باز گشت وخروج اجباری افغانها از هامبورگ به افغانستان

 

یازدهم ماه می 2005 آغاز اخراج افغانها از هامبورگ

دوشنبه دوم می 2005

کوریو هاوس، روتن باوم شوسه

هامبورگ

 گزارش گر باقی - سمندر

 

بروز دوم ماه می بیشتر از صد ها نفر افغان اعم از کودک شیرخوار تا مرد وزن مسن و دوشیزه گان وجوانان از هرگوشه وکنار هامبورک در یکی از اتاق های کوریو هاوس به دعوت موسسات خیریه و بسیاری از کلیسا ها و گروهای طرفدار پناهنده ها اجتماع نمو ده بودند. از آنجایکه تعداد شرکت کننده ها در داخل سالون نمیگنجیدند، بنابراين تعدادی بسیار زیادی در صحن کوریو هاوس اجتماع نمودند، تا در مورد سرنوشت خویش باهمدگر صحبت نمایند. در این اجتماع هندو ومسلمان، زن ومرد با صفو ف فشرده وبدون تبعیض در کنارهم قرار داشتند. حکومت هامبورگ تصمیم گرفته است که بیشتر از سه هزار افغان را از هامبورگ اخراچ نماید. روز یازدهم می روز آغاز اخراج دسته جمعی افغانها ا ز هامبورک خواهد بود.

دوخا نم که خودشان وکیل دفاع پناهنده ها اند در مورد اين وضعیت حساس سخنرانی نمودند. یکی خانم شوارت , SCHWARTZ, از جانب کمیته دفاع از پناهنده ها و دومی خانم ارناهپ   ERNA HEPP بود.  در آغاز خانم شوارتس گفت :

« ما بسیار زیاد میترسیم. دلیل ترس ما اینست که اخراج پناهنده ها ی افغان آغاز میگردد. اودوناگال شهردار، والی و حاکم هامبورگ با یک جوال و بوجی دروغ از افغانستان برگشته است. او گفته است که وزیر مهاجرین دادفر و موسسات افغانستان در مورد برگشتاندن پناهنده ها موافقه نموده اند، این حرف اودوناگل دروغ محض است. اودوناگل گفته است که میتوان با هشتاد اویرو برای یک ماه در کابل زندگی کرد. این دروغ محض است.

ما کمیته پناهند ه ها با اعظم دادفر صحبت کردیم .او اخراج مها جرین از آلمان و هامبورگ وشهرهای دیگر را رد میکند. او با این امر اخراج مخالف است. او با بی بی سی و شپیگل آن لاین هم مصاحبه کرده است. در همه جا مخالفت کرده است. اودو ناگل دروغ میگوید.»

در یازدهم ماه می عده ای از جوانان را بزور به افغانستان روان میکنند. پلان و نقشه این طور است که جوانان وافراد مجرد از سن هجده ساله تا 65 ساله را اخراج مینمایند.خانم شوارتس گفت :

جوانان مجرد را از هامبورگ بیرون میکشند وتوسط هواپیما یا طیاره آریا به کابل روان میکنند. چون برادر، کاکا، و اعضای خانواده آنها و پدر و مادر شان در این جا اند، بناآ به این طریق اعضای خانوده آنها را نیز زیر فشار روحی قرار میدهند تا زیر فشار روحی قرار بگیرند و بخاطر بچه یا عضو حانواده شان بگویند که ما را هم روان کنید و آنوقت اینها میگویند که افغانها داوطلبانه وخوش به رضا یا به رضای خویش به افغانستان بر میگردند.

سوال اینجاست که با این افغانها چه میکنند؟

دفتر امور خارجی ها با نیرنگ عجیبی پیشامد مینماید. به افغانها میگوید که شما یک هزار و سه صد اویرو را بگیرید و به افغانستان برگردید والی شما را به زور روان میکنند.

« اودوناگل از هامبورگ و اوتو شیلی وزیر داخله آلمان فدرال خواب شما را برهم میزنند و میکوشند شما را زیر فشارروحی قرار بدهند. شما باید بکوشید که نه بگویید. شما باید بگویید نه، هیچ امکان ندارد، ما به افغانستان برنمی گردیم. مجله شپیگل آن لاین امروز یک همه پرسی را پخش نموده و از مردم آلمان پرسیده است که آیا افغانها را به افغانستان برگردانند.؟ پنجاه و هفت فیصد مردم آلمان نه گفته اند ومخالف برگشتاندن واخراج افغانها اند. بیست وهشت فیصد آری گفته و موافق برگشتاندن این افغانها اند. اگر از آنهایی که بیست وهشت فیصد مردم را تشکیل میدهند بپرسید که افغان ها کدام مردم اند. میگویند سکیمو ها و مردم قطب شمال اند. اینها مخالف اند چون ضد خارجی اند.

اما من که شوارتش نام دارم شما را بنام و از طرف پنجاه وهفت فیصد مردم آلمان در آلمان خوش آمدید میگویم.

( کف زدن متد و استقبال بسیار زیاد از خانم شوارتس صورت گرفت )

من با شما وتما م دوستانم میکوشیم که شما را اخراج ننمایند »

بعد از سخنرانی خانم شوارتش، خانم ارنا هپ به سکوی سخنرانی تکیه زده وچنین گفت :

« سلام به همه !

من آماد ه گی نداشتم که امروز سخنرانی نمایم. اینک بطور مختصر بیان میدارم که :

ما چند نفر در آخر ماه اکتوبر به کابل رفتیم و با چند دفتر صحبت کردیم.

با وزیر امور مهاجرین

وزیر امور اجتماعی

وزیر امور زنان و

سازمانهای متعدد بین المللی در مورد برگشت داوطلبانه افغانها صحبت کردیم. نظر آنها این بود که فقط آن عده برگشت نمایندکه کارگر های حرفه ای اند ویا متخصصین رشته های مختلف میباشند. همین اکنون آدم های بدون کار و بدون حرفه در افغانستان زیاد اند. کسانی که از ایران وافغانستان آماده اند در قطار بیکاران ایستاده اند. در اردوگاه های پناهنده ها منتظرین بیکار زیاد اند. جای کار نیست. جای زندگی نیست. فقط عده ای محدود کسانیکه در اینجا آمده اند و یک عده انگشت شمار در خدمت پولیس قرارگرفته وبه مثابه افراد امنیتی در اداره پولیس کار میکنند، معاش این عده از سی دالر تا شصت دالر است. اما کرایه ارزانترین اپارتمان دوصد دالر است.

مساله صحی تکاندهند ه است.

اعضای بلند رتبه دولتی، وزرا و روسأ اعضای خانواده شان را برای تداوی صحی به پاکستان و ایران روان میکنند اما مردم عادی این امکان را ندارند.

آب نیست، نظافت نیست، برق نیست، گاز نیست، کانالیزاسیون نیست.

مرگ ومیر اطفال و کودکان بسیار زیاد است. با در نظرداشت این شرایط ممکن نیست که افغانها را جبرا" اخراج نمایند.

یگ گروه چند نفری از موسسات طرفدار پناهنده ها و مخالفین اخراج افغانها بروز چهارم می به طرف کابل پرواز مینمایند. تا با مقامات افغانستان صحبت کنند. زیرا بروز یازدهم ماه می امسال یگ گروه افغانها را از هامبورگ اخراج مینمایند. » ( کف زدن حاضرین )

خانم شوارتس مجددا به سکوی سخنرانی تکیه زده و گفـت :

« در هامبورک هجده هزار افغان زندگی میکنند. باید همه بگویند. با ما نه هرگز نه ! ما را نمی توانید اخراج نمایید !

باید با تشکیل مظاهرات و سایر عملکردهای مسالمت آمیز اعتراض نماییم. باید بگویید که نمی توانید با ما کاری را بنمایید که با حیوا نات مینمایند. حیوانات را در یک واگن قطار ویا لاری بار میکنند و دسته جمعی بسوی مسلخ و کشتار گاه می برند. ما حیوان نیستم و بسوی کشتار گاه نمی رویم و کسی نمیتواند ما را بزور روان کند» ( کف زدن ممتد افغانها برای دقایق متوالی )

بعدا خانم شوارتس یک خانم افغانی را معرفی کرد و گفت که حالا رشته سخن را به این خانم میدهم:

آن خانم کفت:

« من نسرین مفید هستم. من خوشحالم که امروز تعداد زیادی اینجا آمده اند. بایست برای شما بگویم که شما تنها نیستید.

من عده ای از افغانها را میشناسم که بیشتراز سی سال در اینجا زندگی کرده اند و در جیب خود شناسنامه آلمانی را دارند و شهروند آلمان اند. اینها هم در اینجا آمده اند و با شما اظهار همبستگی مینمایند. (کف زدن حضار)

اگر احیاناآ حادثه ای صورت بگبیرد ما باید آمادگی داشته باشیم تا عکس العمل و واکنش نشان دهیم. آماده گی برای اعتصاب غذ ایی. امادگی برای تظاهرات.  چند نفر حاضر است که در اعتصاب غذایی شرکت نماید ؟  (بازهم همه کف زدند و همه حاضر به شرکت در اعتصاب غذایی شدند) در اتریش هم افغانها دست به اعتصاب غذایی زده اند. ما باید خود ما برای تعیین سرنوشت خود ما کار نماییم. ما باید اعتصاب غذایی را سر و سامان دهیم. (کف زدن ممتد حضار)

یکی از افغانها که از کابل برگشته بود میگفت که :

در کابل اختتطاف اطفال وجود دارد. اگر افغانها را بزور روان نمایند. این افراد عقده مند شده و در خدمت مافیا و اداره های القاعده قرار میگیرند. تا عقده هایشان را حل نمایند.

برخی از زن ها میگفتند که اگر ما را اخراج نمایند و یا بچه های ما را از ما جدا نمایند و به افغانستان بفرستند، ما خود را میکشیم. عده دیگر میگفتند ما نيزهمینطور. اگر اطفال ما را روان کنند، اینها کشته میشوند، پس بهتر است که ما خود را در همین جا بکشیم. ما از دست و گیر خلقی، پرچمی، مجاهد وطالب و جنگ فرار کردیم، حال همه آنها در قدرت وحکومت اند، اگر ما را از آلمان بیرون کنند مجاهدین وطالب ها ما را میکشند. پس بهتر است که خود را در همین جا بکشیم.

تعدادی از زن ها و دخترها وجوانها ومردان مسن میگفتند که :

ما اهل هنود افغانستان استیم. در کابل خانه های ما، جایداد ما و سرای ودار و ندا ر ما و حتی محل هندو سوزان را در قلعه چه کابل مجاهدین  وقوماندان ها از ما گرفته اند. ما در بهترین موقعیت قلعه فتح الله خان تا تایمنی تا کارته پروان و کارته سه وکارته چهار و در هندو گذر خانه و جایداد داشتیم در سرای عطاری و جاده مندوی صدها هندو سیکهه عطار وجود داشت صدها دکان بزازی وسیمساری داشتیم. صدها دکان تبادله اسعار داشتیم. در سرای شا زده ما بزرگترین شرکت ها داشتیم. به همین ترتیب در تمام افغانستان. ولی برای ما چه ماندند ؟ ما گرداننده های اقتصاد و بازار افغانستان بودیم، حالا چه شدیم؟ در حکومت پیش از مجاهدین سیکه ها را میبردند در پلچرخی و گفتند ریش داری ومجاهد هستی. شکنجه دادند. در حکومکت طالب ها ریش برادران سیکه ما را اندازه میکردند که کوتاه تر از شیشه اریکین است ومطابق شریعت اسلام نیست. وقتی میگفتند ما سیکه هستیم و مسلمان نیستیم میگفتند عذر بد تر از گنا ه.چند دره و قمچین شرعی میکوبیدند و میگفتند جزیه بدهید. بعدا بما لباسهای مخصوص پوشانیدند. یونیوفورمی که از دور پیدا بود که ما هندو سیکهه هستیم. همانطوریکه فاشیبستها در آلما ن و اروپا به تن یهود ها لباس مخصوص با علامه یهودی میکردند. اینکه ما را حکومت آلمان وبخصوص والی هامبورگ در این شب و روز برای کشتارگاه و قربانی میفرستند. ما میگوییم که ما گوسفند یا گاو قربانی نیستیم. شما روز غلطی را انتخاب نمود ه اید. فردا در مسجد حضرت ابراهیم خلیل الله در هامبورگ بازهم جلسه است وما به آنجا هم میرویم و با هموطنان خود در هامبورگ صف مشترک برضد اخراج درست مینماییم.