در هر فلکی مردمکی می بینم

هرمردمکی را فلکی می بینم

ای احو ل اگر یکی  دو میینی تو

برعکس تومن دو را یکی می بینم

                  مولوی   

                        

 

قبل از آنکه به نکات اصلی مقاله  خود بپردازم یک نکته را می خواهم خدمت خوانندگان محترم بخصوص قشر جوان کشور  خاطر نشان کنم که تصمیمی عجولانه که هفته گذشته در ارتبا ط واژه های ناب فارسی دری  ( دانشگاه ، دانشکده ودانشجو ) از طرف وزیر محترم اطلاعات و فرهنگ دولت اسلامی افغانستان اتخاذ شد  و در این ارتباط چند نفرروزنامه نگاراز وظایفشان سبکدوش گردیدند ، هیچ ربطی به اقوام و میلیت های ساکن کشورندارد و هموطنان پشتون وغیرپشتون  ما  هیچگاه در همچو قضایا دخیل نبوده و مقصیرنمی باشند . در پشت پرده دست های تبهکار حلقات شیونیستی داخلی و باند های مافیایی مزدور وابسته به کشورهمسایه پاکستان قرار دارد که به بهانه های مختلف نفاق ملی را دامن زده و در صدد تجزیه افغانستان می باشند. بناً با قضایا باید کاملاً برخورد واقعبینانه و منطقی داشته باشیم و اشتبا هی از ما سر نزند که حرکا ت نا سنجیده و برخوردهای مشابه  به همچو مسایل سبب آن گردد که ما خود هم غیرمستقیم در خدمت دشمنان وطن قرار گیریم .

و از آن عده جوانا ن که گاه گاهی در نوشتار و گفتار خویش به آدرس اقوام و میلیت های کشورعزیزما افغانستان  آگاهانه و غیر آگاهانه از کلمات رکیک و نا میمون استفاده می برند. احترامانه خواهشمندم تا از تکرار همچو سخنا ن جداً اجتنا ب ورزند.   تشکر

 

 

 

 

                دری و تاجیکی لهجه های شیرین زبا ن فارسی است 

 

    «  مسلمانان مسلمانان زبان پارسی گویم  »        « که نبود شرط در جمعی شکر خوردن به تنهای»

 

از سه دهه به این سو کشور عزیز ما افغانستان در اثر مداخلات بیگانگان و خیا نت و جنا یت عده ای از رهبران درآ تش جنگ خانما نسوز می سوزد.

کشور های هدفمند به خاطر سیطره و حاکمیت بیشتر بر منابعی طبیعی مواد خام و اقتصاد و بازار جهانی به گونه های مختلف دسا یسی را براه انداخته تا خلق ها و مردمان کشور های فقیر را در بی اتفاقی نگه داشته وبه جنگ های طولانی وتباه کننده مصروف دارند و خود از آن سود ببرند. دامن زدن به مسایل قومی، مذهبی و نژادی یکی از شیوه های تجربه شده تسلط استعمار است که تا به امروز ادامه دارد .

 

 سواستفاده از اختلافات قومی ، زبانی و مذهبی یگانه عامل باز دارنده وحدت ملی در مناطق جنگ زده از جمله درکشور ما محسوب میشود که پدیده نو نبوده و میراث شرم آوردوران شاه هان و امیران جبار درتاریخ، شناخته شده است.

 

شاه هان و امیران خونخوار در صد سا ل اخیردر تبانی با قدرت های دهشت افگن منطقوی و بین المللی به شیوه های مختلف به سر کوب بیرحمانه مردم پرداخته و تخم  نفاق را درمیان اقوام و قبا یل کشورعزیزما کاشته اند،  و هم میهنا ن بی گناه و مظلوم ما را در برابر هم قرار داده اند از جمله ترجع دادن یک مذهب نسبت به سایر مذاهب ، برتری یک قوم بر اقوام دیگر،اولویت بخشید ن یک زبان نسبت به سایر زبان های ملی و در نها یت جعل سا ختن فرهنگ و تاریخ کشور.

 

با دریغ ودرد که آتش نفاق در این اواخیر بیش از هر زمانی دیگر شعله ور شده و دست های کثیفی مخفی وعلنی در صدد جمع آوری و تهیه مواد سوخت برای اجرای وظایف از قبل طرح ریزی شده  تا سرحد جدایی اقوام و تجزیه افغانستان عزیز به نفع کشور های همسایه در فعا لیت اند .

 

سیا ست های غلط اولیای اموردر راستای به اصطلاح َُ اصطلحات ملی سازیُ ، زور گوی و تحمیل واژه های بیگانه بر سر وصورت شهر کا بل و دیگر شهر های افغانستا ن ، فرهنگ ستیزی به عنا وین مختلف ، قوم پرستی  به انگیزه های گوناگون چالشی بزرگی است که وحدت ملی را روز تا روز خدشه دار ساخته و کشور را بسوی جدایی و تحزیه سوق می دهد .

 

 واژه های ناب دری (فارسی)  دانشگاه ، دانشکده ،دانشجو، دلجو، کامجو خلاصه در هر باغ و راغ  درهربیشه وریشه درهر بوستان وگلستان درهر  دبستان و دبیرستا نیکه این گل ها وگلبرگ ها ی زیبای بهاری دیده شود  دروگران آنها را سر می زنند .  

در همین لحظه شعر زیبا ی  از استاد بزرگوار محترم پرتو نا دری به خاطرم آمد که بسیار زیبا ونغز فرموده اند و در مورد اعمال بد این ُ تیشه بدستان ُ صدق می کند .

 

بهاران صد چمن اندیشه دارد

به باغ آرزو ها ریشه دارد

مگر بادی به خود پیچیده میگفت

خزان در دست ها یش تیشه دارد

 

فارسی ستیزی در بعضی حلقات و محا فل دولتی و غیر دولتی ، دولت اسلامی افغانستان به شکل کاملاً پلانیزه شده و آگاهانه  سازماندهی شده و در این اواخیر به یک عمل روز تبدیل  گردیده است که درقفا بعضی از حلقات معلوم الحال شونیستی داخلی و گروه های تفرقه انداز خارجی در فعالیت میباشند .

با تاًسف که این بار ابتکار عمل را وزا رت محترم فرهنگ بدوش گرفته و این چنین حرف ها از آوای  جناب وزیر اطلاعات و فرهنگ افغانستا ن صادر می گردد.

 

کفر اگر از کعبه خیزد ، کجا ماند مسلمانی .

 

 وزارت محترم فرهنگ واژه های چون دانشگاه ،دانشکده ودانشجو را غیر فرهنگی وغیر اسلامی و بیگانه دانسته وبه همین دلیل امر بازداشت و بر طرفی چند تن از روزنامه نگاران وفرهنگ دوستان را در ولایت بلخ   بصورت غیر قانونی و غیر حقوقی مخالف نورم های قبول شده بین المللی حقوق بشر و حقوق خبر نگاری و روزنامه نگاری صادر نموده است.       

 

به خوا نندگان محترم بهتر معلوم است که قبل از اینکه کشور های ایران افغانستان و تا جیکستان درجغرافیای سیاسی منطقه  رسماُ عرض  اندام کنند. واژه های  دانشگاه ، دانشکده ودانشحو ،   آتشکده، اقامتگاه آرایشگاه منزلگاه گزرگاه وغیره  که شمارشان به هزار ها می رسد درادبیا ت پر بار زبان فارسی مدتها پیش وجود داشتند و مروارید های اصیل اقیانوسهای بیکران گنجینه  فرهنگی  زبان فارسی را تشکیل میدهند  و خاستگاه اصلی بسیاری از این واژه ها همین سرزمین امروزی افغانستان  یعنی بلخ  بامیان تخارستان وکابلستان است، نه کشور همسایه ایران.

 

  محترم خرم به اساس  کدام مدارک  کدام شواهد به غیر اسلامی بودن این  کلمات استناد کرده اند. و این واژه ها را غیر فرهنگی وغیر اسلامی میدانند اگر به زعم ایشان  واژه های دانشگاه، دانشکده و دانشجوغیر اسلامی باشد ، پس واژه های   اردوگاه ،آرامگا، تفریحگاه ،قبلگاه ، در گاه ،گزرگاه ، خیرگاه وهمچنین واژه های دلجو، کامجو، ناجو و واژه های که پسوند کده با خود حمل مکنند. مثال هوسکده ، تماشاکده،خرامانکده ،شناکده ،آشکار کده که شمارشان بی حد زیاد است ونوشتن آنها از حوصله این مقاله کاملاً بیرون است هم غیر اسلامی تلقی میشوند ؟

 

فرض کنیم استفاده از این واژه ها جرم باشد و آن هم جرم نا بخشودنی به دلیل آنکه به اصطلاح از کشور ایران به ما سوغات شده است . بناً غیر اسلامی وغیر فرهنگی تلقی میشود ( در حا لی که ایران یک کشور با فرهنگ اسلامی است) . پس درمورد آن عده از وزرای که از غرب آمده اند و همه روزه در صحبت ها و گزارشا تشا ن ازکلمات فرانسوی وانگلیسی  ولاتینی استفاده میکنند چه گفتنی دارید ؟  آیا با آغای کرزی ریس جمهور افغانستان هم که گاه گاهی درصحبت های شان بجای زبان های رسمی کشور اززبان انگلیسی استفاده می کنند . چنین برخورد  خواهید کرد؟ پس در آینده نزدیک انتظار پرونده توقیف و برکناری خود را داشته باشند؟                             

اگر ما برای یک لحظه هم که امکان داشته باشد خود را  به تفکر وا داریم و فقط به سا ل های چهل       خورشیدی  برگردید که ما در آن زمان کتاب های درسی و آموزشی  بنام « قرًات فارسی» داشتیم ،نه  « قراًت دری » .          

یقیناً درمی یابیم که در حدود کمتراز نیم قرن به این طرف ما در مکا تب و مدارس کشورخود صا حب قراًت دری شدیم ، و هم شاهد تعویض و جابجای کلمات غیر فارسی و یا دری بشکل بیرحمانه و سازمان یا فته آن که تا به امروز جریان دارد، با تاً سف که این مسله یکی از انگیزه های بی اعتمادی میان اقوام و میلیت های کشور محسوب میشود که  متاً سفانه هیچ توجه لازم در این مورد صورت نگرفته است.

 

البته یک نکته مهم را از نظر تاریخی نبا ید فراموش کرد که، این دسا یس در پهلوی اینکه از طرف دولت مردان و زمام داران سفاک افغانستان پیش برده میشد از سیاست های منطقوی امپراتوری  های آن زمان ( روسیه وانگلیس )  هم  بی تاً ثیرنبوده است که آنها  نمی خواستند در قلمرو امپراتوریها شان چنین فرهنگی بزرگی  با  پیشنه تاریخی چند هزار ساله  وجود داشته باشد. بناً در قدم اول در صدد آرایش و پیرا یش جغرافیای سیاسی منطقه از جمله ایران و افغانستان و آسیای مرکزی برآمدند و در قدم بعدی در راستا ی تجزیه جغرافیای زبان فارسی از دو لهجه و  یک زبان بفکر اختراع سه زبان جداگا نه شدند . طور مثال در آسیای میانه ، تبدیل الفبای فارسی به الفبای روسی  (خط سریلیک ) و بالاخره در منطقه تقسیم زبان واحد فارسی ، به دری ، تاجیکی و فارسی در سه کشور هم زبا ن و همسایه یعنی افغانستان ، ایران و تاجیکستان . تردیدی وجود ندارد که تاجیکی و دری و پهلوی لهجه های شیرین زبان فارسی اند .

 چنانچه ما در داخل کشوربا مواردی زیادی برمی خوریم که فارسی زبا نان داخل افغانستان با لهجه های مختلفی باهم صحبت می کنند. طورمثال لهجه های هراتی ،بدخشی ، هزارگی و کا بلی واز این قبیل. حتی در نواحی از دروازبدخشا ن منا طقی وجود دارد که قدیم ترین واصیل ترین واژه ها ناب فارسی دری را استفاده می برند که برای دیگران به سادگی  قا بل فهم نمی باشد .

در زبان های خارجی هم لهجه ها و گویش های مختلفی وجود دارد که به آن دیالیکت می گویند. جرمن ها در زبان آلمانی به لهجه ها و گویش های متفاوت صحبت می کنند حتا دربعضی موارد همد یگر خود را به مشکل می فهمند . طور مثا ل لهجه ها و گویش ها زیر را درزبان آلمانی می توان نام برد :

    Bayrisch ( Bayerisch ) – Schwäbisch- Fränkisch- Platdeutsch- Rheinisch      (Kölsch) با لاخرهو Hochdeutsch                                                               ( 1 )   .     

آخری ، زبان اد بی  گفتار و نوشتارهمه آلمانی زبان ها چه در آلمان وهم دربخش های از کشور های سویس ، اتریش و یا بلژیک می باشد . در حالیکه هر کدام لهجه های خا ص مردمان خود را دارند.

زبان انگلیسی  در کشور های انگلیس ، آسترلیا ، امریکا وکانا دا  بصورت رسمی زبان انگلیسی است .

نه کانادایی و امریکایی یا آسترلیایی . همچنین زبان فرانسوی در کشور های فرانسه ، کانادا در (واحد  فدرال کوبیک ) و بخشی از بلژیک فرانسوی باقی می ماند.

  

زبان های آلمانی ، فرانسوی ، ایتا لیوی و رومانش زبان های ملی کشورسویس را تشکیل می دهند (2

بناً زبان فارسی درکشور های افغانستان و تاجیکستان و ایران فارسی بوده وبرای ابد فارسی باقی می ماند.

زبان فارسی نه تنها زبا ن یک قوم خا ص بلکه زبا ن رسمی کشور های تاجکستان ، ایران و افغانستان است . زبان فارسی زبان بین القومی تمام اقوام میلیت های افغانستان در داخل وخارج کشور است . امروز در سراسر جهان هموطنان ما از طریق تیلفون و انتیرنیت روابط تجارتی و اجتماعی خود را به کمک زبان فارسی تامین می نمایند، همچنین بسیاری از فارسی ستیزان و فارسی دوستان( غیرفارسی  زبان ) تا به همین لحظه آثار ونوشته های خود را به زبان فارسی می نویسند. زیرا به زبان مادری خود آشنایی کامل ندارند.

زبان فارسی در طی قرون متمادی از شعبه قاره هند گرفته تا قفقاز ازشام گرفته تامنا طق از ترکستان چینی از روم  گرفته تا خاور میانه وسیله ارتباط میلیون ها انسان را تشکیل میداد .

 

افسوس به حا ل آن فرهنگی کهُ انقلاب فرهنگی ُ از مقام عالی وزارت فرهنگ آن صادر می گردد، و افسوس افزونتر به حال آن آشوبگران که از خوان پر فیض این فرهنگ رنگینُ نان آگاهی  قرض گرفته اند و هم دشنا مش دا د ندُ .

 

جواهر لعل نهرو زمانی طی نامه از زندان به دخترش هندرا گاندی  نوشته بود ، (3)

 

وقتیکه مردم باید باهم زندگی کنند نا چار باید ملاحظه یکدیگر را هم داشته باشند. باید از هر کاریکه

محتملاُ نزدیکان وهمسایگان شان را نارا حت می سازد اجتناب کنند در غیر آن زندگی اجتماعی مقدور نخواهد بود. ُ

 

این بزرگ مرد درنامه دیگری چنین می نویسد ،

 

اگرکسی فاقد این خویشتن داری است و خودخواهی خویش را محدود نمی سازد و ملاحظه و احترام دیگران را ندارد می توان به یقین گفت که شخص بی تمدن و بی فرهنگ است . (4)

 

یک مطلب را باید خدمت دولتمردان محترم کشورم خاطر نشان  ساخت که اولیای امور بهتر است بجای تفرقه اندازی و فارسی ستیزی  در راستای پویایی و انکشاف زبان های ملی کشور بخصوص زبان های پشتو ، اوزبکی ،نورستانی وپامیری کار و فعالیت سازنده انجام دهند ، بخاطر رشد ارتقای فرهنگ شهروندان بویژه جوانا ن به تا سیس مکا تب جدید بپردازند ، در صدد ایجاد مراکز فرهنگی گام های مثمر بردارند ، بخاطر محو کامل بی سوادی تدابیری بهتری را اتخاذ نمایند . مردم ما به سواد

 ضرورت دارند ، به کتاب ضرورت دارند ، به روز نامه ، به قلم  ،به سینما و تیاتر و محصول کار های هنری وفکری خود ضرورت دارند. نه به تیلفون های موبا یل وانتیرنیت   که درکشور ما هنوز وسایط تجملی شمرده می شوند و چندان ضرورت مبرم به آنها محسوس نمی شود ،مردم به نان ضرورت دارند به کار و تحصیل ضرورت  دارند .

 

امیرالمومنین ع می فرمایند ،

آنچنا نکه نادانان را کسب علم ضرورت افتد ، دانا نیز مکلف باشد که مردم نادان را از فیض خویش مستفیض کند .(5)

خداوند متعال پیش از آنکه تحصیل معارف را بر جاهل ایجاب فرماید، تعلیم معارف را بر عالم وا جب فرموده است.(6)

 

به یقین کامل گفته می توانم که بیسوادی  وعدم آگاهی از فرهنگ خود و فرهنگ دیگران یکی از عوامل اصلی عقب ماندگی، قوم گرایی ، بیگانه ستیزی ، در جوامع فقیر است . ما مناطق وسرزمین های را سراغ داریم که به دلیل بی سوادی داغ ترین ،آ تش افزا ترین وپر آشوب ترین کانون های ترور ووحشت را در خود جا ی داده است ، از سومالی شروع تا به سودان و ازکشمیر تا افغانستان ، حتا در داخل کشور خود ما شاهد همچو مناطق هستیم . پس  اگرما تاریخ وفرهنگ خود را بدانیم به فرهنگ دیگران آگاهی حا صل کنیم ،به درستی میتوانیم راه های پذ یرش دیگران راهم جستجو کرده  وهمدیگرا درک نمایم ، وحرف ها وخواسته های خود را به د یگران د یکته وتحمیل نکنیم  و در یک رقابت سالم راه های بهتری را برای رشد و ارتقای فرهنگی وپویایی زبان ها ی ملی کشور وزندگی آبرومندانه هموار نمایم .

 

و هم سخن آخر،

بدبختانه سه ده جنگ از جمله جنگ های تنظیمی وشهروندی شالوده همه مراکز فرهنگی ، اجتماعی ،  اقتصادی وسیاسی را در هم کوبیده   شرایط خا ص زبانی وقومی را در کشور بوجود آورده است. بسیاری از رهبران گروه ها ، تنظیم ها واحزاب سیاسی با استفاده از مسا یل قومی وزبا نی در ظاهر می خواهند تا با نفوذ بیشتر قومی وزبانی موازنه قدرت را به نفع شخص خود و یا گروه خود تغیر دهند واقوام ومیلیت های مختلف را بفریبند و به اصطلاح آب را گل آلود ساخته ماهی بگیرند ، آن ها در حقیقت اختلافات قومی را تشدید بخشید ه ودر اثر رقا بت های نا سالم وغرض آلود شان زبان های ملی کشو ازرشد وارتقا طبیعی خود عقب افتاده  اند . بناً در چنین شرایط رقت بارفرهنگی واجتماعی موارد زیررا جهت بهبود نسبی  اوضاع اجتماعی و فرهنگی بخصوص مسا یل زبانی  منطقه لازم میدانم .

 

یک ـ تشکیل یک کمسیون مسلکی با صلا حیت بین الافغانی ازداخل وخارج کشور برای پژوهش ومطالعه دقیق ازویژگیهای اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی وتاریخی زبان های ملی کشوروهم  برای بهبود وضع رقت بارو نا بسا ما ن این زبان ها .

 

دوـ تشکیل یک کمیسیون تخصصی و مسلکی برای بهبود و اصلاحُ ا صطلاحات ملیُ  دردو زبان رسمی کشور ورفع اختلافات زبانی بر سر این مسایل .

 

سه ـ دعوت یک  کنفرا نس منطقوی به اشتراک کشور های تا جیکستان وافغانستان وایران برای تدارک وتهیه واژه نامه ها  وفرهنگ های تخصصی وعمومی مشترک  مطابق نیاز های جدید زبان فارسی .

 

و با لا خره تثبیت هویت زبان سه پاره  ( فارسی ، دری وتاجیکی ) به یک زبا ن ، به اشتراک دانشمندان ، جامعه شنا سا ن و محقیقین و پژوهش گران علم زبا ن شنا سی از کشور های ا فغانستان

تاجیکستان وایران به کمک و همکاری جامع بین المللی از جمله سازمان فرهنگی یونسکو.   د فع این  پرابلم یکی از نیازمندی های مبرم این کشورها ست که باید حل گردد.

زیرا مسله سه گا نکی زبان فارسی ومیراث های فرهنگی مشترک درین اواخر به مشکل جنجال بر انگیززبانی تبدیل گردیده است که رفع این مشکل هم برای حفظ وحدت ملی وهم در مناسبات منطقوی این کشور ها تاًثیر قا بل ملاحظه بجا خواهد گذاشت .

 

به امید فردای روشن وفارغ از تعصبات زبانی وقومی .

 

یاداشت ها :

 

1.کورس ها و ا د بیات زبان آلمانی .

2. فدرالیسم ، دکتر حسین یحیایی .

3. نگا هی به تاریخ جهان نوشته جواهر لعل نهرو  ترجمه محمود تفضلی .

4. نگا هی به تاریخ جهان. ترجمه محمود تفضلی .

5.سخنان علی . ع  از نهج البلاغه به قلم جواد فاضل .

6. سخنان علی .ع به قلم جواد فاضل.

 

 

  ضیای بهاری18. 02. 2008