۀ جهاد تروریست تربیت کردند امروز درکشورما بنام دموکراسی وبازسازی چه ارمغانهای شومی آورده اند . ازسوی دیگر بکوشیم و تا آنجا که توان داریم تلاش کنیم اولاد ما ، دوستان ما ، اطرافیان  وهموطنان ما با مواد بنیان کن وتباه کن مخدرعادت پیدا نکنند و به انحراف کشیده نشوند . بحث روی این مسئله بخصوص امروز درعین زمان به عنوان هوشداری است برای آنهایی که در اروپا یا غرب زندگی میکنند که بیخبر از اطراف خود  نباشند . در اروپا وغرب زمینه های زیادی برای مصرف این مواد و معتاد شدن وجود دارد  که بحث آنرا به وقت دیگری میگذاریم و فقط در پایان آرزو میکنم که این بلای نفرت انگیزو تباه کن هرگز دروازۀ خانه های ما وشما را نکوبد .

                                                                                      پایان  08.030.2008