اقتباس از 8 صبح

 

 

  پروژه ها نا تمام ماند

منصور دادالله کشته شد

 

  

  خبر ها حکایت از کشته شدن منصوردادالله دارد. به نقل از خبرگزاری ها وی در حالیکه جراحت بر تن داشته در ایالت بلوچستان دستگیر و بعد جان داده است. منصور دادالله در سال روان براساس تبادلهای که برسر یک خبرنگار ایتالیایی صورت گرفت از زندان رها و بعد از کشته شدن برادرش ملا دادالله فرماندهی طالبان را به عهده گرفت. هرچند مدتی از فرماندهی وی سپری نشده بود که به دستور ملاعمر از این سمت برکنار گردید.

قتل ملا منصور از چند زاویه قابل بررسی میباشد:

قتل ملا منصور دادالله در داخل پاکستان نشان میدهد که این کشور به محل رفت و آمد و فعالیت آزادانه طالبان بدل شده است. هر چند معلوم نیست ملا منصور توسط چه کسی و یا کدام گروهی کشته شده است. اما وجود این حادثه در داخل پاکستان نشان از آگاهی سازمان استخبارات پاکستان از این نوع رفت و آمد ها و هم‫چنان قابلیت و توانمندی ملا عمر را در برابر افراد متمرد، شان نشان میدهد،. پاکستان همواره سعی کرده است تا از چهره ها و مهره‫های سوخته طالبان نیز بهره برداری نماید.

 

سازمان استخبارات پاکستان با دستیگری، قتل و تحویل دهی برخی از مهره های سوخته طالبان به کشور های غربی وانمود میکند که این کشور در مبارزه با تروریزم صادق و از جدیت بالای برخوردار میباشد. این در حالی است که آگاهان سیاسی میگویند: عمر این نوع افراد در نزد سازمان استخبارات پاکستان به سر آمده و از همین جهت است که برای نابودی و دستگیری آنان اقدام میشود. پاکستان طی شش سال گذشته با این نوع دستاورد ها میلیون ها دالر از کشور های غربی نصیب گردیده و خود را هم‫سو با کشورهای درگیر با تروریزم قرار داده است.

یکی از عوامل اساسی در قتل ملا منصور، وارد شدن وی در یک معامله بزرگ با نیروهای انگلیسی مستقر در هلمند به شمار میرود. با توجه به اینکه وی بهای این اقدام مشکوت را با برکناری‫شان از فرماندهی از سوی ملا دریافت کرد. اما از آنجاییکه وی میتوانست زمانی اسرار مهمی را افشا نماید از سوی نیروهای مختلف در معرض خطر قرار داشت. هرچند قتل وی اکنون در هالهای از ابهام قرار دارد. اما وارد شدن وی در معامله‫های یاد شده بی تاثیر بر این رویداد نمیتواند باشد. بدون تردید مرگ منصور دادالله به عنوان یک نقطه شکاف میان کدرهای بزرگ طالبان میتواند به شمار آید اما این مرگ برای کسانیکه با امید دیگر به وی دل بسته و برای وی کمپ آموزشی ایجاد کرده بودند میتواند پیام و خبر بدی به شمار آید.

به نظر میرسد که با مرگ منصور داد الله پروژه ها و پلان‫های طرح شده برای آموزش و تربیت طالبان تحت امروزی نیز عملا از بین رفته و تلاش های پنهان برخی کشور در این راستا نیز با ناکامی مواجه خواهد شد.

 

 

 

  ملا منصور قربانی تصمیم گیری

مستقلانه یا سرپیچی از دساتیر" بادار"

 

  

  بالاخره اختلاف ملا عمر با ملا منصور دادالله به قیمت جان این فرماند مشهور طالبان تمام شد.

جالب است که ملا منصور دادالله درست در زمانی از سوی نیروهای امنیتی پاکستان بازداشت و به قتل می رسد که انگیزه های قتل آن کم از کم در زمانی که وی از صفوف طالبان به فرمان ملاعمر اخراج شد، روشن بود.

هرچند خبرها حاکی از آن است که ملا منصور دادالله در طی یک درگیری از سوی نیروهای امنیتی پاکستان پس از آن‫که زخمی شد با چهار تن دیگر از همراهانش بازداشت گردید، اما مرگ مشکوک وی در زمانی که گفته می شود وی را برای تداوی با هلی کوپتر منتقل می کردند، هنوز در پرده ای از ابهام باقی مانده است. ممکن است ملا منصور دادالله پس از این‫که به جای برادرش ملا دادالله منصوب شد، اسراری زیادی را با خود داشت که زنده ماندن وی می توانست به ضرر تمویل کنندگان طالبان تمام شود و به همین خاطر به نظر می رسد که قتل مشکوک وی آنهم در زمان انتقال به شفاخانه جهت تداوی، کم از کم یک اقدام برنامه ریزی شده و دقیق بوده است.

قتل ملا منصور دادالله یک بار دیگر این مساله را نیز ثابت می سازد که مخالفت و تصمیم گیری های مستقلانه از سوی برخی فرماندهان محلی طالبان و سرپیچی از دساتیر ملا عمر که گفته می شود مستقیما از سوی سازمان استخبارات پاکستان دیکته می گردد، نتیجه جز قتل و یا دستگیری و تسلیم دهی به مقام های امریکایی را در پی نخواهد داشت.

باور اصلی این است که ملامنصور دادالله در پی تمایلی که برای فرستادن 1800 نفر نیرو به کمپ مخفیانه آموزشی که از سوی بریتانیا در هلمند ساخته می شد، مورد غضب ملا عمر قرار گرفت. هرچند تا کنون واضح نشده است که واقعا این تعداد نیروی طالبان از صفوف این گروه خارج شده و پس از دریافت آموزش در کنار سربازان ناتو می جنگیدند و یا این‫که ملاعمر و تمویل کنندگان پاکستانی جریان طالبان به ملامنصور دستور داده بودند تا نیروهای خود عمدا به این کمپ فرستاده و پس از آن‫که نیروها آموزش دیدند دوباره به صفوف طالبان بپیوندند. زیرا افشای ایجاد کمپ مخیفانه آموزشی و این‫که ملامنصور دادالله به فرستادن جنگجویان خود به این کمپ رغبت نشان داده بود، برای تمویل کنندگان و رهبران طالبان یک آبروریزی محض قلمداد می شد و می توانست در صفوف افرادی که با اعتقادات مذهبی و دینی در کنار طالبان می رزمند، خدشه ایجاد کند.

از جانب دیگر مرگ ملا منصور دادالله نشان می‫دهد که حکومت پاکستان به خوبی می داند که رهبران طالبان و القاعده در کجا مخفی شده اند و چه کارهای را انجام می دهند. اگرنه پیش از این نیز خبرهای وجود داشت که ملا منصور دادالله به پاکستان سفر کرده و با ملاعمر و ایمن الظواهری شخص شماره دوم القاعده دیدار کرده است. برای ناظران اوضاع منطقه جالب است که پاکستان توان کشتن یک فرمانده مشهور طالبان را پس از اخراج وی از صفوف این گروه دارد ولی در شرایطی که این افراد به اندیشه ها و فرامین ملاعمر و دیکته‫های باداران پاکستانی شان عمل می کنند، برای کشتن آنها هیچ اقدامی نمی کند.

این گونه برخورد دوگانه با مساله طالبان در واقعیت واضح می سازد که حکومت پاکستان به ویژه استخبارات آن کشور هنوز هم از جریان افراطی طالبان حمایت کرده و در صورتی بر علیه این گروه به یک اقدام مسلحانه متوسل می شود که خطر افشای راز های جریان طالبان و یا تمویل کنندگان شان وجود داشته باشد و یا این‫که افراد و فرماندهان وابسته به طالبان به دیکته های آنان عمل نکنند.