شمشیر مرد؛ ازتوانایی زن نعره کشیده!

بنفشه بهشتی

07-03-08

 

          کتاب الله در اولین سوره خود امر می نماید، ( اقراء) : بخوان گاهی هم نگفته که ای مرد بخوان بلکه اسرار می دارد که ای انسان بخوان!  برای تو کسب دانش و علم فرض است پس این فرمان بالای "مرد و زن" است. و همه انسان ها را به پیروی احکام دین مقدس اسلام مکلف گردانید.

 آنان را به تدبیر در کاینات مکلف ساخت، دین مقدس اسلام به تعلیم وتربیه مردان وزنان توجه خاص و مبذول دارد، زنان با آزادی کامل با پیامبر اسلام وسایرخلفای اسلام بیعت نمودند، زنان هماهنگ با مردان در جهاد و معارک اشتراک ورزیدند، درتعلیم وتعلم ونقل احادیث پیامبر اسلام نقش بارزی ایفاء کردند، در مساجد هماهنگ با مردان نماز می خواندند، آزادانه تجارت می کردند و بکار وکسب رزق حلال پرداختند." دلیل ارایه چنین مواردی پالایش دهنده این که اسلام هیچ گاه دروازه علم وکار را بالای زنان مسدود نساخته است.

 ولی عنعنات قبایلی دور از اسلام، صفحات زرین این دین مقدس را خدشه دار می نماید، این که زنان را همانند متاع بفروش می رسانند، آنها را ازحق آزادی، حق نکاح وحق میراث محروم ساخته و همچو شی ناچیز برای جبیره گناهان مردان دربدی ها معاوضه می نمایند و در خانه ها همچو خدمه درخدمت مردان قرار دارند. با وجود همچنین بُعد های، افغانستان زنان بزرگ بارآمده که ازجمله آنان شاعران نامدار کشور چون رابعه بلخی، گوهر شاد بیگم، زرغونه انا، بی بی ستی هروی، زرغونه ماکر، عایشه درانی، نازوانا، محجوبه هروی، مهری هروی وغیره را می توان نام برد.

ازجهت دیگر باید یاد آورشد که زنان با فرهنگ وتعلیم یافته نقش بزرگی را در تعلیم وتربیت اطفال و خانواده ها ایفاء می نمایند، زن اولین مربی طفل بوده که طفل ازآغاز تولد از حرکات، ونصایح گرانبهای آن سود می برد، به همین جهت از زنان پیامبری فرستاده نشده است، ولی همه پیامبران، اولیاء صالحین و تمام علماء و روشنفکران جهان در آغوش زن پرورده شده اند، لذا توجه به آنان در بهبود زندگی آن ها یکی از و جایب عمده دینی و اخلاقی حکومت  و مسولین امور می باشد.

با وجود تمام موانع و مشکلاتی که بر سرراه زنان گذ اشته شده زنان موُفق شده اند، زندگی خود را از خانواده به خارج گسترش دهند. به تحصیل علم ودانش بپردازند، به کار اشتغال مبادرت ورزند، تا برای خود در اجتماع جا باز کنند و برای پابرجایی حقوق خود در اجتماع به تلا ش ادامه دهند.  برای مثال درسال 1952 طرفداران حقوق زن در مصر ادعا کردند، " آن ها باید هم حق رأی دادن داشته وهم به نمایندگی مجلس قانون گذاری برگزیده شوند. علمای دا نشگاه الازهر درهمان زمان بازتاب شدیدی نسبت به در خواست زنان نشان دادند وفتوایی برپایهء حدیثی منتشر کرد، که به موجب آن درخواست آن ها برای برگزیده شدن به نمایندگی مجلس قانون گزاری محکوم شده بود ودرهمان زمان همراه با فتوا اعلامیه نیز منتشر کردند که :

زنان دارای هوش ودرایت وخرد بسنده نیستند."

زن ها به سبب نهاد زنانه خود، درخطر خود داری ازکار برد خرد ودرایت خود قرار می گیرند. وچند مضمون دیگری به همین ترتیب که ظاهراَ این سخنان بر پایهء حدیث و روایات مذهبی است.

بهرصورت و با وجود همه این ها، برخلاف اقدامات علمأ زنان مصردرسال 1952حق رأی را به دست آوردند. درکشور سوریه نیززن ها برخلاف موانعی که علمای مذهبی برای آن ها به وجود آوردند، درسال 1949به داشتن حق رأی دست یافتند.

بدون شک درطول تاریخ جهان در باره زنان حق وحقوق آنان و نقش آنها درجامعه وخانواده نوشته های زیادی شده است. اما نوشته هایی که با روشن بینی، به خاطر بازشکافی مشکلات آنان درخانواده واجتماع صورت گرفته باشد، خیلی کم می باشد و عجیب تر آن که بیشتری از این نوشته ها نیزتوسط مردان شده است، نه زنان؛ پس دراین صورت می توان گفت که درهر جامعه ای که زنان به خاطر حق وحقوق شان رزمیده اند، مردانی نیز بوده اند که همدوش با آنان، حتی بیشتر ازآنان فعالیت کرده اند. این مسأله شاید به خاطر عدم آگاهی زنان درتمام کشور های جهان تقربیا وضعیت مشابهی دارند و این مشکلات تنها درکشور های اسلامی نمی باشد واگر درآن کشور ها زنان حق تعلیم وتربیه وانتخاب همسر را دارند، این مسأله به معنای آن نیست که در آن کشور ها زن را به عنوان یک موجود برابر با مرد می دانند. پذیرفتن زن به عنوان یک موجود برابر برای آنان در کابینه و یا جای دیگر روی هم رفته می توان گفت که وضع زنان و ارزش آنان در جامعه بسته گی به تمدن آن جامعه دارد و می دانیم که براستی وضعیت جامعه ما از این لحاظ بسیار اندوهبار است. که شماری از اصول وموازین اجتماعی که به وسیلهء قانون، یک جنس از بشر را تابع جنس دیگری می سازد، درنهایت زیان بار بوده ویکی از موانع بنیادی را در راه پیشرفت بشر به و جود می آورد. قوانین و مقررات باید هر دوجنس، مرد وزن را به گونهء کامل برابر به شمار آورند. باوجود مشکلات زیادی که در کشور های اسلامی زنان با آن رو برو اند، با آن هم زنان درجامعه دچار این بن و بست قومی نژادی و مذهبی میباشد.

 هرچند روایات و سنت از گذشته های دور در بسیاری از مذاهب تنها به مردان اجازه کارکردن و تمویل هزینهء پولی و مسوؤلیت ادارۀ امور خانواده را داده اند، اما همه­یی این عوامل در حکومت  به گونهء مشروع فرمان های حکمروایان رامبنی برحکومت مرد به همسر وخانواده تأکید می کنند، درظاهر برخی از اندیشمندان اصلاح طلب اصرار می ورزند که هرزن حق کارکردن را دارد؛ ولی درمنطق این افراد اصلاع طلب اشتغال کار برای زنان تعریف و مفهوم محدودی دارد و عبارت است از آموزگاری کودکان، پرستاری زنان و کارهایی که زن ازنظر جسمی برای انجام آن ها شایستگی دارد مانند کارکردن در کارخانه ها و البته آن بخش از کارهایی که مستلزم به کار فزیکی است دلیل برای محدود کردن مشاغل زنان دست آویز قرار می گیرد، عبارت اند از:

ü     ماندن زن در خانه و مراقبت از شوهر، فرزندان و کار های خانه

ü     عدم نیروی قوی جسمی .

ü     ناتوانی روانی زن به مناسبت عادت ماهانه، بارداری وزایمان

 بسیاری از علمایی که به مرض شکاکی مبتلا هستند، فکرمی کنند که هر تماسی بین زن ومرد، دارای انگیزه جنسی خواهد بود و بنابر این کار کردن زن به جای این که باید نماد وجود زن و وسیله یی برای مؤفقیت، ارزش انسانی وآزادی شخصی وخدا دادی او به شمار رود، به عقیده ای آن ها، نشانگر فساد وارزش واحترام اوست وبدتر این که دلیل می آورند زنان ناقص عقل اند. درحالی که همه می دانیم که اسلام یک دین مترقی بوده وقرآن نشان می دهد که زنان و مردان ازنظر اسلام دریک موقعیت قرار دارند ومقامی را که زن دراسلا م دارد درهیچ دینی ندارد.