پیکار پامیر - تورنتو
05-03-08
بیدل از شبپره کیفیت خورشید مپرس
پژواک نا هنجار حکم قرون وسطایی وزیر اطلاعات و فرهنگ افغانستان گوش هر انسان آگاه در کشور و حلقات ادبی و فرهنگی ملل همزبان در منطقه را خراشید و دلها ی آزرده را آزرده ترنمود . زیرا، مردم افغانستان، بخصوص اهل زبان و فرهنگ هرگز تصور آنرا نمیکردند که شخص وزیر، آنهم " وزیر اطلاعات و فرهنگ " تا این حد بی خبر از فرهنگ مردم و ریشه های تاریخی آن باشد . حکم و اندیشه ی آقای وزیر علیه واژه های سره ی دری فارسی و گوینده گان اصیل آن در سر زمینی که مهد زبان دری فارسی و بستر پرورش و پرواز واژه های زبان مذکور در گستره ی سده ها و هزاره ها بوده است ، اگر ناشی از جهل و بیخبری شان نباشد، مسلما تعصب کور قومی و زبانی وی را منعکس میسازد .
باساس قوانین اساسی کشور، از سالها بدینسو، دو زبان ( فارسی و پشتو) بمثابه ی زبانهای ملی و رسمی افغانستان پذیرفته شده (هرچند متاسفانه سایر زبانهای اقلیت تا کنون مجال رشد و تکامل لازم نیافته اند) و اهل هردو زبان و سایر زبانها، درهر کجایی که هستند میتوانند و حق دارند بدون هیچ مانعی از زبان و واژه ها و اصطلاحات آن در بخش گفتاری ، نوشتاری، علمی و تحقیقی و غیره استفاده نمایند . همچنان، اهل زبان باساس همین حق و ازادی میتواند در راه غنا مند ی و انکشاف زبان مادری خویش سعی و تلاش مثبت، انسانی و ضروری بعمل آورد . ولی، اگر کار و تلاش در این زمینه، موجب رکود، سرکوبی، تحقیر و تهدید سایر زبانها در جامعه گردد، این، دیگر یک تلاش جفاکارانه، متعصبانه، خصمانه و کور دلانه خواهد بود .
زبان هر جامعه، در واقع، چون دریایی است خروشان، متحول و توقف نا پذیر که هیچ خس و خاشاکی قادر نیست جلو حرکت موج وار آنرا سد سازد . اگر صدور حکم و فرمان، آنهم از عقب میزها و زیر سقف ها در سد سازی و دگر گونی و انحراف دهی مسیرسالم کلتور و زبان جامعه تعیین کننده و کار ساز می بود، فرامین هفتگانه ی تره کی میتوانست زیر بنای خواست رژیم وی را مستحکم سازد که نساخت . حال، اگر آقای وزیر اطلاعات و فرهنگ در کابینه ی حکومت آقای کرزی تصور میکند که صدور حکم متعصبانه و بیخبرانه ی وی علیه ژونالیستان، نویسنده گان و گزارشگران افغان بجرم بکار بردن واژه های اصیل فارسی دری مانند دانشگاه و دانشجو ودانشکده و . . . میتواند خواست تعصب آمیز او را بر آورده سازد، یقینا که این خیال است و محال است و جنون .
وزیری که نفهمد زبان چیست و امانت های زبانی کدام است و نیز نداند که تاریخ و ژرفای زبان، آنهم یکی از زبان های رسمی، قدیمی و غنامند کشور چه مسیری را پیموده، کدام واژه های این زبان اسلامی و کدام "غیر اسلامی " است و یا کدام واژه ی آن خودی و کدام بیگانه و خارجی است، چسان ممکن است خادم فرهنگ جامعه ی خویش باشد ؟!
آیا این اقدام و طرز تفکر آقای وزیر، همان اقدام و طرز تفکر طالبی، پوسیده و عقب مانده ی آزار دهنده نخواهد بود ؟ آیا وزیری که فلم های هندی را که از سالیان دراز تا حال وارد افغانستان گردیده و به نمایش گذارده شده اند، بسیار ساده لوحانه ترویج کننده ی " بت پرستی " بداند و در راستای بر پایی و تکامل دهی صنعت فلم سازی در داخل کشور هم توجه و اقدامی بعمل نیاورد، چه انتظاری از او بعنوان یک " وزیر فرهنگ " میتوان داشت ؟ ! وزیری که مثلا خود توجه به اصلاح سر و وضع و لباس خویش درچنان موقف و موقعیت رسمی نکند، به دیگران چه ارمغان اصلاحی و آموزشی خواهد داشت ؟!
همانطور که هیچ دری زبانی بخود حق نمیدهد به برادران و خواهران پشتو زبان خویش بگوید که مثلا ، چرا چوب را لرگی، رادیو را ژغ دبلی، رییس جمهور را ولس مشر و غیره میخوانید ، یا چرا بخاطر انکشاف و تکامل زبان مادری تان میکوشید و یا همانسان که هیچ دری زبان حق آنرا ندارد که واژه و کلمه ی من درآوردی، تحمیلی و متعصبانه را بالای عزیزان پشتو زبان کشور ما بقبولاند، به هیچ فرد بیخبر و بی توجه نیز اجازه نمیدهد با صدور احکام و اشاعه ی افکار تعصب آمیز زبانی ، در بنیاد و اساسات قبول شده، تاریخی و اصیل زبان فارسی دری صدمه رساند و چه بسا که مایه های نفاق ملی را فراهم آورد .
از آقای کرزی رییس جمهور افغانستان انتظار میرود، هرگاه در تقرر وزیزفرهنگش اشتباه کرده باشد که کرده است ، اکنون، وقتی عدم فهم و اهلیت و درایت وی به اثبات میرسد، در عزل فوری او درنگی بخود راه ندهد تا بیشتر از این مایه ی تشنج فکری و نفاق ملی نشده و درامه های کمیدی دیگر به نمایش گذارده نه شود . ( پایان )