نویسنده : باقی سمند ر

 

برای دیدن صفحه انتخابات پارلمانی افغانستان  اینجا را کلیک کنید

                                 { برداشت های من }                                 

   در آستانه انتخابات ولسی جرگه وولایتی جرگه های افغانستا ن

   { قسمت یک / پیوسته به گذ شته }   

 

جرگه بزرگ { لویه جرگه} سال 1303 هجری شمسی کابل _ پغمان

 

« بعد از لویه جرگه سال 1301 و تجاربیکه از آن بدست آمد امیر امان الله خان لوی جرگه دیگری درسال 1303 هجری شمسی در شهر کابل دایر نمود. نمایند ه گان در لویه جرگه به کمال جرئت و آزادی نظریات خود را بیان داشته و بعضی نظریات و پیشنهادات شاه را که به جرگه تقدیم میگردید، رد میکردند و آنچه را به مصالح مملکت مفید میدانستند،  تصویب میکردند. امان الله خان در مورد افتتاح لویه جرگه ء مذکور توسط اعلان پادشاهی بمردم افغانستان چنین بیان داشت:

{{ کافهء رعایای صداقت شعارم !

 بدیهی است که حمایت در زندگانی معنوی و فراهم نمودن وسایل سعادت و ترقی و استراحت یک قوم، یک ملت، اولین وظیفه و تکلیف واجبی دولت است. باید دولت متحمل این بار گران گردیده وظیفه خود را انجام دهد و از دیگر طرف حتمی است که ملت با حکومت معاضدت و مساعدت نموده در پیشرفت مقاصد و ترقیات دولت خود قولا و فعلا مسامحه وکوتاهی نکند تا متفقا به آرزو و مرام خویش نایل و کامیاب شوند.

   لذا با تباع و انقضای امر موکد ه « و شاورهم فی الا مر فاذا عزمت فتوکل علی الله » همیشه چنین اراده دارم که در تمام جریانات مهمهء امور مملکت و سعادت و آسایش ملت آرامی قوم نیز تا حد ممکن شامل و در تحمیل این بار گران علی قدر امکان فکرا و قولا معاضد ومساعد باشند. چنانچه در مرکز سلطنت مجلس عالی شورای دولت و اعضای منتخبه و اعضای طبیعییه که اشخاص با تجربه و خیر خواه دولت وملت هستند،  تشکیل داده موجود بودن وکلای شما را در علاقه داری ها و حکومتی ها و مرکز نائب الحکومگی و حکومت های اعلی حتی به شورای دولت حتمی شمرده احضار کرده ام. تا به آنها که فی الواقع زبان شما و وکیل تمام معا ملات تان هستند، در همه امورات سترگ مشاوره و استصواب و تعاطی افکار کرده شود.

   علاوتا از چندیست که در این مورد مقصد دیگر را بخاطر می پرورانم که تشکیل  یک مجلس لویه جرگه است که باید لا اقل در سال یک دفعه علی العموم وکلا و نمایندگان کلان شوندگان قومی و علمای ملت در آن مجلس اجتماع نموده همه مسایل مهمه و افکاریکه در تعالی و ترقی مملکت خویش مد نظر داشته باشیم مواجهتا به مشاوره و تصویب و تصفیه قرار دهم و بعد از استصواب مجلس مذکور در معرض اجراء گذاریم، موعد انعقاد این مجلس عالی را { به استثنای مواعد ضرورت } هیئات لویه جرگه بعد از هردوره سه ساله تصویب نموده اند. در سنه 1301 به جلال آباد یک مجلس لوی جرگه را انعقاد نموده چون موقع انعقاد مجلس مذکور ایام زمستان بود و احضاریت تمام وکلا و نمایندگان ملت افغانستان اسباب زحمت شان مینمود از دیگر نقاط مملکت تنها بوکلای منتخبه موجودهء  شان که  در مجلس شورای دولت شمولیت داشتند اکتفا کرده از اقوام سمت مشرقی که خیلی قریب و سهولت پذیر بود وکلا و کلان شونده ها و سادات و علمای شانرا جلب نموده با المواجه اونها در امور مملکت و ترقیات ملت که لازم مشاوره بودند مذاکره و فیصله نمودیم. برای سالهای آینده بواسطه ء که انعقاد مجلس لوی جرگه سمت مشرقی در ایا م سرما واقع شده بود و هم بایست این مجلس بزرگ در شهر کابل که نقطه وسطی و پایتخت مملکت افغانستان است، انعقاد پذیرد وقت وموضع آنرا تبدیل داده مرکز لوی جرگه را کابل و موقع افتتاح آنرا امسال به ماه ذی الحجه الحرام که هوای کابل ملایم و سازگار ووفور فواکه و خوراکه باک میشود،  قرار دادیم تا سادات، علما، وکلا و کلان شوندگان ملت در محفل لوی جرگه به شهر کابل اثبات وجود نمایند و راجع به سعادت و ترقیات شما رعایای صادقه ام و مملکت عزیزمان به هیئت و حیثیت عمومی در مجلس مذکور مذاکره و تظاهر افکار نموده و مطالب عمده دولت و ملت را چه در امور خارجیه و چه در امور داخلیه حل و فصل نمائیم و از خداوند توانا و قدیر در ترقی و تعالی مملکت خود استعداد و کمک بخواهیم.

شما را از این مکنونات قلبیه ام آگاهانیده برای عموم{ حکام اعلی، نائب الحکومه ها و زمامداران محلی تان} بفرمان جداگانه اشعار نمودم که از وکلای منتخبهء آن سمت که در علاقه داری ها و حکومتی ها و مرکز نائب الحومگی های اعلی هستند مناصفه را برای اجرائات یومیه  همان موضع گذاشته مناصفه را با تعدادیکه به فرامین جداگانه  به حکام خبر داده شده از سادات و علما و مشایخ وکلان شوندگان و نمایندگان و روسا و از هر محل بقرار تقسیم به تقریب انعقاد مجلس لوی جرگه بمرکز { حکومتی اعلی و نائب الحکومگی ها } طلب نموده بیک موعدیکه به موقع انعقاد مجلس لوی جرگه به مرکز کابل رسیده بتوانند روانه دارالسطنه کابل نمایند و خرچ راه و خوراکه آنها را دولت تدارک و تهییه کرده به آنها می پردازد و این مجلس آتیا  فقط در خود کابل و به همین تاریخ منعقد گردیده و به تعداد معینه از هر ولا نفری به صورت وکالت و نمایندگی برای شمولیت ورزیدن لویه جرگه حاضر خواهند شد. از خدای تعالی امید قوی داریم که به این مجلس عالی به موافقت آرای وکلا و نمایندگان ملت نجیب افغانستان بس مطالب مهم دایر به ترقیات وطن مقدس ما حل و فصل گردیده صورت انصرام و اجرا پذیرد.»{ گذارشات لویه جرگه سال 1303 به نقل از محمد علم فیض زاد  نویسنده کتاب جرگه های  بزرگ ملی/ صفحه 54 کتاب نامبرده  / تکیه روی کلمات از باقی سمندر است.}

در عصر امان الله خان به علاوه مراکز ولایات و حکومتی های اعلا  مجالس مشوره در مراکز حکومتی های محلی و علاقه داری ها هم دایر بود که امور داخلی و مسایل قومی به مشوره اجرا میگردید.

  اینک میکوشم یک نمونه از فرامین  را که به روز پنجشنبه پنجم ثور  1303 نوشته شده و برای نماینده  ای در چاه آب قدغن بدخشان  ارسال گردیده  و به امضا امان الله رسیده است، به خدمت شما تقدیم  نمایم.


{" صداقت همراه   فیض الله خان ساکن چاه  آب  قطغن بدخشان !

چون حکمت بالغه حضرت حکیم علی الاطلاق جل وتقدس شانه اساس مدنیت و ترقی و تعالی بشریت را به اتحاد و اتفاق منوط نموده و برای متحد ساختن افراد متعدد و افکار متضدد ابلاغ آیه شریف{ و شاورهم فی المر }همه ما متابعان دین منیف احمدی را صلوات الله و سلامه علیه، در این شاه راه فلاح ونجاح دارین امر اکید میفرماید. حضرت حق پیغمبر خود را که { ما ینطق عن الهوی } در شان او ست    امر می فرماید که با امتان و پیروان خودت  در همه کار مشوره نمای.

  لهذا این کمترین عبا د الله از بدو جلوس خود تتبع  به پیروی سنت سینه محمدیه علیه الاف والتحیه اساس سلطنت وطن عزیز خود را به مشوره وضع نموده در پایتخت عالی بخت مملکت شاهانه خودم تشکیل مجلس شورای دولت  که مرکب از وکلای منتخبه شماملت و اعضای طبعیه مامورین دولت نموده همه قوانین ونظامات مملکت داری در آنجاغور و خوص میشود و بعد بالاتفاق آراء در معرض اجرا ء آورده میشود، همچنان در مرکز همه ولایات و حکومتی هاو علاقه داری ها مجلس مشوره از اعضای منتخب وکلای شما ملت دایرو همه اجرائات مطابق احکام الهی بواسطه مامورین دولت با تفاق و مشوره وکلای منتخبه اجرا میشود.

با وجود این همه مجالس مشوره که به پیروی سنت سنیه در همه مملکت شاهانه اجرا است چون حکومت را از ملت و ملت را از حکومت دانسته به  نفع وضرر وطن عزیز خود را به همه ملت  نجیب خود مشترکا مساوی میدانم. اراده نمودم که در هر سال یک مجلس به اسم { لویه جرگه}  که مرکب باشد از علما و سادات و مشایخ وخوانین ووکلای همه اقوام به دار السلطنه کابل انتقال یافته و در همه امورات مملکت داری و پیشنهادات مترقی و تعالی و تنظیم نظامات و قوانین دولتی و تمامی سیاسیات داخله و خا رجه  بحث و مذاکره نموده شود و آنچه خیر و بهبود ادارهء حکومت و فوز و فلاح اهالی ملت  را به اتفاق آراء متوکلا علی الله در اجرائات عزم بالجزم نماییم تا باشد که با تباع سنت قرون اول اسلام ترقیات دینی و دنیوی خود رافائز و نایل شویم. چنانچه از فحوی اعلانات علیحده مستحضر خواهید بود.

 بنا براین چون حضور والای ما چون شمارا صادق و خیر خواه دولت میدانند شمولیت شمارا در{ لویه جرگه } لازم دانسته  ابلاغ میفرماییم که سفر خرچ شما از آمدن الی کابل بواسطه {نایب الحکومگی آنجا} انتظام میشود. بخاطر جمعی تمام الی روز هشتم ماه ذی الحجه الحرام وارد کابل شده نماز عید اضحی را با همه برادران دارالسطنه خود ادا نموده در مجلس{ لویه جرگه} شامل باشید. در ایام توقف کابل  البته مهمان اعلیحضرت ما خواهید بود، و بعد از اختتام لوی جرگه خرچ وسفریه شما را وزارت داخله تادیه نموده مع الخیر در مساکن خود عودت نمایید.»

                                                                              { امیر امان الله }

{  گذارشات لویه جرگه سال 1303 / اقتباس از کتاب   جرگه های بزرگ ملی افغانستان. نوشته محمد علم فیض زاد. صفحه54 و 55 /  تکیه  روی کلمات از باقی سمندر است }

 خواننده های ارجمند !

  لابد تا حال از خود بارها پرسیده اید که چرا باقی سمندر شمارا به خواندن مطالب دوران امان الله جلب مینماید، حالانکه قصد دارد در مورد انتخابات ولسی جرگه ولویه جرگه ها بنویسد. برای اختصار مطلب ناگذیرم تا بنویسم که من قصد شکستاندن دایره معیوبه ای را دارم که در تاریخ افغانستان هربار به شکلی از اشکال تکرار میگردد. اینک با درس و اندرز از تجارب دوره امان الله و دریافتن سر نخ علل شکست استقلال و چیره شدن استبداد و استیلای استعمار نوین در تاریخ معاصر کشور، خواهیم توانست خط مشی مستقل ملی / دموکراتیک نسبتا منسجم برای سیاسیون درون و بیرون پارلمانی که خود را وفادار به خط ملی / دموکراتیک میدانند،  پیشنهاد نمایم. تا باشد تجارب مستقیم دگران به مثابه تجربه غیر مستقیم برای ما مورد استفاده قرار بگیرد.

 سخن ما در مورد لویه جرگه دوران امان الله خان بود. در ماه سرطان 1303 { اواسط جولای } نمایندگان مملکت در شهر کابل حاضر شدند. عید اضحی را امیر امان الله خان با نمایندگان و وکلای ملت یکجا ادا نموده و بعد قرار پروگرام معینه همه به سلام خانه رفتند و طوریکه در گذارشات ذکر شده هرکدام بجای خود اخذ موقع کردند و مراسم روز اول در سلام خانه برپا گردید.

 

 

 گذارشات حضله شریفه لویه جرگه سال 1303

بعد از اینکه نماز عید اضحی به ترتیب و تفصیلیکه  در فوق مرقوم گشت، اختتام یافت عموم سادات، مشایخ، علما، فضلا، اعزه، خوانین، وکلا، وزراء، مهین ها و دیگر اشخاص کشوری و قشونی که اطلاع نامه های رسمی دائره شاه غاسی شمولیت شانرا در حلقه مبارکه سلامخانه  اجازه داده بود، بیک صورت قابل دید اعزام یافته بعد ازاینکه وزراء، وکلاو معین های وزارت، اراکین و امرا، ضابطون نظامی بجانبی یمین و خاندان شاهی و علمای اعلام و تمیز صاحب رتب و مدیر ها  و مامورین ملکی بطرف یسار، مدعوین موصوفه لویه جرگه بمقابل تخت عالی بخت حسب المراتب اخذ موقع نمودند، رییس صاحب عمومی شورای دولت اطلاع ورود مسعود ذات جهانبانی را داده حضرت عالی محمد یعقوب خان شاه غاسی قوموانده ولال را به همه حضار داده ذات شاهانه به زیر علم { نبویه} دوباره انجلا افزای انظار حاضرین و فرحت بخشای قلب مشتاقین گشته حاضرین که به وضعیت نهایت مودبانه قیام رسم تعظیم و سلام را اداء نموده یک بار دیگر غلغله ادعیهء شان را به عیوق رسانیدند، ذات محبی ملت افغان بعد از امر جلوس بپا ایستاده نطق ذیل را ایراد  فرمودند :

 

{ نطق اعلیحضرت غازی افغان به تقریب افتتاح لویه جرگه بعد از نماز  عید قربان در سلام خانه }

 

« اولا به همه شما برادران و مهمانان عزیز خویش تبریک عید را میگویم،آرزو مندم که خداوند بسیار عید های خوب و با شرف را نه تنها برای شما بلکه به تمام قوم افغان عطا و احسان فرماید و اینطور کارهای خوب از دست شما سر بزند و چنان ترقیاتی را خداوند نصیب تان کند که هر روز برای شما عید باشد.

    بعد برای شما مهمانان عزیز خود خوش آمدید گفته میگویم که پایتخت افغانستان خانه تمام ملت افغان است  همه شما به خانه خود تان خوش آمدید.

     میخواهم در موضوع تشریف آوری شما مهمان های عزیزم که در اینجا حضور دارید چیزی عرض نمایم، خدای را شاکرم که محض از کرم و الطاف خویش و برکت روحانیت رسول الله صلعم در این دوره پنجساله تا توانستیم  شب و روز کوشش کردیم و در فراهم آوردن موجبات ترقی افغانستان کوتاهی ننموده ایم، چون غیر از خدمت دین و خدمت وطن و حفظ شرف و ناموس افغانستان دیگر مقصد و آرزوئی نداشتیم، به همه خیالات و مقاصد خویش کامیاب و به هر کاریکه اقدام ورزیدیم بکمال راستی اورا انجام داده ایم { الحمد لله } که تا این زمان ما ملت افغان در تمام   مطالب و مقاصد

خودمان بخوبی تمام فائز بوده در این عرصه پنجسال کامیابانه کار کردیم.

   عموم حضار « الحمد لله شکر، شکر »

    اکنون خواهشمندیم که یک دوره جدیدیرا شروع نماییم که کار روایی ها و اجراات آن نسبت پنج سال گذشته اسباب ترقی مملکت ووسیله آسایش و منفعت رعیت ما باشد و در چیزهاییکه ذریعه بهبودی

 و تعالی ملت پنداشته شوند کوشش کنیم. اگر چه یک لحظه از خدمت شما قوم نجیب خویش باز نمانده ایم{ بالله شهیدا}  بهر صورتیکه توانستم سعی کردم  وعرق ریزی که این ملت پس مانده را تا یک درجه علیا برسانم.{ الحمد لله } که از مراحم ایزدی به آرزوهاییکه نسبت ترقیات ملت و مملکت خود به دل می پرورانید یم موفق گشتیم و امروزه روز در تمام مقاصد و مطالب خویش کامیاب هستیم و به کمال افتخار میگویم که امروز ملت ما سرفراز ترین ملت های روی دنیاست.{ کف زدنهای شادمانی }

   لذا در این دوره تازه خواستیم تا از اتفاق آراء و افکار شما وکلا و علما و فضلا و اعزه ملتم استفاده نموده اساس مجدد حکومت را به فکر های متین شما تاسیس کرده ترقی های فوق العاده و بهبود های بی اندازه برای ملت و مملکت خویش فراهم آوریم.

    مقصدی راکه از شمولیت شما در { لویه جرگه} در نظر دارم اینست که شما نسبت به این خا دم ملت و اعضای منتخبه مجلس عمومی  شورای دولت عادات و اطوار و افکار و اجرائات و ضروریات و احتیاجات ملت چنان اطلاع و معلوماتی را بدست دارید که ما و آنها نداریم.  اگر چه ما هم تا یک درجه اجمالی از احوال ملت و مملکت واقفیم  اما بطوریکه شما واقفیت کلی و معلومات تفصیلی دارید ما نداریم چنانچه یک تولیمشر  نسبت به کندک مشر معلومات زیاد به تولی خود داردو همچنین کندک مشر تا درجه معلومات از کندک خود دارد که غند مشر ندارد.

    چیزیرا که در این روز افتتاح به شما معروض میدارم و شمارا بطور یادداشت میگویم همین است  آنچه به فکر شما برای بهبود ملت و ترقی مملکت تان بهم رسد محضا برای خدا بگویید و به غیر از اظهار افکار حقیقی خویش لحاظ و خاطر داری هیچ کس را نکنید که فلانکس اینطور گفته منهم باید چنین گویم نی هر کدام تان خود را وکیل قوم و کفیل مهمات عمومی پنداشته فقط رضای ایزدی و رفاه و آسایش عموم را مد نظر گرفته آنچه به فکر تان برسد حقانه بگویید،  زیرا که اگر قوم ما باسایش باشد خود ما نیز آسوده حالیم. چنانچه افغانها در مثل میگویند { چه خان ئی په یاران ئی }  بلی اگر خدا نخواسته قوم ما غریب، بیکار، بی علم، پریشان، نا توان باشد   ضرور ما هم پریشان هستیم. بنا برین محض استرضای خد ا وند آنچه دران فا یده عموم باشد  آزادانه در مجلس بیان نمایید.

  این خادم ملت از اول جلوس بر تخت سلطنت تا حال خیر و بهبود عموم ملت افغانستان را یکسان زیر نظر گرفته هیچگاه بدون صلاح ومشوره کاریرا ننموده و شما را هم محض بدین مقصد خواستم که

صرف جهت مزید منفعت و آسودگی عموم ملت افغانستان  با شما مشوره کنم.

    اقوام دانسته ما خوب میدانند که این کارها و خدمت هاییراکه ما میکنیم تماما به منافع و رفاهیت عموم  سکنه ء افغانستان است لکن بعضی از اشخاص که تاحال که فکرشان چندان بلند نشده و نتایج وثمره این افکار وخیالات ما وشمارا به خوبی احساس ودرک کرده نمیتوانند  بازهم ما خود داری ننموده فقط به غرض حصول رضای خدا و منفعت قوم و سرسبزی مملکت خویش کوششها میکنیم،

مشوره ها مینماییم تا ملت خود را به درجه های بسیار عالی برسانیم.

   بلی یک مریض دوا نمیخورد اما به هر طوریکه ممکن باشد اورا دوا میخورانند. یک پسر خورد به رضای خویش هرگز به مکتب نمیرود  مگر پدرش اورا به رفتن مدرسه مجبور میسازد. اگر چه پسر در آوان نادانی از این اوضاع پدر خود می رنجد، اما چون فایده او در آتیه بوی عاید است در حق پدر دعا گوئی میکند، باید علما، فضلا، سادات، مشایخ، روساو دانشمندان، پادشاهان  کسانیراکه از حقایق اطلاع ندارند و خیر وشر خود را بطوریکه لازم است، بخوبی نمیدانند، نصیحت بنمایند  و در زیادت خدمات و زنده نمودن حسیات آنها کوشش ورزند، اگر چه فی الحال برایش در انجام این خدمت مقدس تکلیفی عاید خواهد شد، لکن زمانیکه مردم به حقایق و مفاد خویش دانسته شوند خاکش را طوطیای چشم خود مینمایند.

     با این سبب برای آسایش ملت هرچیزیرا که شما علما و دانشمندان بگویید  و هر خیر و منفعتی راکه شما لازم میدانید بیان کنید. تا من عاجز خدمت گار شما که به  ا مر خداوند امروز پادشاه شما هستم   بجا بیاورم  تا در این دوره جدید بهترین اصول و طرزی راکه برای خیر و آسایش عموم ملت باشد بسازیم و بروی کار بیاوریم.

    در خاتمه کافهء ملت افغانستان را مظفر وکامیاب و بهترین سکنهء تمام کره ء دنیا از خدای خود خواسته ام. خدای ما قادر است که ملت مارا بهترین و کامیاب ترین ملل روی دنیا گرداند.

 اگر چه این سخن را شنیده بعضی ها خواهند گفت  چطور میتواند شد که این ملت پس مانده افضل و اعلی تمام ملل دنیا شود. ممکن آنها علاقمندی مرا با ملتم بطوریکه دارم نخواهند دانست که از فرط عشق و محبت خود برای آنها تمام خوبی ها و ترقی هاییکه در دنیا ست خواهانم و عقیده دارم که خداوند مهربان است و ضرور این عرض و التجای مارا قبول کردنی است »

  { از صفحه 58 تا 61 کتاب جرگه های بزرگ ملی }

   در همین لویه جرگه قانون اساسی در 73 ماده به فیصله رسید که  اینک چند ماده آنرا با هم میخوانیم.

  شورای دولت و شورای ولایات

 ماده 39    : به موجب این ماده یک شورای دولت در پایتخت پادشاهی و شورای محلی در حکومت ها وولایات کشور تشکیل میگردد و به حیث ارگانهای مشورتی فعالیت خواهند  کرد.

  ماده 40  : عضویت در شورای دولت و شوراهای محلی انتخابی و انتصابی خواهد بود.

  ماده 41  : نماینده های منتخب شوری ها عبارت از آ ن عده مامورینی خواهند بود که در قانون تشکیلات اساسیه حکومت افغانستان توظیف گردیده اند. اعضای انتصابی شورای دولت  از طرف پادشاه انتخاب خواهد شد. تعداد اعضای منتخب و اعضای منتصب مساوی خواهد بود. اعضای انتخابی از طرف مردم انتخاب خواهد گردید.  مواد جداگانه نظامنامه تشکیلات  اساسی دولت طریق انتخاب  اعضای شورای دولت را توضیح نموده است.

ماده 42 : وظایف شورای دولت و شوراهای محلی علاوه بر مسئولیت هائیکه

در نظامنامهء تشکیلات اساسی دولت توضیح گردیده  عبارت است از :

  { الف} تقدیم پیشنهادات لازم به دولت  جهت بهبود صنعت، تجارت، زراعت و معارف.

   {ّب} تقدیم عرایض به دولت در مورد بی نظمی های امور مالیات و یا وضع عمومی اداری حهت علاج اوضاع.

  {ج} شکایت نمودن به دولت در صورت تجاوز بر حقوق مردم که ازطرف قانون به رسمیت شناخته شده.

ماده 43 : پیشنهادات , عرایض یا شکایات شوراهای مشورتی در مرحلهء اول به والی و حاکم منطقه تقدیم خواهد گردید. والی ها و یا حکام مربوطه اقدام لازم در حدود صلاحیت هایشان به عمل خواهند آورد. اگر همچو موضوعات از حدود صلاحیت شان خارج بود موضوع را به وزارت مربوطه جهت غور راجع خواهند ساخت. وزارت مربوطه با النوبه اقدام لازم به عمل خواهد آورد و در مورد خاص طبق حکم ماده 30 این قانون عمل خواهد کرد و یا اگر قضیه ماهیت قانونی داشته باشد طبق حکم ماده 46 این قانون اجرائات صورت خواهد گرفت.

ماده 44: اگر در ظرف یک ماه بعد از تقدیم پیشنهاد عریضه یا شکایات شورای مشورتی به والی و حکام مربوطه کدام اقدام صورت نگرفت شورای مشورتی خود میتواند موضوع را به شورای دولت راجع سازند.

 ماده 45: شورای دولت پس از آن راجع به قضیه اظهار نظر نموده آنرا به وزارت مربوطه راجع خواهد ساخت. اگر وزارت مذکور اقدام به عمل نیاورد  شورای دولت مستقیما قضیه را به شاه راجع خواهد ساخت »

   

اداره ولایات

 ماده 63:

اداره ولایات برسه اصل اساسی استوار است :

یک: غیر مرکزی بودن قدرت

دو : تصریح وظایف و مسئولیت ها.

سه : تصریح صلاحیت ها

 تمام مسئولیت های مامورین ولایات به اساس اصول فوق و قوانین مربوطه معین گردیده است. صلاحیت این مامورین نیز به اساس همین اصالیب قوانین محدود است و هر مامور به امر مافوق ترش مسئول است.

ماده 64 :

 نمایندگی های وزارتها در ولایات تاسیس گردیده. همه اشخاص کارهای مربوطه شانرا اولا به شعبات مذکور جهت حل وفصل راجع خواهند ساخت.

ماده 65: اگر معضلات مردم در نماینده گی های وزارتها حل نگردد و یا اینکه مامورین مربوط موضوع را مطابق قانون فیصله ننمایند. شاکیون میتوانند موضوع را به دفاتر عالی وزارتها در ولایات و یا اگر ضرورت احساس شودبه حکام وحاکم اعلی راجع سازند.

ماده 66: تشکیلات وظایف ومسئولیت های بلدیه در نظامنامه بلدیه تصریح گردیده.

ماده 67: حالات اضطراری یا اداره از طرف حکومت در هرگوشه مملکت که درآن  امکان اغتشاش و یا بغاوت وجود داشته باشد و یا اینکه امنیت عامه را تهدید نماید اعلان خواهد شد.»

{صفحه 71  و 74 کتاب جرگه های ملی}

 

جرگه بزرگ { لویه جرگه } سال 1307 هجری شمسی پغمان :

امان الله خان در سال 1307 به سفر ششماه و ده روز به اروپا رفت و بعد از مراجعت از خارج لوی جرگه سال 1307 را دائر ساخت.

در لویه جرگه سال 1307 یک هزار و یک صد نفر نمایندگان از تمام مملکت از سران قوم و اشخاص برجسته قراء و شهر ها و علمای دینی گرد هم جمع آمده بودند. در این جرگه بزرگ که در پغمان دایر گردیده بود برای وکلا و نمایندگان از طرف حکومت دریشی که عبارت از کرتی و پطلون سیاه، و کلای شپوی سیاه بودتهییه گردیده بود. امر گردیده بود که لباسهای فوق را در روز های جرگه بپوشند و در روزهاییکه درپغمان بودند  نیز این دریشی هارا به تن میکردند.

    ارباب محمد یونس خان چاه آبی که در این جرگه اشتراک داشت بارها به خنده در مورد دریشی، به نویسنده حکایت ها کرده و از اینکه چگونه با دریشی خودرا مقید احساس میکردند نقل کرده است.

{ تهیه دریشی و بالا پوش برای وکلا از طرف دولت در تمام دوره های مجلس شورای ملی و لویه جرگه هاتا دوره 12 رایج بود.}  لویه جرگه 1307 در پغمان دایر و مدت پنج روز دوام داشت.{ صفحه 124 کتاب جرگه های ملی}

 «  اولین جلسه این جرگه بزرگ در 29 اگست 1928 میلادی مطابق 5 سنبله 1307هجری شمسی با نطق افتتاحیه شاه امان الله افتتاح گردید. امان الله خان در بیانیه اش به نمایندگان ملت گفت:

{{ اولا جرگه دوره سوم خود را بنام خدای خود شروع میکنم. ما باید بفهمیم

که جرگه چیست و مسلک ونصب العین من کدام است.  میدانید که خدای مجید ما

مشوره را در قران کریم اساس قرار داده و برای آن توصیه و امر فرمودند. ماهم به همان اساس کار میکنیم و همیشه در نظر داریم که در کارهای وطن با اقوام خود مشوره کنیم چراکه محور اجرائات ما بر مفاد آن مبتنی است. از اینرو لازم می آید ما و افراد ملت ما در هر آنچه مفید بدانیم مشوره و تبادل افکار بکنیم تا پیشرفت ما اصول بهتری را اختیار کند. بلی ! ممکن بود منهم مانند سلاطین سابق تنها با خاندان خود و دوستان خود مشوره میکردم وبس، اما برعکس بهترین راه را مشوره با اقوام دیدم نه با خاندان و دوستان خود.  اطمینان قوی بشما میدهم آنچه که در این جرگه بحث میشود از اساس دین مقدس اسلام بیرون نیست و چیزهائی راکه بر ای بهبود آینده خود قرار میدهیم البته برای آن راه های نیک پیدا کرده خواهد شد. اگر از ابراز رای خود داری کردید،البته در وکالت خود با عموم ملت خیانت کرده و در پیش قوم خود و در پیش پیغمبر خود و هم در روز حشر نزد خدا مسئول خواهید بود. همچنان در عین زمان هرگاه مذاکراتی که به کثرت آرا فیصله شود دوباره از آن تخلف کنید نزد خداوند مسئول خواهید بود.}}  « جراید انیس 5 سنبله 1307 / به نقل از محمد علم فیض زاد»

نیم نگاهی به چگونگی طرح تاسیس نخستین شورای ملی افغانستان :

لوی جرگه سال 1307 که روز پنجشنبه پنج سنبله سال مذکور دائر گردید امان الله خان در ضمن بیاناتش... به مباحثات سفرش به اروپا پرداخت و آخرین جملات خود را در باره عنعنات افغانستان ادا کرد. امان الله خان بعد از یک سلسله  بیانات در باره رفع حجاب مطالبی بیان و اظهار کرد

« یک زن در برقع حرکت میکند شخص فکر میکندکه او چگونه  و چطور خواهد بود. نه روی برهنه باشد، دل پاک باشد، هرکس براه خود میرود.» 

  بعد از ملکه خواست تا نقابش را بردارد و در مقابل نمایندگان جرگه حاضر شود. ملکه باروی برهنه در حضور نمایندگان حاضر شد. با حضور ملکه بدون نقاب در جرگه در مجلس هیجان زیادی حکمفرما شد، مردم تجدد پسند حضور ملکه را با کف زدنها بدرقه کردند. وضع هیجان آور نمایندگان ملت باوج خود رسیده بود.

امان الله خان حین افتتاح جلسه اول به نماینده گان  گفت که :

« به حیث زمامدار افغانستان گپ نمیزند و آنها رابه قبول پیشنهادات خود مجبور نمی سازد. وظیفه انسانست تا آزادانه در بارهء کشور خود تبادل افکار کندو حرف بزند. مگر اصرار ورزید که به فیصله ایکه توسط  اکثریت آرا گرفته میشود  احترام کرده به آن پایدار مانند. او مخالفت نمایندگان ملت را به تصامیم اکثریت خیانت تلقی کرد و قرار گذاشت که هر چه با دین اسلام مغایرت داشته باشد، نمیتواند مورد بحث قرار گیرد.

   در جلسه اول چنین فیصله به عمل آمد :

   شورای دولت به شورای ملی که توسط ملت آزادانه انتخاب شود عوض گردد.

شورای ملی باید با لویه جرگه هم آهنگی داشته باشد. بعد از آن مسوده قانون انتخابات اعضای پارلمان { شورای ملی} توسط غلام صدیق خان قرائت شد.

در جلسه دوم 30 اگست 1928 میلادی مطابق 6 سنبله 1307 راپور فعالیتهای سه ساله وزرای مملکت قرائت گردید. بعضی پیشنهادات تصویب شد.

31 اگست 1928 میلادی سنبله 1307 جلسه سوم دایر گردید. در این جلسه جمیع عناوین و القاب از بین برده شدو همچنان عناوین اجتماعی را لغو کردند.

ملاهائیکه به حیث معلم و یا واعظ وظیفه داشتند تابع امتحان دانسته میشدند. بعد از اخذ امتحان و اخذ تصدیق نامه  اجازه داده میشد تا وظایف شانرا انجام بدهند. ملا هائیکه در خارج تدریس کرده بودند مخصوصا آنهائیکه  از دیو بند فارغ التحصیل شده بودند اجازه نداشتند  داخل افغانستان گردش کنند.

در پایان این جلسه امان الله خان اعلان کرد که پنجاه وسه هزار تفنگ خریداری کرده است، اراده دارد پنجاه هزار دیگر هم با پنجاه ملیون کارتوس و مهمات دیگر آن را بخرد. قیمت آن از درک اعانه جمیع افراد کشور که بالا تر که از سن پانزده ساله باشند فی نفر پنج افغانی و تادیه یک ماهه معاش مامورین دولت برای یک مرتبه پرداخته خواهد شد.   این اعلا ن امان الله خان با شوق و ذوق  نمایندگان سلح شور افغانستان پذیرفته شد.

نماینده کابل غلام محی الدین گفت :

« برای این هدف مقدس یک لک افغانی میدهد و از دیگران هم خواهش کرد از او پیروی کنند »

جلسه چهارم که هشت سنبله 1307 مطابق اول سپتامبر 1928 میلادی دائر شد یک قسمت وقت آن وقف قانون مامورین دولت و موضوعات مربوط آ ن گردید.

یک مامور دولت نمیتوانست بیش از یک زن داشته باشد.

تجویز دولت در مورد اینکه مردان پیش از سن 22 سالگی و زنان قبل از از سن 18 سالگی  نباید ازدواج کنند  بعد از مبا حثات داغ و شدید ... رد شد.

در جلسه پنجم که جلسه آخرین بود روز 9 سنبله 1307 مطابق دوم سپتامبر 1928  امان الله خان بیرق جدیدی به مجلس ارائه کرد.

او شکل بیرق جدید را رنگ های سیا ه، سرخ و سبز پیشنهاد کرد با آفتابیکه از قله های پربرف سر کشیده و خوشه های گندم  دو طرف اورا فراگرفته باشد در وسط نام خدا ثبت شده باشد  تزئین یابد.  او را رنگها را چنین تعبیر کرد.

رنگ سیاه رنگ ماتم و زمانیکه افغانستان در تحت حمایت غیر بود.

رنگ سرخ رنگ قطرات خونیست که برای کسب آزادی ریختانده شده است. از آن نمایندگی میکند که آزادی خونبهای ماست.

رنگ سبز رنگ امید واری، نوید، آزادی و پیشرفت ها است که در آینده نصیب مان میشود.

 کوه ها ممثل افغانستان است و طلوع آفتاب پیشرفت و انکشاف افغانستان را نمایش میدهد و خوشه های گندم  علامه ایست که احمد شاه بابا آنرا حین تاج پوشی در سال 1747 میلادی مطابق 1126 هجری بسر خود گذاشت وگفت:

{ از این لحاظ است که من فاقد تاجم یا از این لحاظ است که بتاج دیگر احتیاج ندارم }[ از صفحه 124 تا 128 کتاب جرگه های بزرگ ملی نوشته محمد علم فیض زاد]

   پایان قسمت یک. یار زنده و صحبت باقی.  2005-09-17